در این راهنمای مختصر، ما پنج اصل را در ملاقات روانشناسی و طراحی تجربه کاربر به اشتراک می گذاریم. روانشناسی، در هر مرحله از فرآیند طراحی تجربه کاربر (UX)، ادغام شده است. برای اینکه واقعاً کار خود را به عنوان طراح UX انجام دهید، باید چند اصل کلیدی مربوط به نحوه تفکر مردم را درک کنید. این به شما کمک می کند تا محصولات و تجربیاتی را طراحی کنید که برای کاربران واقعی شما بهتر عمل می کنند! این مقاله مقدمه ای بر برخی اصول روانشناسی اساسی است که هر طراح تعاملی (Interaction designer) باید بداند. برای هر یک، من اصلی را توضیح دادم و چند قانون طراحی اکتشافی (Heuristics) ارائه کردم که می توانیم از آن استفاده کنیم. هنگامی که این اکتشاف های طراحی را مشاهده می کنید، بهتر می توانید بفهمید که چرا این محصولات اینقدر خوب کار می کنند.
1. قبل از درخواست از کاربران برای انجام هر کاری، ارزش خود را نشان دهید.
مردم در مورد تلاش، زمان یا پول شک دارند. احتمالاً شما از قبل با اصل هزینه-فایده آشنا هستید، که می گوید افراد ارزش بالقوه ای را که دریافت می کنند در مقایسه با هزینه ای که برایشان دارد، می سنجند. به عنوان یک طراح UX، وظیفه شما این است که فایده را بیشتر از هزینه برجسته کنید.
برای انجام این کار، می توانید به یک مفهوم روانشناسی مرتبط به نام "عمل متقابل" تکیه کنید. این اساساً بدان معناست که مردم به شما اعتماد خواهند کرد و اگر کاری برای آنها انجام دهید خوشحال خواهند شد. بنابراین هدف شما همیشه باید نشان دادن ارزش یک محصول یا ویژگی، قبل از درخواست کاربران باشد نه بعد از آن.
روش های اکتشافی: UX
دسترسی مهمان: به کاربران اجازه دهید برنامه یا سایت شما را قبل از درخواست ورود به سیستم کاوش کنند. تحقیقات ثابت کرده است که ورود به سیستم باعث می شود مردم جیغ بکشند، بنابراین تا زمانی که کاربران را متقاعد نکرده اید که ارزش این کار را دارد، پیام "ایجاد حساب" را به تعویق بیندازید.
درخواست های تأخیر: تاخیر در درخواست کاربران برای اعلان ها، به اشتراک گذاشتن موقعیت مکانی آنها و یا ارائه اطلاعات شخصی تا لحظه ای که به آنها نیاز است. این درخواست ها نباید اولین تعاملی باشد که کاربران با محصول شما دارند.
2. کاربران خود را بمباران نکنید، آنها را راهنمایی کنید.
آیا تا به حال دستورالعمل های بیش از حد دقیق را خوانده اید و پیگیری کرده اید که چیست؟ یا برایتان پیش آمده که با پر کردن فرمی بسیار پیچیده دچار سردرد شوید؟ تو تنها نیستی! دلیلی وجود دارد که کمتر از 10٪ آمریکایی ها در این نظرسنجی سعی می کنند فرم های IRS را برای تشکیل مالیات خود تفسیر کنند!
مردم فقط بار های محدودی می توانند از نیروی مغزشان استفاده کنند. ما بار شناختی محدودی داریم که به عنوان یک طراح، می توانید با در نظر گرفتن این بار شناختی محدود، استرس کاربران را کاهش دهید.
روش های اکتشافی: UX
همه چیز را از هم جدا کنید: به عنوان یک کاربر، احتمالاً از قبل با اصل آشکارسازی تدریجی (Progressive disclosure) آشنا هستید، اگرچه ممکن است این اصطلاح را ندانید. این اصطلاح به این معنی است که اطلاعات دقیق را به قطعات کوچک تقسیم کرده و فقط در مواقع ضروری فاش کنیم. می توانید از این مورد در هنگام ورود،سبد خرید و غیره استفاده کنید.
ایجاد نقاط کانونی: طراحی به شدت بر مجموعه ای از اصول روانشناختی به نام اصول گشتالت (Gestalt principles) متکی است تا کاربران را به راحتی در صفحه ها راهنمایی کند. با این اصول آشنا شوید و از آنها برای راهنمایی کاربران در جهت بکارگیری این اصول استفاده کنید.
3. کاربران را مجبور به کار نکنید!
این اصل فوق العاده شهودی است، اما توسط تحقیقات نیز اثبات شده است. وقتی افراد باید فکر کنند یا از تلاش استفاده کنند، خسته و بدخلق می شوند. این احتمالاً برای شما هم صدق می کند. در UX، هر چیزی که کاربران را مجبور به تفکر یا کار کند، هزینه تعامل (Interaction cost) نامیده می شود، که یک اصطلاح خوب است زیرا ما را به یاد آن ایده هزینه و فایده می اندازد.
