در حالی که تخصص دولوپرهای وب و طراحان برای ساخت یک رابط کاربری اصولی ضروری است، اما برقراری رابطهٔ کاری میان آنها معمولاً با مشکلات، کشمکشها و سوءتفاهماتی همراه است که در همین راستا در ادامه قصد داریم این قضیه را مورد بررسی بیشتر قرار داده و راهکارهایی برای رفع این معضل پیشنهاد دهیم.
به عنوان مثال، طراحان زمانی که احساس کنند دولوپرهای فرانت اند برای ایدههایشان احترام قائل نیستند، ناراحت میشوند و از طرف دیگر هم دولوپرهای فرانت اند نیز زمانی که یک دیزاینر، طرحی نشدنی ارائه میدهد عصبانی میشوند. به طور کلی، طراحان بیش از حد ریزبین هستند و به جزئیات توجه میکنند در حالی که دولوپرها تصویر کلی را در نظر میگیرند و هدفشان بیش از هر چیزی نوع پیادهسازی ایدهها است.
وظیفهٔ یک طراح این است که نحوهٔ نمایش و عملکرد اِلِمانهای گوناگون را تجسم کند اما مسئول اجرای این تجسمات نیست و از همین روی ممکن است که طرح ارائهشده توسط وی غیرعملی و اجرانشدنی باشد. یک فرانت اند دولوپر باید تجسم یک طراح را به یک محصول قابلاستفاده تبدیل کند که این میتواند منجر به تغییر دادن، عوض کردن یا حتی حذف کردن بخشهایی از طرح مورد نظر شود چرا که به دلیل محدودیتهای فنی ممکن است قابل اجرا نباشند.
اینها تنها بخشی از چالشهایی است که مابین دیزاینرها و دولوپرها بوجود میآید اما خبر خوب این است که اگر یکسری ترفندها را دنبال کنیم، میتوانیم این معضلات را به حداقل برسانیم که در ادامه برخی از مهمترین آنها را برخواهیم شمرد.
درک متقابل و همدلی با یکدیگر
درک متقابل فرد دیگر به معنی دیدن دنیا از زاویهٔ دید وی است. یک طراح باید تلاش کند تا محدودیتها و قابلیتهای یک توسعهدهنده را درک کند. توسعهدهندگان هم گرچه میتوانند چیزهای زیبا و شگفتانگیزی خلق کنند، اما معمولاً دید هنری ندارند. طراح نیز باید شرایط یک توسعهدهنده را در نظر بگیرد به طوری که شاید یک طرح از نظر فنی برای یک توسعهدهنده قابلاجرا باشد اما محدودیتهایی نظیر زمان و یا بودجهٔ تخصیص دادهشده به پروژه مانع اجرای آن میشود.
از طرف دیگر، یک توسعهدهنده باید اولویتهای یک طراح را در نظر بگیرد. اگر طراحان وب در مورد جزئیات دقیق و ریزبین هستند، این به دلیل حفظ اصول هنریشان نیست بلکه آنها معتقدند که عدم پذیرش و تغییرات ایجادشده توسط توسعهدهندگان میتواند تأثیر منفی بر محصول نهایی داشته باشد. توجه داشته باشید که کار اصلی یک طراح در حقیقت ریزبینی و توجه به جزئیات است به طوری که میتوان گفت تفاوت زیادی بین طیف رنگهای میان بنفش و نیلی و یا 40 پیکسل و ۴۱ پیکسل از دید یک دیزاینر وجود دارد. طراحان خوب معمولاً به جزئیات توجه میکنند اما هدفشان از این کار سختتر کردن کار توسعهدهندگان نیست بلکه میخواهند بهترین طرح ممکن را عرضه کنند.
آشنایی با تخصص طرف مقابل
درک طرف مقابل شروع خوبی است اما زمانی یک رابطهٔ خوب میان توسعهدهندگان و طراحان برقرار میشود که هر دو طرف از اصول کار طرف مقابل اطلاعات حداقلی داشته باشند. یک طراح خوب باید با قابلیتها و محدودیتهای فناوریهای توسعهٔ وب نظیر CSS ،HTML و JavaScript آشنا باشد. به عنوان مثال، برای یک طراح که اطلاعات اندکی دربارهٔ ابزارهای توسعهٔ وب دارد، تغییر یک لیست کشویی به یک چکباکس با قابلیت چندانتخابی کار سختی به نظر نمیرسد اما برای یک توسعهدهنده این تغییر جزئی میتواند پایههای یک پروژه را بلرزاند. طراحی که با اصول توسعهٔ وب آشنا است میداند که:
- وجود پنج فونت مختلف در یک طرح عالی به نظر میرسد ولی بیشتر فونتهای وب هزینهبر هستند و فایلهای حجیمی دارند و بر پرفورمنس تأثیر منفی میگذارند و از همین روی تا جایی که امکان دارد از فونتهای استاندارد استفاده میکنند.
