حتی اگر محصول طوری طراحی شده باشد که نیاز مشخصی از کاربر را مرتفع سازد، کاربران همیشه آن را به همان هدف و مقصودی که ساختهشده مورد استفاده قرار نمیدهند و در بسیاری از موارد آنها یا اهمیت نمیدهند و یا اصلاً متوجه نمیشوند که یک سرویس آنلاین چهطور کار میکند و وقتی کاربرد بهخصوصی را کشف کردند، همان را ادامه میدهند.
به عنوان مثال، بسیاری از افراد لینکها را به جای تایپ در نوار آدرس مرورگر، در فیلد جستوجوی گوگل تایپ میکنند و به همین دلیل هرگز نباید فکر کنید که کاربران همانطور که مشخص شده است، از سایت یا اپ شما استفاده میکنند و باید بازخوردهای افراد را راجع به استفادهای که از سرویس مد نظر میکنند جمعآوری کنید تا ببینید که اکثریت ایشان چهطور از سرویستان استفاده میکنند تا برای ایجاد تغییرات مثبت ایده بگیرید.
هدف اصلی از ساخت توییتر این بود که کاربران بتوانند کاری که در لحظه انجام میدهند را به اشتراک گذارند اما کاربران متوجه شدند که اگر لینکها و ایدههایشان را به اشتراک بگذارند، منطقیتر است و زمانی که مدیران این شبکهٔ اجتماعی متوجه این قضیه شدند، سؤالی تحت عنوان ?What are you doing که قبلاً در معرض دید کاربران قرار میگرفت را به ?What’s happening تغییر دادند (همین اتفاق هم دقیقاً برای فیسبوک افتاد و سؤال ?What are you doing right now را به ?What’s on your mind تغییر دادند.)
پیام فرستادن از طریق پیامک در ابتدا توسط اپراتورهای موبایل برای اطلاعرسانی راجع به مشکلات شبکه به مشتریها توسعه یافته بود و هیچکس پیشبینی نمیکرد که مشتریان از آن برای پیام فرستادن به یکدیگر استفاده کنند اما به مرور زمان افراد به کاربرد این تکنولوژی پیبردند و شروع به پیام دادن به یکدیگر کردند و اینطور شد که محبوبیت ناگهانی اساماس به سورپرایز بزرگی برای صنعت موبایل تبدیل شد.
هشتگ توسط یکی از کاربران توییتر ابداع شد که ادعا کرده بود توییتها باید حاوی تگهایی باشند که با کاراکتر # مشخص و دستهبندی شوند و از آنجایی که خود سرویس توییتر توییتها را دستهبندی نمیکرد، هشتگ میان کاربران محبوب شد و پیدا کردن توییتها را بهتر و کارآمدتر کرد.
چه چیزی باعث میشود تا یک سایت یا اپ به روشی غیرمعمول استفاده شود؟
هنگامی که کاربران نیازی دارند، به صورت خودجوش سعی میکنند از چیزی که در دسترس ایشان قرار گرفته است برای برطرف کردنش استفاده کنند حتی اگر آن سرویس برای برطرف کردن چنین نیازی ساخته نشده باشد مضاف بر اینکه استفادهٔ غیرمعمول از یک سرویس زمانی اتفاق میافتد که یا کاربران اطلاعات کافی در مورد استفاده از محصول ندارند و یا دستورالعمل استفاده از آن به آسانی در دسترس نیست. همینطور هنگامی که محصولی جوابگوی نیازی خاص باشد، کاربران همان سیر استفاده را ادامه میدهند حتی اگر آن شکل غلطی استفاده از سرویس مد نظر باشد.
در انتها باید گفت که همهٔ اینها برای دولوپرها خبر خوبی است چرا که اگر به درستی از یک وبسایت یا اپلیکیشن موبایل استفاده شود، هیچوقت یاد نمیگیرند که قدم بعدی که باید برداشت چه خواهد بود و این رفتار کاربران به نوعی میتواند ایدهدهنده برای نوآوریهای بعدی باشد.
باور نادرست ۲۳ در مورد UX: انتخابها همیشه باید محدود به ۲±۷ باشند
باور نادرست ۲۵ در مورد UX: اگر وبسایت یا اپتان کاربردپذیری خوبی داشته باشد زیبایی آن مهم نیست!