شاید این تحقیق برای شما جالب باشد که نشان می دهد این نوع هزینه تعامل مردم را در ... خب، تقریباً در همه چیز بدتر می کند. فرسایش توان و تصمیم گیری (Ego depletion)، پدیده ای است که در آن افراد اطلاعات را ضعیف تر ارزیابی می کنند، خودکنترلی کمتری دارند و پس از صرف انرژی ذهنی یا جسمی، عملکرد بسیار ضعیف تر و بدتری از خود نشان می دهند. وظیفه شما به عنوان طراح این است که هزینه های تعامل را به هر قیمتی کاهش دهید.
روش های اکتشافی: UX
از برچسب های ثابت استفاده کنید: یک راه آسان برای کاهش هزینه تعامل، کاهش حدس و گمان برای کاربران است. نمادها، بخش های کلیدی و فرم ها باید به طور کلی دارای برچسب هایی باشند که همیشه با کم ترین هزینه تعامل قابل درک و مشاهده باشند.
وارد کردن اطلاعات را آسان کنید: هیچ وقت مزیتی برای کاربران ایجاد نمی شود که از بین 130 کشور در یک فهرست کشویی انتخاب کنند. در مورد کنترل های رابط کاربری که ارائه می دهید با دقت فکر کنید و برای هر یک از اطلاعات، کنترل های مناسب را انتخاب کنید.
4. متفاوت اما آشنا!
من گاهی اوقات دانشجوی طراحی UX دارم که می خواهند یک تعامل مشترک مانند جستجو یا ورود به برنامه را کاملاً تصور کنند. انگیزه می گیرم. آیا قرار نیست ما نوآوری کنیم؟ الهام بخشیدن؟ اخلال؟ خب، در واقع نه. حداقل نه با همه چیز. میزان تغییراتی که افراد می توانند انجام دهند در واقع بسیار اندک است. ما از تجربیات گذشته درس می گیریم و انتظار داریم محصولات جدید، مشابه محصولات قبلی ما کار کنند. رابط های آشنا هم برای کاربردپذیری و هم برای رضایت مندی بهتر هستند.
روش های اکتشافی: UX
از الگوهای معمول طراحی استفاده کنید: معمولاً یک یا دو روش متداول برای انجام یک کار در یک برنامه وجود دارد. چند برنامه کاربردی مورد علاقه خود را بررسی کنید و می بینید که منوهای جستجو، چت و ناوبری آنها بسیار شبیه به هم هستند. این به این دلیل است که این روش ها به خوبی کار می کنند و مردم نحوه استفاده از آنها را می دانند.
مکان های خود را برای نوآوری انتخاب کنید: هنگامی که دلیل روشنی برای انجام کاری متفاوت دارید (معمولاً توسط تحقیقات کاربران خود پشتیبانی می شود)، به دنبال آن باشید، یک نوآوری معنادار!
5. از کاربران خود نخواهید که کار شما را انجام دهند!
هنری فورد، بنیانگذار خودروهای فورد، اغلب گفته می شود که اگر از مردم می پرسید که آنها چه می خواهند، آنها اسب سریع تری را درخواست می کردند. این را گفته باشد یا نه، احساس پشت آن آموزنده است. حقیقت این است که مردم در پیش بینی عاطفی یا پیش بینی آنچه در آینده دوست دارند، بسیار بد هستند. ممکن است ایده خوبی باشد که از کاربران بخواهید مستقیماً از محصول شما چه می خواهند، اما اغلب اینطور نیست.
روش های اکتشافی: UX
به جای گوش دادن به ترجیحات کاربران، آنها را زیر نظر داشته باشید:
Nielsen Norman Group این را اولین قانون کاربردپذیری می نامد. مشاهده کاربران می تواند به شما در شناسایی مشکلاتی که دارند، کمک کند. سپس وظیفه شما به عنوان طراح این است که راه حل هایی را مورد بحث قرار دهید.
نمونه اولیه و آزمایش: ایده های خود را به صورت وایرفریم در آورید و آنها را به عنوان نمونه اولیه در مقابل کاربران قرار دهید. نظرات در مورد ایده بهبود داده شده شما بسیار معتبرتر از واکنش های اولیه کاربران به ایده شما به صورت خلاصه خواهد بود.
سخن پایانی
درک نحوه تفکر مردم برای طراحی رابط های بصری و کاربردپذیر، ضروری است. این هم از پنج اصل و اکتشاف های مربوط به طراحی. آنها به اندازه کافی برای شروع کار شما در راه طراحی کافی هستند.