شاید در نگاه اول گزارهٔ «علاقهات را پیدا کن» که سلبریتیهای زیادی از استیو جابز گرفته تا استیون اسپیلبرگ و غیره به قصد دادن انگیزه به سایرین بر زبان میآورند خیلی جذاب به نظر برسد، اما راهکارهایی نیز وجود دارند که بتوان ضریب موفقیت چنین ایدهای را دوچندان نمود که در این مقاله قصد داریم نشان دهیم که چهطور این توصیۀ انگیزشی میتواند سازندهتر و واقعیتر گردد به گونهای که بتواند مقدمات یک تغییر بزرگ را در زندگی کسانی که به دنبال کسب موفقیت، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفهای خود، هستند را رقم بزند.
بر اساس مقالهای از محققان دانشگاه استنفورد که در مجلهٔ Psychological Science به چاپ رسید، علیرغم اینکه گزارهٔ «علاقهات را پیدا کن» بسیار رایج شده است، اما در حقیقت نحوۀ شکلگیری علائق را به درستی بیان نمیکند! در همین راستا، یکسری از تحقیقات یکی از اساتید بازنشسته با درجهٔ فوقدکترا به نام Paul O'keef به همراه Carol Dweck و Gregory Walton که جزو روانشناسان دانشگاه استنفورد هستند، از باورهایی که منجر به موفقیت یا شکست انسانها در شکلگیری علائقشان میشود پرده برداشت. به گفتهٔ این محققان، جملات انگیزشی مانند «علاقهات را پیدا کن» در پشت پرده مفهومی را به صورت ناخودآگاه به ما منتقل میکنند آن هم بدین صورت که وقتی کسی موفق به کشف علائق خود میشود، اینطور گمان میکند که بخش دشوار کار را انجام داده و برای بهبود آن به تلاشی دیگری نیاز ندارد.
این تحقیقات حاکی از آنند که نهادینه شدن این باور باعث میشود که شخص مذکور پس از کشف علاقۀ خود، برای به ثمر رساندن آنها و در حین روبهرو شدن با چالشهای دشوار دیگر تلاش چندانی نکرده و به نوعی آن را رها میکند. افزون بر این، ایدۀ یافتن علاقه (و نَه ساختن آن) منجر به این میشود که فرد حس کند انتخابهای محدودی دارد، بنابراین از امتحان کردن راه و روشهای مختلف برای دستیابی به موفقیت سر باز زده و تمرکز خود را تنها به یک حوزه اختصاص میدهد.
طریقۀ شکلگیری و اِعمال ذهنیتی تحت عنوان Growth Mindset
محققان برای اینکه بفهمند افراد چهطور متوجۀ توانایی و قابلیتهای خود میشوند، کار خود را از تحقیقی که دکتر Dweck در مورد Growth Mindset انجام داده بود، شروع کردند. در حقیقت، وقتی کودکان و والدین باور داشته باشند که هوش ثابت است، به عبارتی شما باهوش هستید یا کمهوش، توانایی انعطاف و نرمش آنها در مقابله با چالشهای درسی بسیار پایین میآید (برای آشنایی بیشتر با این مفهوم، توصیه میکنیم به مقاله Growth Mindset: مفهومی که افراد موفق را از سایرین متمایز میسازد!) مراجعه نمایید.) در گام بعدی در این تحقیق، محققان نگاهی به ذهنیت افراد در مورد علائقشان کرده و از خود پرسیدند که آیا علائق شخصی خصوصیاتی ثابت و تغییرناپذیر هستند که تنها باید آنها را کشف کرد یا اینکه ویژگیهای هستند که میبایست با صرف زمان نسبتاً قابلتوجهی، رشد و تکامل یابند؟
برای اینکه میزان تأثیر این دو ذهنیت در شکلگیری و رشد علائق افراد مشخص شود، این سه محقق دانشگاه استفورد طی پنج آزمایش مختلف بر روی 470 داوطلب، نتایجی را به دست آوردند که حیرتبرانگیز است.
در اولین سری از آزمایشات، داوطلبان به دو گروه «عاشق تکنولوژی و مهندسی» و «عاشق هنر و علوم انسانی» تقسیم شده سپس به هر کدام از این گروهها دو مقاله برای مطالعه داده شد که یکی از آنها مربوط به حوزۀ تکنولوژی و دیگری مربوط به حوزۀ علوم انسانی میشد. پژوهشگران پس از این آزمایش متوجه شدند آن دسته از افرادی که از ذهنیت ثابت یا به اصطلاح Fixed Mindset برخوردار بودند، علاقهٔ کمتری نسبت به خواندن مقالهای خارج از حوزۀ علاقۀ خود نشان دادند که در تفسیر چنین رفتاری، Gregory Walton، استاد روانشناسی صاحبنام دانشگاه استنفورد، معتقد است که داشتن ذهنیتی ثابت در مورد علائق میتواند مشکلاتی را برای ما به وجود آورد به طوری که اگر انتخابهای خود را به زمینۀ خاصی محدود نکنیم، میتوانیم از اطلاعات به دست آمده در مواردی خارج از علاقۀمان، به نفع خود استفاده کنیم. وی همچنین در این زمینه میگوید:
خیلی از پیشرفتها یا کشفهای تازه در علوم و تجارت وقتی اتفاق میوفته که مردم منابع مختلفی از دانش رو یک جا جمع میکنن یا مثلاً وقتی که ارتباط جدیدی بین علوم کشف میشه که قبلاً به کلی نادیده گرفته شده بود.
