استارتاپ در یک تعریف کلی به کسبوکار نوپایی گفته میشود که معمولاً در زمینهٔ تکنولوژی فعال است. همواره کسانی که رؤیای کار کردن برای خودشان را در سر میپرورانند با این مشکل روبهرو میشوند که سعی میکنند کلیهٔ لوازم کار را فراهم کنند اما این در حالی است که چنین دیدگاهی نه تنها اشتباه محض است بلکه ممکن است آیندهٔ استارتاپ را نیز به مخاطره اندازد که در همین راستا در ادامه به بررسی مواردی پرداختهایم که معمولاً افراد در شروع یک کسبوکار نوپا دغدغهٔ آنها را دارند و این در حالی است که بدون نیاز به مواردی از این دست هم میتوان استارتاپی به راه انداخت که موفق گردد.
مکان فیزیکی
بسیاری از کسانی که در ایالات متحده هستند بر این باورند که برای راهاندازی یک استارتاپ باید به سیلیکون ولی بروند (جایی که مقر اصلی شرکتهای بزرگ فناوری دنیا همچون فیسبوک، گوگل و غیره است) و یا کسانی که در ایران هستند فکر میکنند که اگر در شهر تهران باشند، استارتاپ ایشان با موفقیت بیشتری روبهرو خواهد شد. شاید یک دهه پیش چنین باوری تاحدودی درست بود اما در عصر کنونی که اینترنت در همه جا حضور دارد، مکان فیزیکی به هیچ وجه نباید دغدغهٔ علاقمندان به کارآفرینی، به خصوص در فضای آنلاین، باشد.
منشی
زمانی که برای استارتاپ خود نیازی به دفتر کار نداشته باشید، مسلماً به چیزهای بیشتری نیز بینیاز خواهید بود که از آن جمله میتوان به منشی اشاره کرد. اگر هم خیلی به یک منشی نیاز داشته باشید، میتوانید از منشی تلفنی استفاده کنید.
برخورداری از یک مدیر مالی
در شرکتهای بزرگ، برخورداری از یک CFO (مدیر مالی) ضروری است اما این قضیه برای استارتاپها نه تنها کمکی نمیکند، بلکه دست و پا گیر هم خواهد بود! در عین حال، توجه داشته باشیم که حسابداری صحیح میتواند متضمن موفقیت یا شکست یک کسبوکار گردد زیرا زمانی که شما لیست ریزهزینههای استارتاپ خود را داشته باشید، با دید بازتری خواهید توانست به مدیریت منابع مالی خود بپردازید (امروزه نرمافزارها و اپلیکیشنهای بسیاری هستند که با هزینهٔ ناچیزی میتوانید یکی از آنها را تهیه کرده و منابع مالی خود را مدیریت کنید.)
دپارتمان منابع انسانی
اگر استارتاپی دارید که شامل دهها کارمند است، مسلماً به یک مدیر منابع انسانی نیاز خواهید داشت اما اگر یک کسبوکار نوپا دارید، اصلاً نیازی نیست تا هزینههای خود را افزایش داده و برای استارتاپ خود دپارتمان منابع انسانی تشکیل دهید. امروزه سرویسهای آنلاین بسیار خوبی هستند که با استفاده از آنها میتوانید نیروی مورد نیاز خود را بیابید.
یافتن سرمایهگذار
اگرچه یافتن سرمایهگذار میتواند به رشد استارتاپ شما سرعت ببخشد اما این در حالی است که اگر از همان بدو امر بتوانیم جلوی پول قرض گرفتن خود را بگیریم، این کار مزایای بسیار زیادی برایمان خواهد داشت که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مجبور میشوید روی تواناییهای خود حساب باز کنید.
- سرمایهگذاران نمیتوانند شما را محدود کنند و گاهی اوقات به ساز ایشان برقصید.
- هر تصمیمی که بگیرید به راحتی خواهید توانست آن را اجرایی کنید و نیاز به مجاب کردن دیگران ندارید.
حال ممکن است این سؤال برایتان پیش بیاید که استارتاپ مد نظر شما نیاز به یک سرمایهٔ اولیه دارد که در چنین صورتی حتماً نیاز به سرمایهٔ اولیهٔ نسبتاً قابلتوجهی خواهید داشت. در مواقعی از این دست، ابتدا به ساکن اصلاً به دنبال سرمایهگذار نرفته و سعی کنید تا تمام توان خود را به کار بندید و در نهایت به دنبال جذب سرمایهگذار بروید که با اتخاذ چنین رویکردی، دید شما نسبت به کسبوکار جدیدتان بهتر شده و تصمیمات به مراتب هوشمندانهتری خواهید گرفت.
