بسیاری از طراحان ترجیح میدهند که الگوی جدیدی را در زمینهٔ طراحی استفاده کنند تا اینکه از الگوهای طراحی معمول و شناختهشده استفاده نمایند اما باید این نکته را مد نظر داشت که چنین الگوهای طراحی شناختهشدهای به خوبی آزمایش خود را پس دادهاند و کاربران از آنها راضی هستند چرا که این الگوها خیلی وقت است از آزمون کاربردپذیری سربلند بیرون آمدهاند.
از آنجایی که کاربران با اینگونه طراحها به خوبی آشنا هستند، دیگر لازم نیست تا توضیح یا دستورالعملی در رابطه با نحوهٔ کار با وبسایت یا اپلیکیشن خود ارائه کنید؛ همچنین از آنجا که کاربران بیشتر طرفدار کاربردپذیری هستند تا نوآوری، الگوهای استاندارد میتوانند سرانجام به سود مخاطبانتان بوده و یا به بیان بهتر، این دست طراحیها قادر خواهند بود تا مخاطبان رضایتمند بیشتری را برای شما به ارمغان بیاورند (شاید اینطور فکر کنید که گاهی لازم است رویکردی جدید اتخاذ کرد که در چنین مواقعی باید ۱۰۰٪ مطمئن گردید که این رویکرد و راهکار جدیدتان به مراتب بهتر از الگوهای قدیمی است که تاکنون توسط دیگر طراحان مورد استفاده قرار گرفتهاند.)
Steve Krug در کتاب Don’t Make Me Think ادعا میکند که طراحیهای معمول و شناختهشده که در وبسایتهای مطرح دنیا مورد استفاده قرار گرفتهاند به منزلهٔ دوستان شما هستند و لازم است تا وقتی که کاربر از یک سایت به سایت دیگری میرود، با همین طراحیهای معمول روبهرو شود چرا که کاربر اساساً وقت و حوصلهٔ این را ندارد که خودش را با قالبهای جدید تطبیق بدهد! به گفتهٔ Seth Godin، کارشناس در حوزهٔ تجربهٔ کاربری، هم بیش از میلیاردها صفحه در وب وجود دارد که میتوانید برای طراحی وبسایت خودتان از آنها الهام بگیرید.
به طور کلی، اینکه بر اورجینال بودن و خاص بودن طراحی وبسایت پافشاری نکنیم باعث میشود تا پروسهٔ طراحی سریعتر، راحتتر و بهصرفهتر شده و همچنین در نهایت منجر به تجربهٔ کاربری به مراتب بهتری گردد به علاوه اینکه به خاطر داشته باشید ایدهٔ بِکری که برای طراحیتان به دنبالش هستید، احتمالاً خیلی هم بِکر نباشد چرا که به احتمال زیاد با گشتزنی در وب، خواهید توانست نمونههای پیادهسازی شدهٔ ایدهٔ خود را بیابید!
باور نادرست ۸ در مورد UX: تصاویر Stock تجربهٔ کاربر را بهبود میبخشند
باور نادرست ۱۰ در مورد UX: اگر طراحی خوب باشد جزئیات مهم نیست