سلام من فاطمه پاکدل هستم؛ وکیل دادگستری و مشاور حقوقی استارتاپ پلاک نود و هشت. توی دو تا پادکست قبلی در خصوص الزامات حقوقی استارتاپها با هم صحبت کردیم؛ در مورد قوانینی که عمدتا در استارتاپها حاکم هستند و در مورد انواع شرکتها و شرکتهای مناسب استارتاپها. توی این پادکست به عنوان آخرین پادکست قراره در مورد قراردادها به عنوان شریان اصلی استارتاپ ها با همدیگه صحبت کنیم.
همونطور که میدونید مسلما انجام هر فعالیتی مستلزم تنظیم قرارداده. اما این امر در مورد استارتاپ از اهمیت معتبر برخور داره؛ چرا که ریسک فعالیتهای استارتاپی همونطور که در پادکستهای قبلی اشاره کردیم خیلی بالاست و احتمال نقض تعهدات از جانب طرفین زیاده. همچنین قراردادهای مربوط به اونها عمدتا قراردادهای نوینی هستند که قالبهای قراردادی که الان توی قوانین ما هستند پاسخگو نیستند. بنابراین خیلی اهمیت داره که از یک متخصص استفاده بشه برای تنظیم قراردادها. من سعی میکنم تو این پادکست قراردادهای مهمی رو که برای هر استارتاپ لازم هست خدمتتون معرفی کنم و بندهای مهمی که در مورد هر کدوم باید وجود داشته باشه رو خدممتون عرض کنم.
اولین قرارداد، قرارداد موسسین یا تفاهمنامهی هم بنیانگذاران هستش که SHA هم بهش گفته میشه. بدون شک راه اندازی استارتاپ بدون کمک مالی و همراهی و حمایت مالی دشواره . بنابراین اکثریت افرادی که یک ایده دارن به دنبال یک شریک برای راهاندازی کسب و کارشون میرن. قرارداد موسسین پیش از تشکیل شرکت و در زمان توسعه اولیهی ایده بین مالک معنوی ایده و شریک، تنظیم میشه. هدف از تدوین این قرارداد تنظیم روابط بین طرفین و تعیین میزان حدود و تعهداتشونه. هر تفاهمنامهی بنیانگذاران باید متضمن این بندها باشه که خدمتتون عرض میکنم:
- اول مشخصات طرفین
- دوم وظایف و تعهداتشون به تفکیک و به طور واضح
- سوم اهداف پروژه و گامهای اجرایی
- چهارم میزان مشارکت هر یک از اونها در سود و زیان، البته تا قبل از شکل گیری شرکت
- پنجم منع رقابت
- ششم منع افشای اطلاعات محرمانه
- و هفتم شیوهی حل اختلاف
البته این هفت بندی که خدمتتون عرض کردم قطعا موارد محصور نیستن و بسته به نوع استارتاپ باید بندهایی به اون اضافه بشه. برای مثال من به بند مدت قرارداد اشاره نکردم و خیلی از بندهای دیگه که بندهای روتینی هستند و من اهم مواد رو خدمتتون عرض کردم.
نکتهی قابل توجه در مورد این قرارداد اینه که با توجه به اینکه آغاز کار استارتاپ ها لزوما همراه با سود نیست و رسیدن به درآمد و کسب سود مستلزم عمل به تعهدات و همراهی موثر طرفینه، بهتر برای شخصی که نقض کنندهی تعهداتش هست و به اون تعهدات خودش عمل نمیکنه یک ضمانت اجرایی قوی تعیین بشه. همچنین توی بیشتر موارد شخص صاحب ایده زمانی ایده و برنامهی خودش رو در اختیار شریک میذاره که هنوز اونو ثبت نکرده. بنابراین بند مربوط به عدم افشای اطلاعات که اصلیترین اطلاعات، ایده هستش خیلی اهمیت داره و حتی میتونه قراردادی مستقل تحت عنوان قرارداد محرمانگی برای اون تنظیم بشه که NDA هم به اون میگن. هر چه تعهدات واضحتر و دقیقتر بیان بشه احتمال ایجاد اختلاف کمتر خواهد بود. اهداف پروژه و گامهای اجراییش باید کاملا مشخص باشه که طرفین بدونن که با چه هدفی دارند وارد این پروژه میشن و به کجا قراره برسه پروژهشون. منع رقابت خیلی بند مهمی هست چون ممکنه شخصی که شریک ایده میشه بخواد با دزدیدن این ایده و سرقت اون خودش به عنوان رقیب وارد بازار بشه.