هیئت مدیره
زمانی که قید سرمایهگذاران را بزنید، مسلماً دیگر نیازی هم به هیئت مدیره نخواهید داشت تا تصمیمات کلان را در آن مطرح کنید. یکی از ویژگیهای استارتاپها این است که چابک هستند. به عبارتی، در فضای استارتاپی باید به سرعت تصمیماتی جدید اتخاذ کرد و اگر راه را به اشتباه رفتهاید، در سریعترین زمان ممکن میبایست اشتباه خود را جبران کنید و وجود هیئت مدیره یک محدودیت در این زمینه محسوب میشود.
جلسات طولانی
جلسات طولانی خصیصهٔ اصلی سازمانهای دولتی است که در بیشتر مواقع خروجی هم ندارند و اگر استارتاپی بخواهد زمان قابلتوجهی از نیروهای خود را با جلسات تلف کند، مدیران آن استارتاپ شکی به دل راه ندهند که راهی را در پیش گرفتهاند که منجر به شکست است. توجه داشته باشید که در ابتدای راه حتماً نیاز به یکسری جلسات دارید که شاید چندین ساعت به طول انجامند، اما اگر در آن جلسات همه چیز به خوبی روشن شود، تعداد این جلسات کاهش خواهد یافت و در ماه به دو الی سه جلسه بیشتر نیازی نخواهید داشت (در همین راستا، توصیه میشود به مقالهٔ آشنایی با روش مدیریت جلسات کاری به سبک ایلون ماسک مراجعه نمایید.)
تحقیقات بازار بیش از حد
برای اینکه یک استارتاپ موفق به راه اندازید، باید شناخت خوبی از بازار داشته باشید و به خوبی بدانید که مشتریان بالقوه خدمات یا محصولات شما چه کسانی هستند اما بلافاصله پس از آنکه آمار و ارقام نسبتاً درستی کسب کردید، تحقیقات خود را متوقف کرده و بیشتر تمرکز خود را روی تولید خدمات و محصولات باکیفیت قرار دهید زیرا اگر خود را خیلی غرق در تحقیقات بازار و آمار و ارقام به دست آمده کنید، نه تنها زمان را از دست می دهید، بلکه ممکن است تا حدودی ناامید هم شوید.
خودِ شما
استارتاپ همیشه به خودِ بنیانگذار نیاز نخواهد داشت بلکه نقش وی این است که استارتاپ را به راه انداخته، آن را پیش برده، تیم خوبی تشکیل دهد و از آن پس همه چیز احتمالاً طبق روال به پیش خواهد رفت. یکی از اشتباهاتی که برخی کارآفرینان انجام میدهند این است که ردپایی از خودشان در تار و پود استارتاپ به جای میگذارند که این کاری بس اشتباه است چرا که کلیهٔ اعضای تیم متکی به این فرد شده و اگر به هر دلیلی اتفاقی برای این فرد رخ دهد، استارتاپ از هم خواهد پاشید. سعی کنید که تا حد ممکن کار را تفویض کنید تا همه چیز متکی به شما نباشد و عرصه برای رشد سایر اعضای استارتاپ نیز فراهم گردد که در همین راستا، توصیه میکنیم به مقالات زیر مراجعه نمایید:
- چگونه یک تیم استارتاپی موفق تشکیل دهیم؟
- آیا میدانستید که ۵۰٪ کارمندان مدیرشان را ترک میکنند نه شرکتشان را؟
- معرفی استراتژیهایی راهبردی به منظور به باد دادن یک سازمان یا استارتاپ!
- استارتاپ شما شبیه به یک ظرف میوه است، در انتخاب میوهها شدیداً دقت کنید!
درست است که در این پست در مورد چیزهایی که یک استارتاپ به آنها نیاز ندارد صحبت کردیم، اما به خاطر داشته باشیم که نه تنها در کل دنیا بلکه در ایران هم که شرایط تاحدودی متفاوت است، بیش از ۹۰٪ از موفقیت یک استارتاپ بستگی به منابع انسانی آن استارتاپ دارد. لذا بیش از هر چیز، به دنبال اعضای درستکار، صادق، حرفهای، هدفدار و باهوش باشید چرا که اگر بهترین دفتر کاری در مرکز شهر را هم داشته باشید و سرمایهٔ چند صد میلیونی هم در حساب بانکیتان باشد اما در تشکیل یک تیم حرفهای ضعیف عمل کرده باشید، استارتاپتان محکوم به شکست است. در مقابل، اگر مکان فیزیکی نداشته و از حداقل سرمایهٔ مورد نیاز برخوردار باشید اما یک تیم حرفهای داشته باشید که اعضای تیم در سراسر کشور پخش باشند، بدون شک در دراز مدت موفقیت از آن شما خواهد بود.
به نظر شما راهاندازی استارتاپ در ایران چه تفاوتی با راهاندازی استارتاپ در کشورهای مترقی مثل آمریکا دارا است و برای موفق شدن در راهاندازی استارتاپ نیازند چه پیشنیازهایی خواهیم بود؟ نظرات، دیدگاهها و تجربیات خود را با سایر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.