دکتر Paul O'keef که استادیار رشته روانشناسی در دانشگاه Yale-NUS College سنگاپور است، در تأیید صحبتهای Gregory Walton میگوید:
در حال حاضر ما در جهانی بینرشتهای زندگی میکنیم که در آن علوم به شدت به هم مرتبط هستن و وقتی دامنۀ علائق خود رو محدود نکنیم، یا به اصطلاح Growth Mindset داشته باشیم، میتونیم به ارتباط بین حوزههایی همچون هنر و علوم مختلف پی ببریم و آنها رو به صورت هدفدار با یکدیگر ترکیب کنیم.
همچنین باید بدونید که اگر بیش از حد به یک حوزۀ وفادارید، نمیتونید مهارتها و تجارب خودتون را گسترش بدید و در نتیجه از وصل کردن پلهای موجود در علوم مختلف بینصیب میمونید و این یعنی عدم دستیابی به موفقیت!
آیا برای شکست آمادهاید؟
نتیجهٔ دیگری که این آزمایش در بر داشت این بود که داشتن ذهنیتی بسته و ثابت یا به اصطلاح Fixed Mindset باعث دلسردی یا حتی شکست فرد در دنبال کردن علاقهمندیهای خود میشود. برای اثبات چنین ادعایی، محققان تلاش کردند حس علاقه را در دانشجویان تحریک کنند و برای اینکار ویدئویی جذاب در مورد سیاهچالهها و نحوۀ پیدایش زمین به آنها نشان دادند که پس از دیدن ویدئو، دانشجویان تا حد زیادی هیجانزده شدند و این در حالی بود که این دست دانشجویان با خواندن یک مقالهٔ علمی با موضوعی کاملاً یکسان، در عرض چند دقیقه علاقهٔ خود را به کلی از دست داده بودند!
با مشاهدهٔ چنین رفتاری، محققان به این نتیجه رسیدند دانشجویانی که به یکباره علاقۀ خود را از دست دادند، در واقع همان افرادی بودند که ذهنیتی ثابت در مورد علائق خود داشتند. به عبارتی، میتوان گفت که این ذهنیت در شرایط سخت و چالشبرانگیز نه تنها باعث افزایش علاقۀ فرد نمیشود، بلکه باعث علاقهزُدایی از فرد میشود. در همین راستا، محققان این آزمایش بر این باورند که اینطور به نظر میرسد اساساً وقتی چیزی در ظاهر سخت و دشوار به نظر میآید، یعنی اینکه ما علاقهای به آن مسئله نداریم اما این در حالی است که افرادی مجهز به Growth Mindset، باورهای واقعگرایانهتری نسبت به علائق خود دارند که چنین ذهنیتی باعث میشود تا با افزایش میزان سختی، فرد به همان میزان تلاش خود را هم بیشتر کند.
بهجای پیدا کردن علاقه، باید آن را ساخت!
در حقیقت، میتوان اینطور استنباط کرد که به جای گزارهٔ «علاقهات را پیدا کن»، شاید بهتر باشد تا بگوییم «علاقهات را بساز» چرا که در نتیجه به موفقیت بیشتری دست خواهیم یافت. در همین راستا، دکتر والتون میگوید:
اگر چشمت به چیزی خورد و با کنجکاوی با خودت فکر کنی که شاید بتونم با استفاده از دانش خودم چیزی رو به اون اضافه کنم و سهمی ازش داشته باشم، آن وقت است که با تمام سختی و تلاش خودت رو متعهد به انجامش میکنی.
Dweck، استاد روانشناسی Lewis and Virginia Eaton، نیز اعتقاد دارد که:
ما وقتی به شاگردامون میگیم علاقهتون رو پیدا کنید، در ابتدا بسیار هیجانزده میشن اما در دراز مدت، این ساختن علاقمندیهاست که برایشان جذاب خواهد بود. در واقع، در نهایت به این نتیجه میرسن که اگه بخوان آیندۀ خودشون رو ساخته، بود و نبودشون در این دنیا فرقی داشته باشه، میبایست به جای سعی در پیدا کردن یک طرح کلی برای زندگی، خودشان آن را بسازند.
حال نوبت به نظرات شما میرسد. از دید شما آیا گزارهٔ «علاقهات را پیدا کن» انگیزانندهتر است یا «علاقهات را بساز» و چرا؟ نظرات و دیدگاههای خود را با دیگر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.