دومین قرارداد، توافق نامهی سهامدارانه. توافق نامهی سهامداران یک قرارداد الزام آوره که بعد از ثبت شرکت و ایجاد شخصیت حقوقی مستقل برای استارتاپ به منظور تعیین چگونگی روابط سهامداران تنظیم میشه. این قرارداد شباهت خیلی زیادی با قرارداد هم بنیانگذاران داره که در بالا بهش اشاره کردیم و مهمترین تفاوتش زمان اجرایی شدن اونه. زمان اجرایی شدن توافق نامه سهامداران همون طور که از اسمش پیداست بعد از تشکیل شخصیت حقوقی و مشخص شدن سهام هر یک از طرفینه اما توافق نامهی هم بنیانگذاران (و یا SHA)، قراردادی هستش که قبل از تشکیل شخصیت حقوقی بین طرفین تنظیم میشه. البته در مواردی دیده شده که هر دوی این قراردادها در هم تلفیق شدند و ادغام شدند و فقط زمان اجرای بندهای مختلفش رو تغییر دادن توی این قرارداد یک سری بندهای مهمی وجود داره که به اونها اشاره میکنیم:
- آورده سهامداران
- میزان سهام طرفین
- انتقال داراییها به شخصیت حقوقی
- وظایف و تعهدات به تفکیک و به طور واضح
- اهداف کسب و کار
- گام های اجرایی
- نحوهی انتقال سهام
- نحوهی تقسیم سود
- منع رقابت
- منع افشای اطلاعات
- و شیوهی حل اختلاف
در ادامه هر کدوم از این بندها رو که اهمیت بیشتری داره به طور مبسوط خدمتتون توضیح میدم:
خب همونطور که عرض کردم بند مربوط به تعهدات خیلی اهمیت داره. چون توضیحات کامل و مبسوط دادیم، دیگه به ان ها اشاره ای نمیکنم. اما بند انتقال داراییها به شخصیت حقوقی: در پروژههای استارتاپی معمولا از زمان ایجاد یک ایده، تبدیل اون به کسب و کار و تشکیل شرکت؛ مدت زمان زیادی طول می کشه و این امر منجر میشه که داراییهایی که در واقع متعلق به پروژه هستش به نام افراد ثبت بشه. همچنین ممکنه بعضا بنا به دلایلی در زمان ثبت شخصیت حقوقی، طرفین تمامی اموال رو که مربوط به کسب و کارشون هست به عنوان سرمایه اولیه شرکت به ادارهی ثبت شرکتها معرفی نکنن و همچنان این اعمال در مالکیت سهام داران باقی بمونه. بنابراین خیلی ضروریه که در تفاهمنامه ی سهامداران، بندی تحت عنوان انتقال داراییها به شخصیت حقوقی پیش بینی بشه. طرفین متعهد بشن که بعد از ثبت شخصیت حقوقی در یک بازهی زمانی مشخص، داراییهای مذکور رو به شخصیت حقوقی منتقل کنند و برای نقض کننده، ضمانت اجرا در نظر گرفته بشه.
دومین بند، نحوهی انتقال سهامه. شرکتهای استارتاپی به میزان قابل توجهی وابسته به شخصیت سهامدارانشون هستن و خروج هر یک از سهامداران میتونه کسب و کار رو به بنبست برسونه. به ویژه شخصی که ایده داشته، به ویژه شخصی که به جزییات کار فکر کرده و تخصص خاصی در این زمینه داره. بنابراین لازمه که فروش سهام مستلزم رعایت یک سری تشریفات بشه. برای مثال میشه خرید و فروش سهام رو مشروط به موافقت تمامی اعضای هیئت مدیره کرد و این رو باید حتما در اساسنامه شرکت ذکر کنیم. علاوه بر این در استارتاپها سهام مشهوری وجود داره تحت عنوان سهام وستینگ (vesting). که اگر بخوایم تشبیهش کنیم با یک نهاد حقوقی در ایران، سهام در رهن هستش. طرفین میتونن توافق کنند برای اینکه هیچ کدوم از اون ها نتونن به هر دلیلی از کسب و کار خارج بشن سهام خودشون رو در رهن طرف مقابل بذارن تا اینطوری حق فروش تا زمان آزاد شدن سهام به طور کامل سلب بشه. حالا یک بازهی زمانی باید تعریف بشه برای زمان آزاد شدن سهام که میتونه این امر تدریجی باشه. برای مثال هر ششماه، ده درصد یا بیست درصد از سهام شخص آزاد بشه و اینکه نه بعد از دو سال برای مثال تمامی سهام آزاد بشه. و همهی این تدابیر به خاطر این که از خروج بیدلیل و عدم همکاری هر یک از سهامداران که شخصیتشون خیلی اهمیت داره برای استارتاپ جلوگیری بشه.
