خودگیک‌پنداری، خود‌خَفَن‌پنداری و خودآس‌پنداری: سندرمی که برخی دولوپرها به ‌آن‌ دچار می‌شوند!

خودگیک‌پنداری، خود‌خَفَن‌پنداری و خودآس‌پنداری: سندرمی که برخی دولوپرها به ‌آن‌ دچار می‌شوند!

Geek واژه‌ای است که در طول زمانی تعاریف مختلفی برایش در نظر گرفته شده و در عصرهای مختلف، صفتی بوده که قشر خاصی را هدف قرار داده است (این واژه ریشه در زبان هلندی دارد به معنی دیوانه و این در حالی است که معادل آلمانی این واژه نیز Geck به معنی ابله است)؛ به عبارت دیگر، در گذشته این اصطلاح نوعی توهین محسوب می‌شد اما امروزه نه تنها توهین نیست، بلکه صفتی کاملاً محبوب است به طوری که کمتر دولوپری را می‌توان یافت که دوست نداشته باشد وی را گیک خطاب کنند!

واقعیت امر آن است که در گذشته گیک به کسی گفته می‌شد که مثلاً در سیرک‌ها -به عنوان دلقلک- می‌توانست کارهای عجیب‌وغریب و خارق‌‌العاده‌ای انجام دهد اما به مرور زمان و پس از انقلاب دیجیتال مفهومش تغییر کرد و امروزه گیک به کسی گفته می‌شود که در کار با کامپیوترها و به طور کلی هر نوع فناوری استاد است (البته نیاز به توضیح است که گیک‌ها فقط در حوزهٔ کامپیوتر فعال نیستند؛ بلکه در دیگر علوم همچون ریاضیات، مهندسی، گیم و غیره نیز چنین افرادی یافت می‌شوند). همچنین تعریف Geek از نگاه دیکشنری Merriam-Webster برابر است با:

یک متخصص یا شیفتهٔ کامپیوتر، تکنولوژی و حوزه‌های وابسته گیک نامیده می‌شود.

پیش از این در مقاله‌ای همچون آیا شما یک گیک هستید؟ برخی خصوصیات گیک‌ها، با تعریف امروزی‌اش، را برشمردیم که به طور خلاصه می‌توان گفت گیک کسی است که:

- به خاطر پول کاری را انجام نمی‌دهد بلکه کاری می‌کند که از آن لذت ببرد.
- معمولاً روابط اجتماعی ضعیفی دارد!
- به خاطر سهولت بیشتر، به هَک کردن سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای مختلف می‌پردازد (لازم به ذکر است که هَک در اینجا به معنی کاستومایز کردن است).
- علاقه به یادگیری چیزهای جدید دارد.
- معمولاً در مواجه با تکنولوژی‌های جدید یک Early Adopter است (آشنایی با مفهوم اصطلاح Early Adopter).

آشنایی با سندرمی تحت عنوان خودگیک‌پنداری (یا خود‌خَفَن‌پنداری و یا خودآس‌پنداری)
مسلماً زمانی که واژهٔ گیک بار معنایی منفی داشته، هیچ‌کس تمایلی نداشته تا وی را گیک بنامند؛ اما همان‌طور که گفته شد، پس از انقلاب دیجیتال بار معنای گیک دستخوش تغییر ۱۸۰ درجه‌ای شد به طوری که از مفهومی کاملاً Negative، به قول دولوپرها به مفهومی اصطلاحاً ++Positive مبدل شد (قابل‌توجه کسانی که دولوپر نیستند، ++ در علوم کامپیوتر به معنی یک واحد بیشتر است). با فرض کردن این نکته که از اینجای بحث تا پایان منظورمان از گیک کسی است که در حوزهٔ تکنولوژی به خصوص کدنویسی فعالیت می‌کند، در پاسخ به این سؤال که ویژگی‌های یک خودگیک‌پندار چیست، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- احتمالاً تازه‌کار است.
- رزومهٔ این افراد حداقل ۴ صفحه است پر از نام زبان‌ها، لایبرری‌ها، فریمورک‌ها و تکنولوژی‌های جدید.
- طرفدار اپن‌سورس است نه به خاطر رعایت کپی‌رایت بلکه به این دلیل که امروزه همایش‌های اپن‌سورسی زیاد برگزار می‌شود و دوست دارد در این رویدادها حرفی برای گفتن داشته باشد.
- یک بار توانسته با نرم‌افزارهای رایج در بازار، یوزر/پس وای‌فای همسایهٔ خود را برباید.
- عادت دارد اکثر زبا‌ن‌های برنامه‌نویسی را مزه‌چش کند، اما در هیچ‌کدام عمیق نیست!
- ریش/موی بلند، پیپ، عینک با شیشهٔ رنگی، توییت‌های رکیک، تی‌شرت مشکی و سلام ندادن به جمعی که واردش می‌شود جزو علاقمندی‌های او است. 
- در مورد پرفورمنس زبان‌های برنامه‌نویسی مختلف اظهار نظرهای تعصبی می‌کند.
- یکسری اسطوره در دنیای فناوری دارد که کورکورانه آن‌ها را دنبال می‌کند.
- در حالی که در شرکتی مشغول به کدزنی است، برای کار در جاهای دیگر اقدام می‌کند و بی‌مقدمه می‌گوید که از یک هفته بعد دیگر نمی‌تواند بیاید!
- و در شبکه‌های اجتماعی همواره کامنتی برای گذاشتن دارد حتی اگر موضوع قابل بحث نباشد.