- تغییر سایز فونتها، حاشیهها و رنگها میتواند کار توسعه را با پیچیدگی مواجه کند.
- کارهایی که در فتوشاپ ساده به نظر میرسند، نظیر تایپ کردن روی یک مسیر، به سادگی قابلپیادهسازی نیستند.
می تونی خیلی سریع با کارراههی "برنامه نویس Front-End شو" وارد دنیای برنامه نویسی وب بشی! |
یک فرانت اند دولوپر خوب نیز باید با اصول طراحی نظیر تئوری رنگها و غیره آشنا شود. درک این مطلب که کدام بخش از یک طرح به رسیدن به اهداف مهم سایت منجر خواهد شد، به توسعهدهندگان کمک میکند تا بیشتر از گذشته نسبت به جزئیاتی که قصد داشتند از آنها صرف نظر کنند وسواس داشته باشند. انتخابهای هنرمندانهٔ طراحان ممکن است هدف مهمی در پشتش نهفته باشد و چیزی که ممکن است تزیینی به نظر بیاید، احتمالاً یک عنصر حیاتی برای محصول نهایی است که میتواند منجر به ایجاد تجربهٔ کاربری به مراتب بهتری گردد.
برقراری ارتباط بهتر
عدم برقراری ارتباط مناسب موجب بروز مشکلات متعددی میشود. در حالی که همدلی و درک متقابل یکی از اولین قدمهای ضروری است، برقراری یک رابطهٔ صحیح و مناسب یکی از پارامترهای یک رابطهٔ موفق است به طوری که طراحان و دولوپرهای فرانت اند نیاز دارند تا با دقت و احترام برای یکدیگر توضیح دهند که چرا کاری باید انجام شود و یا بخشی از پروژه برای اجرا ضروری است و فقط در این شرایط است که آنها میتوانند به کمک هم مشکلات را حل کنند.
به عنوان مثال، یک توسعهدهنده پس از دریافت چند طرحی که از نظر فنی غیرعملی هستند، ممکن است عصبانی شود و اگر با طراح در مورد حل این مشکل صحبت و مشورت نکند، این وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد یا یک طراح ممکن است امکاناتی را پیشنهاد کند که میداند پیادهسازی آن سخت است، اما به جای اینکه کار را به توسعهدهنده واگذار کند، باید با او همکاری کند تا به کمک هم مشکل را بررسی و رفع نمایند و نیاز به توضیح نیست که اگر طراح به نحو صحیحی با توسعهدهنده همکاری نکند، توسعهدهنده ممکن است آن کار را به بدترین شکل ممکن به انجام برساند.
همکاری مداوم
اگر یک طراح ادامهٔ کار را به طرف مقابل واگذار کند، رابطهٔ صحیحی شکل نمیگیرد بلکه فرآیند توسعهٔ وب بیشتر به یک خط تولید شباهت پیدا میکند. به جای اینکه توسعهدهندگان و طراحان به صورت کاملاً مستقل از هم فعالیت کنند، باید به همکاری مداومشان ادامه دهند چرا که در حین کار سؤالات جدیدی مطرح میشود، خطاهای جدیدی ایجاد میشود و ایدههای جدیدی به ذهن طرفین میرسد و این همکاری مداوم سبب میشود که هر دو طرف از استعدادهای بالقوهٔ خود بیشترین بهره را ببرند (شما ممکن است که همیشه در مورد مسائل اتفاق نظر نداشته باشید، اما اندکی زاویهٔ دید و چالشهای پیش رو موجب میشود تا بیشتر کار کنید، اهداف والاتری در نظر بگیرید و منتقدانهتر فکر کنید.)
جمعبندی
با کنار گذاشتن حس خودخواهی و گذاشتن خود در شرایط طرف مقابل، طراحان و توسعهدهندگان میتوانند اعتماد، توافق و احترام ضروری برای برقراری یک رابطهٔ کاری خوب به منظور رسیدن به اهداف مشترک را ایجاد کنند. آنها باید یاد بگیرند که برای طرح پرسش صحیح و برنامهریزی درست با یکدیگر گفتگو کنند و با پایه و اساس تخصص طرف مقابل آشنا شوند. طراحان و توسعهدهندگان با ترکیب قدرتشان و با همکاری و همفکری با یکدیگر میتوانند این تضمین را ایجاد کنند که رابط کاربری به بهترین شکل ممکن پیادهسازی خواهد شد.
اگر شما هم یک دیزاینر یا دولوپر فرانت اند هستید، آیا تاکنون مواردی مشابه آنچه در بالا به آنها اشاره کردیم برای شما هم پیش آمده است؟ نظرات، دیدگاهها و تجربیات خود را با سایر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.