بند بعدی نحوه تقسیم سود هست. با توجه به پویا بودن کسب و کار در بسیاری موارد لازمه که سهامداران توافق بکنن در بازهی زمانی مشخص تمام یا بخشی از سود خودشون رو به سرمایه شرکت تزریق کنن و با توافق طرفین میتونن این بند رو در قراردادشون ذکر بکنند.
و بند آخر که خیلی حائز اهمیت هست و کمتر به اون دقت میشه شیوهی حل اختلافاته. ایجاد اختلاف توی هر امری اجتناب ناپذیره. تصور کنید که بین سهامداران اختلافی ایجاد بشه و برای حلش بخوان به محاکم رجوع کنند. بدون شک با توجه به زمان بر بودن رسیدگیهای محاکم، کسب و کار با مشکل مواجه میشه. پس خیلی مهمه که طرف یک شیوهی حل اختلاف دیگه که بهترینش داوری هست رو انتخاب کنن و شخصی رو که مورد تایید طرفین هست به عنوان داور انتخاب بکنن.
قرارداد آخری رو که میخوایم بهش اشاره کنیم، قرارداد کارکنان یا کارمندان استارتاپ هست. در هر کسب و کار استفاده از افراد متخصص خیلی مورد نیاز هستش که این امر با توجه به اینکه استارتاپها معمولا فعالیتهای خیلی خیلی تخصصی هستند از اهمیت بیشتری برخورداره. در بسیاری موارد شرکتهای استارتاپی اقدام به انعقاد قرارداد کار میکنن که مستلزم رعایت مقررات مندرج قانون کار از جمله پرداخت عیدی، سنوات، حق بیمه و حداقل حقوقی که وزارت کار تعیین میکنه میشه. اما همونطور که میدونیم این موارد در کسب و کارهای نوپا منجر به افزایش ریسک میشه. بنابراین میتونیم با توجه به تخصصی که شخصی که قراره از تخصصش استفاده بشه داره، از قالبهای قراردادی مثل قالبهای پیمانکاری تک نفره و مشارکت استفاده کنیم و یا حتی قراردادهای مشاوره. البته برای برخی اشخاص استفاده از قرارداد کار اجتنابناپذیر مثل شخصی که به عنوان آبدارچی توی اون دفتر کار مشغول به فعالیت هستش. برای اینکه قراردادی که تنظیم میکنیم مشمول قانون کار نشه باید به چند تا نکته توجه داشته باشیم: اول اینکه شخصی که به عنوان کارگر یا کارپذیر تحت حمایت قانون کار، استخدام نمیشه نباید ساعت ورود و خروج مشخصی داشته باشه. به عبارتی باید پروژهای با اونها کار کنیم. برای مثال اگر قراره شخصی به عنوان تولیدکننده محتوای یک استارتاپ استخدام بشه، باید پروژهای به اون تایم بدید که تا یک هفتهی دیگه این محتوا آماده بشه و به هیچ عنوان اون شخص نباید الزامی داشته باشه که برای انجام این کار از ساعت مشخصی تا ساعت مشخص دیگری مشغول به کار باشه و یا اینکه الزام به حضور در محیط کار نداشته باشه و همچنین باید برای انجام این کار از ابزار خودش یعنی برای مثال از لپتاپ خودش برای انجام این کار استفاده کنه. موارد زیادی هستند که استارتاپها انعقاد قراردادهایی رو انجام میدن که با کارمندان خودشون توافق میکنند که دورکاری صورت بگیره بدین نحو که فرد استخدام شده در محل مورد نظر خودش پروژههایی رو که بهش ارجاع میدن، انجام میده و اونها رو برای استخدام کننده ارسال میکنه.
من خیلی سعی کردم که مطالب مربوط به استارتاپها رو خیلی حقوقی بیان نکنم و به گونهای باشه که برای مخاطبین عزیز قابل فهم باشه. امیدوارم که عرایض بنده براتون مفید فایده بوده باشه و کسب و کارتون پر از رونق باشه. خدانگهدار