علیرغم آنچه اقتصاد کلاسیک به ما آموخته، انسان بر اساس آنالیزهای دقیق از هزینه و سود مورد انتظار تصمیمات صرفاً منطقی نمیگیرد و یافتههای تحقیقات مختلف ثابت کردهاند که تصمیمات آدمها بیشتر بر پایهٔ احساسات است تا تفکری منطقی و آگاهانه!
با این حال، غیرمنطقی بودن ما قابلپیشبینی است و از همین روی طراحان به خوبی میتوانند به نحوهٔ تصمیمگیری کاربران پی برده و محصولاتی تولید کنند که به طور مؤثر بر نحوهٔ تصمیمگیری افراد تأثیرگذار باشند.
عصبشناسی به نام Joana Lehrer بر این باور است که آدمها در یک کلام غیرمنطقی هستند زیرا منطق ما کُند عمل میکند و عمر زیادی از مغز منطقی ما نمیگذرد و چنین مغزی ظرفیت محدودی دارا است اما در عین حال مغز احساساتی ما خیلی قدرتمند است و تصمیمات خوبی میگیرد و به همین دلیل هم هست که اکثر تصمیمات ما بر پایهٔ احساسات گرفته میشوند (برای کسب اطلاعات بیشتر در این حوزه، توصیه میشود کتاب Predictably Irrational اثر Dan Ariely را مطالعه نمایید که در فارسی تحت عنوان نابخردیهای پیشبینیپذیر ترجمه شده است.)
در آزمایشی خاص، از شرکتکنندگان خواسته شد تا از میان چیزهایی که قیمت متفاوتی داشتند یکی را انتخاب کنند که در نهایت مشخص شد فروشندگان میتوانند قیمت یک چیز گرانقیمت را دو برابر کنند اگر یک جنس با قیمتی مشابه اما کمکیفیت در کنار آن عرضه کنند. این روش در واقع یک نوع تلهگذاری است که باعث میشود افراد تحت تأثیر قرار گرفته و جنس مد نظر فروشنده را بخرند!
یک آزمایش دیگر نشان داد که به راحتی میشود مردم را مجبور به ۱۵ دقیقه پیادهروی کرد تا ۷ دلار از کالای ۱۸ دلاری تخفیف بگیرند، اما همان ۱۵ دقیقه را صرف گرفتن ۷ دلار تخفیف از یک جنس ۴۴۵ دلاری نمیکنند (اگر ما منطقی بودیم، قیمت بالا و پایین جنس برایمان مهم نبود بلکه آن ۷ دلاری که میتوانستیم سود ببریم حائز اهمیت میبود.)
تحقیقات نشان داد مثلاً اگر یک Gift آمازون به ارزش ۱۰ دلار رایگان داده شود و یک Gift دیگر که ۲۰ دلار ارزش داشته باشد اما به قیمت ۷ دلار به فروش برسد، مردم گیفت ۱۰ دلاری رایگان را انتخاب میکنند! همچنین ما انسانها آنطور که باید و شاید صبور نیستیم به طوری که مثلاً یک هدیهٔ فوری را ترجیح میدهیم تا اینکه ۲ الی ۴ هفته صبر کرده و یک هدیهٔ ارزشمندتری بگیریم.
مسائل زیادی هستند که بر تصمیمگیری ما تأثیرگذار هستند و شاید بیربط به نظر برسد اما ترتیب محصولات در یک لیست هم بر تصمیمگیری ما اثر میگذارد. همچنین تصمیمات ما به راحتی تحت تأثیر طراحی هم قرار میگیرد به طوری که مثلاً رستورانها از اینگونه ترفندها، مثل حذف کردن واحد پول از لیست قیمتها یا کلاً حذف کردن قیمت از منو، استفاده میکنند تا مشتری پول بیشتری بپردازد.
در انتها باید گفت که خیلی نباید روی تصمیمگیری منطقی خود حساب باز کنیم و نیاز است رفتار عامهٔ مردم را مد نظر داشته باشیم چرا که آنها بیشتر احساسی تصمیم گرفته، صبور نیستند و چیزی را ترجیح میدهند که حس کنند در لحظه به سودشان است نه اینکه برای سود بردن از چیزی برنامهریزی کنند و منطقی پیش بروند.
باور نادرست ۲۸ در مورد UX: فضای سفید فضایی است که بلااستفاده مانده و حرام شده است!
باور نادرست ۳۰ در مورد UX: اگر شما متخصص هستید، لازم نیست که طراحیتان را تست کنید