تحقیقات بسیار زیادی نشان دادهاند که به خاطر سپردن آیکانها در حین استفاده از یک سایت دشوار بوده و غالباً استفاده از آنها در برخی موارد ناکارآمد است که تولبار Microsoft Outlook مثال خوبی در این زمینه است به طوری که تولبار قبلی که فقط آیکان-محور بود کاربردپذیری ضعیفی داشت و تعویض خود آیکانها یا جای آنها هم کمک زیادی به این قضیه نکرد اما این وضعیت زمانی تغییر کرد که لیبلهای متنی به آیکانها اضافه شدند که خیلی سریع مشکلات و مسائل مربوط به کاربردپذیری را حل کرد و کاربران از آن پس شروع به استفادهٔ گسترده از تولبار مد نظر این نرمافزار کردند.
همچنین در مطالعه صورت گرفته توسط کارشناسان یوایکس مشخص شد که افراد به جای به خاطر سپردن آیکانها، مکان آنها را به خاطرشان میسپارند. واقعیت امر این است که در اکثر پروژهها، تنظیم صحیح آیکانها کار دشواری است و به آزمون و خطاهای زیادی احتیاج دارد چرا که در زمینهٔ مفاهیم انتزاعی، کمتر پیش میآید که استفاده از صرفاً آیکان جوابگو باشد.
در همین زمینه، کمپانی UIE برای اینکه بفهمد افراد چهطور از آیکانها استفاده میکنند دو آزمایش مختلف انجام داد که در مورد اول تصاویر آیکانها را در تولبار عوض کرد اما جایشان را تغییر نداد که در این مورد نتیجه گرفت افراد به سرعت با این تغییر وفق پیدا کردند اما در آزمایش دوم آنها تصایر آیکانها را نگاه داشتند اما جایشان را در تولبار عوض کردند که این تغییر موجب سردرگمی شرکتکنندگان شد.
همانطور که پیش از این اشاره شد، داستان تولبار Microsoft Outlook هم از این قرار بود به طوری که تا وقتی برچسبی به آیکانها اضافه نشده بود، کاربرانی که حرفهای نبودند اصلاً از دکمههای تولبار استفاده نمیکردند (البته به جز دکمهٔ Delete) اما به مرور زمان رفع اِشکالهای مختلفی اِعمال شد که آن جمله میتوان به استفاده از آیکانهای جدید، بازآرایی آیکانها و قرار دادن آیکانها در زیرمنوهای مربوطه اشاره کرد اما در نهایت یک تغییر بود که موجب رفع این چالش شد و آن هم برچسبگذاری دکمههای مهم تولبار بود که پس از انجام این کار، تولبار اوتلوک به طور گستردهای توسط کاربران مورد استفاده قرار گرفت و هر کسی با هر سطحی از مهارت و میزان دانشی میتوانست از آن استفاده کند.
در حقیقت، درک کاربران از یک آیکان بر پایهٔ تجربیات قبلی صورت میگیرد و به دلیل عدم استفادهٔ استاندارد از اکثر آیکونها، استفاده از برچسبهای متنی برای رساندن معنا و عملکرد آیکان به کاربر و کاهش ابهامات، امری ضروری تلقی میشود. به عبارتی، هیچ تصویری مفهوم کلمهٔ «تنظیمات» را به خوبی خود این کلمه نمیرساند؛ به بیانی بهتر، وقتی بخواهیم از نقطهنظر وضوح و شفافیت میزان تأثیرگذاری آیکان را با لیبل را مقایسه کنیم، لیبل همیشه پیروز میشود.
به طور کلی، از جمله مواقعی که استفاده از آیکان بلامانع است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- آیکانهایی که در دنیا شناخته شدهاند معمولاً خوب جواب میدهند مثل آیکان توییتر ، پخش کردن ویدیو، پرینت، بستن پنجره و غیره.
- آیکانهایی که به جای Bulletpoint میتوانند استفاده میشوند مثل و غیره.
به طور کلی اگر از آیکانها به درستی استفاده شود، منجر به تجربهٔ کاربری بهتری خواهند شد اما در مقابل اگر از آیکانهایی در طراحی صفحات وب استفاده کنیم که نه تنها شناختهشده نیستند، بلکه برچسبی هم در کنار آنها استفاده نشده باشد، در نهایت به کاربردپذیری سایت لطمه خواهد خورد.
باور نادرست ۱۲ در مورد UX: حق انتخابها و ویژگیهای زیاد باعث رضایت کاربر میشود
باور نادرست ۱۴ در مورد UX: شما شبیه کاربرانتان هستید