شاید در تعاملات اجتماعی خیلی اتفاق اتفاده باشد که با افرادی مواجه شده باشید که خیلی از خود تعریف میکنند، مَنممَنم میکنند و در یک کلام به قول معروف دائماً «برای خود پپسی باز میکنند!»
جالب است که پس از مدتی این قبیل افراد تنها میمانند چرا که بخش نخبهٔ جامعه از کسانی که دائماً از خودشان تعریف میکنند خوششان نمیآید. مثلاً در دنیای کدنویسی هم از این دست افراد داریم که نامشان را خودگیکپندار میگذارم (برای آشنایی بیشتر با روحیات این دست افراد، میتوانید به مقالهٔ خودگیکپنداری، خودخَفَنپنداری و خودآسپنداری: سندرمی که برخی دولوپرها به آن دچار میشوند! مراجعه نمایید.)
در دنیای کسبوکار هم به نظر میرسد که چنین قضیهای وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، برخی بیزینسها، کسبوکارها، کمپانیها، سازمانها و به خصوص استارتاپها را میبینیم که از صفاتی همچون
- اولین
- بهترین
- برترین
- تخصصیترین
- حرفهایترین
- باکیفیتترین
- مطمئنترین
و چیزهایی از این دست برای توصیف کسبوکار خود استفاده میکنند به نظر میرسد همان اتفاقی که برای افرادی که دائماً مَنممَنم میکنند میافتد، برای این دست کسبوکارها هم رخ خواهد داد و شعارهایی از این دست بیش از آنکه کمک به برندسازی کنند، به ضِد برند تبدیل خواهند شد (توصیه میکنم به مقالهٔ معرفی کتاب جایگاهسازی (نبردی در ذهن): چگونه در ذهن آدمها جای برند خود را باز کنیم؟ مراجعه نمایید که در آن مقاله مقولهٔ برندسازی به خوبی تشریح شده است.)
راهکار پیشنهادی
در پاسخ به این سؤال که راهکار چیست، بایستی عرض کرد که ما میبایست تمام تلاش خود را به کار بندیم تا سرویس یا محصولی باکیفیت عرضه کنیم و به جای تعاریف اغراقآمیز از خود، صرفاً فیچرهای سرویس را در معرض دید مخاطبینمان قرار دهیم. حال اگر ایشان محصول ما را چیز به قول معروف بهدردبخوری یافتند، از صفاتی همچون «بهترین»، «برترین»، «تخصصیترین»، «حرفهایترین»، «باکیفیتترین» و «مطمئنترین» در معرفی سرویس ما به سایر دوستانشان استفاده خواهند کرد و این یعنی تیر خلاص و رسیدن به موفقیت و در غیر این صورت هم مسلماً یک جای کار میلنگد که باید بگردیم و آن را بیابیم.
ممنون که وقت گذاشتید. جای نظر، انتقاد و پیشنهاد شما در بخش کامنتینگ است.