بسیاری بر این باورند که طراحی تجربهٔ کاربری محدود به بهبود رابط کاربری است اما باید گفت که یوایکس دیزاین یک پروسهٔ بسیار گستردهتر از اینها است که اول از سطح استراتژی شروع شده بعد بر کل چرخهٔ عمر یک پروژه تأثیر میگذارد و دائماً باید آن را مورد بررسی، بازبینی و اِعمال تغییرات قرار داد.
طراحی تجربهٔ کاربری با یادگیری راجع به مدل کسبوکار، انجام تحقیق در مورد کاربران و درک اینکه یک سرویس چگونه میتواند به طریقی بامعنا بر زندگی کاربران تأثیر بگذارد آغاز میشود و از همین روی نقشی حیاتی در موفقیت یک کسبوکار بازی میکند.
باید گفت که پروسهٔ پیادهسازی طراحی تجربهٔ کاربری صرفاً به طراحی رابط کاربری محدود نمیشود بلکه باید در آن تست کردن محصول از طریق کاربران، چکشکاری پروژه به منظور اِعمال بهبودها، انجام اصلاحات مداوم حتی پس از لانچ پروژه هم گنجانده شود. به گفتهٔ Peter Merholz:
رابط کاربری جزئی از تجربهٔ کاربری است، اما چیزهای خیلی بیشتری هم در تجربهٔ کاربری وجود دارند.
اساساً در مورد طراحی تجربهٔ کاربری یکسری واقعیتها وجود دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- طراحی تجربهٔ کاربری اصلاً مساوی با طراحی رابط کاربری نیست.
- طراحی تجربهٔ کاربری گامی در یک پروسهٔ طراحی نیست بلکه خودِ پروسه است.
- طراحی تجربهٔ کاربری بیش از آنکه به خودِ محصول ربط داشته باشد، مرتبط با کاربران است.
- طراحی تجربهٔ کاربری صرفاً محدود به کاربردپذیری نیست.
در یک کلام، طراحی تجربهٔ کاربری یک انتخاب نیست بلکه یک الزام است و چنانچه کماهمیت جلوه داده شود، میتواند حیات یک کسبوکار را به مخاطره اندازد.
باور نادرست ۳۰ در مورد UX: اگر شما متخصص هستید، لازم نیست که طراحیتان را تست کنید
باور نادرست ۳۲ در مورد UX: موفقیت یک شبه اتفاق میافتد