به نظر می‌رسد کسی که وارد حوزهٔ توسعهٔ نرم‌افزار شده باشد، خواه‌ناخواه به درجه‌ای از این سندرم دچار شده باشد و این موضوع اصلاً اشکالی هم ندارد چرا که ماهیت صنعت توسعهٔ نرم‌افزار چنین چیزی را ایجاب می‌کند، اما دولوپری برندهٔ این بازی است که هرچه زودتر مسیر Junior تا Senior را بپیماید زیرا تجربه نشان داده هرچه دانش، توان تحلیلی و تجربهٔ فرد بالاتر می‌رود، علائم این سندرم کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر می‌شود تا جایی که اگر افراد واقعاً حرفه‌ای را از دور/نزدیک دیده‌ باشید، آنچه که به عنوان علائم یک خودگیک‌پندار در بالا عنوان کردیم اصلاً -یا خیلی کم- در ایشان دیده می‌شود. حال برای درک بهتر این موضوع، در ادامه برخی از ویژگی‌های شخصیتی خودگیک‌پندارها که آسیب‌های جبران‌ناپذیری به اطرافیان وارد می‌کند را شرح و بسط می‌دهیم:

بی‌تعهدی
پیش از این گفتیم ممکن است که یک خودگیک‌پندار در حالی که در شرکتی مشغول به کدزنی است، برای کار در دیگر شرکت‌ها اقدام کرده و بی‌مقدمه بگوید که از یک هفته بعد دیگر نمی‌توانم بیایم و این در حالی است که هنوز ۸ ماه از مدت قراردادش باقی مانده است! تجربهٔ نگارنده در حوزهٔ HR حاکی از آن است که این خصیصه صدمات جبران‌ناپذیری به شرکتی که یک خودگیک‌پندار در آن مشغول به کار است و همچنین پروژه‌ای که روی آن کار می‌کند و دیگر اعضای تیم می‌زند؛ اما در عین حال، چنانچه این خصیصه به عادتی برای یک دولوپر تبدیل شود، در دراز مدت صدماتی جدی به برند شخصی خود دولوپر وارد خواهد آمد.

دنبال کردن سبک زندگی گیک‌های واقعی
با تعریف مدرن Geek، شاید استیو جابز را بتوان یک گیک به معنای واقعی کلمه دانست. در حقیقت، وی کسی بود که دنیا را از زاویهٔ دید متفاوتی می‌دید، آنچه در بازار وجود داشت وی را ارضاء نمی‌‌کرد و شور و شوق عجیبی در کاری که بدان مشغول بود داشت.

مسلماً هر فردی سبک صحبت، پوشش و تعامل خاص خود را دارا است و استیو جابز هم از این قاعده مستثنی نبود؛ اما داستان از جایی شروع می‌شود که خودگیک‌پندارها بیش از آنکه از مدل فکری، آینده‌نگری، تیم‌سازی و مهارت‌های مدیریت/رهبری گیکی همچون استیو جابز الهام بگیرند، ظاهر وی را تقلید می‌کنند (به واژگان الهام و تقلید خوب توجه کنید و اگر علاقمند به مطالعهٔ بیشتر پیرامون این موضوع هستید، می‌توانید به مقالهٔ چرا اکثر افراد به دنبال یک قهرمان، لیدر و اسطوره می‌گردند تا وی را در زندگی شخصی خود دنبال کنند؟ مراجعه نمایید). 

به عبارت دیگر، همچون استیو جابز فقید بددهنی می‌کنند، شلوار لی کهنه بدون بستن کمربند می‌پوشند، پیراهن مشکی بر تن می‌کنند و برخی هم که شنیده‌اند وی گاهی‌اوقات قوانین رانندگی را رعایت نمی‌کرده، بی‌اعتنا به قوانین راهنمایی‌ و رانندگی می‌شوند تا بلکه همچون استیو جابز، در نگاه سایرین یک گیک به نظر برسند (رها کردن دوست‌دختر به همراه یک جنین در شکمش هم که جای خود بماند!)

رزومهٔ غیرواقعی
یک خودگیک‌پندار چون شنیده است که #ایلون ماسک رزومه‌ای تک صفحه‌ای دارد، شروع به تقلید از وی می‌کند و یا همچون بسیاری از دیگر هم‌قطارانش، رزومه‌ای چند صفحه‌ای دارا است که از زبان Basic گرفته تا زبان‌های مدرن امروزی همچون R یا Go را شامل می‌شود. علاوه بر این، از نام بردن هیچ لایبرری یا فریمورکی هم در بخش مهارت‌ها فروگذار نکرده اما داستان رزومهٔ یک خودگیک‌پندار هرگز به اینجا ختم نمی‌شود.

اگر رزومه انگلیسی باشد (که در بیشتر مواقع همین‌طور است)، غلط‌های فاحش تایپو و گرامری توجه کسی که خرده زبانی بلد باشد را به خود جلب می‌کند (برای آشنایی بیشتر با اصول نگارش یک رزومهٔ حرفه‌ای، به مقالهٔ چگونه یک روزمهٔ خوب به عنوان برنامه‌نویس یا توسعه‌دهنده بنویسیم؟ مراجعه نمایید). همچنین در بخش Interests (علائق) هم چیزهایی همچون موارد زیر را به کرات می‌بینیم:
- علاقمند به سورس‌کد خوانی 
- علاقمند به مشارکت در پروژه‌های اپن‌سورس
- ابداع الگوریتم‌های هَش اختصاصی
- یادگیری زبان‌های برنامه‌نویسی جدید
- مطالعه در مورد متافیزیک و چیزهایی از این دست
- قهوه
- بیلیارد
- سریال گیم آو ترونز
- کتاب‌های علمی-تخیلی

اما این در حالی است که اگر به تایم‌لاین اکانت گیت‌هاب وی نگاه کنیم (البته چنانچه اصلاً اکانتی داشته باشد)، هیچ نقطهٔ سبزی مشاهده نخواهد شد!

کلام آخر
وقتی در سنین نوجوانی مَثَل‌هایی همچون «هرچه درختی پربارتر، افتاده‌تر» می‌شنویم، شاید آن‌طور که باید و شاید مفهوم چنین ضرب‌المثل‌هایی را متوجه نشویم اما وقتی که وارد جامعه و بازار کار می‌شویم، با افرادی از اقشار مختلف آشنا می‌شویم و پس از مدتی به معنای واقعی کلمه الگوریتمی در ذهنمان پدیدار می‌شود بدین صورت که «هرچه دولوپری باسوادتر، کمتر خودگیک‌پندارتر» و تجربهٔ گپ و گفتگوی نگارنده با دولوپرهای موفق داخل و خارج در رادیو فول‌استک، مهرتأییدی بر این ادعا است.

مسلماً این تاپیک بحثی داغ را در پی خواهد داشت و احتمال دارد که به مذاق برخی خوانندگان خوش نیاید؛ اما بیان دیدگاه‌ها و نقطه‌ نظرات -خواه موافق و خواه مخالف- می‌تواند به هرچه اثربخش‌تر شدن چنین محتواهایی کمک کند. در همین راستا، می‌توانید دیدگاه‌ها، نظرات و تجربیات خود را با دیگر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.

از بهترین نوشته‌های کاربران سکان آکادمی در سکان پلاس


online-support-icon