کارفرما و مدیرعامل و کارمندان و کارگران بخوانید و منصفانه رفتار کنید

کارفرما و مدیرعامل و کارمندان و کارگران بخوانید و منصفانه رفتار کنید

این مقاله را بخوانید و مطالبی مفید و مهم در ارتباط با شغل و محیط کار و مشکلات را بطور صحیح در ذهن قرار دهید و برداشت های صادقانه و منصفانه داشته باشید.

محیط کار و تعامل یکی از پرچالش ترین نوع مدیریت رفتار سازمانی است چرا که هر انسان دارای یک شخصیت منحصر به فرد و دنیای متفاوتی دارد که قرار است به عنوان یک فرد در ساختار سازمانی بروکراسی یا ادهوکراسی با سایر افراد سازمان و تیم با هر عنوان شغلی کار کند و هر کدام از ما کلی تجربه و خاطرات بالا و پایین داشته ایم که در زندگی بر روی ما تاثیر گذاشته است که بخاطر نداشتن دانش و آگاهی مجبور به تجربه کردن آن به صورت حقیقی بدون داشتن مکمل های دانشی برای ورود بوده ایم و کسی به ما یاد نداد چگونه برخورد داشته باشیم تا دچار سادگی و سوء استفاده شغلی و یا دچار آسیب ها یا تجربه های بد نشویم و بخاطر فشارهای مالی حاضر به ریسک های مختلف و ورود اشتباه شده ایم که بعد مشکلاتی را برای ما به همراه داشته است.

در این مقاله به دو نوع نگرش و دید کارفرمایان و دید کارمندان و کارگران می نگریم، سعی کنید منصفانه بنگرید، این جمله را در ذهن خود قرار دهید.

همینطور که یک کارجو نیاز به کار دارد یک کارفرما نیز نیاز به کسی دارد که راندمان کسب و کارش را افزایش دهد، بهروری در سیستمش را با توانایی شما بالا ببرد، برای کارفرما مهم نیست چه مدرکی دارید و چه تعداد گواهی نامه دارید و چقدر تجربه دارید، برای کارفرما مهم است چقدر می توانی به کسب و کارش کمک کنید تا رشد کند، آیا شما پتانسیل رشد دارید که روی شما سرمایه گذاری کند که با کمک شما بتواند به کشورش ایران خدمت کند و جهانی که در ذهن خود ساخته را ایجاد کند.

 

دید اول : کارفرما یا مدیر عامل CEO مظلوم

کارفرمای مظلومی که تصمیم گرفته که کاری را شروع کند تا به کشورش خدمتی کند درآمدی داشته باشد و اشتغالی بیافریند در مرحله اول با کلی دوندگی های مختلف ثبت شرکت و ارتباطات و مشکلات قوانین دست و پا گیر و گاها تغییرات قوانین کار و نوشتن اساسنامه یک شرکتی و اظهارات مختلف مالیاتی و ارزش افزوده رعایت قوانین صنفی و اتحادیه و کلی چیزهای دیگر بالاخره می تواند شرکتی ثبت کند و در ادامه اداره کند و یک هیئت مدیره تشکیل دهند، اولین چالشش انتخاب یک مدیر مالی مطمئن با حسابدارهای خبره که به مشکلات مالیاتی بیمه و ارزش افزوده و رعایت قوانین کار را بتواند انجام دهند، شرکت شروع به فعالیت می کند.

کارفرما بر اساس تجربه و سیستم های بروکراسی اداری و اتوماسیونی ساختار خودشو به صورت سلسله مراتبی شکل می دهد و شروع به گرفتن نیرو می کند که اگر مدیرعامل باتجربه باشد دومین نیروی استخدامیش یک مدیر نیروی انسانی خبره است که اگر بتواند یک فرد مناسب پیدا کند او با ایجاد یک برنامه ای نیروهای مورد نیاز سازمان را شناسایی می کند و اگر خبره تر باشد برنامه رشد شغلی و استراتژی کاهش فرسایش شغلی نیروی انسانی را نیز آینده نگری و تدوین می کند.

حال مدیر عامل دنبال نیروی مناسب برای شرکتش هست، دو نوع مدیرعامل داریم نوع اول نگرش خوب و رهبری دارد و نوع دوم نگرش رئیس و سلطه ای و دستوری دارد.

مدیر عامل نیروهایی را با هر تکنیکی استخدام می کند، کارفرمای مظلوم منتظر این است که افرادی را که استخدام کرده بتواند شرکت را به سمت بهروری کاری هدایت کنند اما یکدفعه متوجه میشه که نیروهایی که استخدام کرده :

کلا روزی 480 = 60 * 8 ساعت کار می کند و از این 480 دقیقه

- کارمند تاخیر روزانه 15 دقیقه دارد

- سه الی چهار دفعه به مدت 5 دقیقه چای می نوشد 20 دقیقه

- سرویس بهداشتی چهار الی پنچ بار به مدت 5 دقیقه استفاده می کند 25 دقیقه

- نهار و عبادت و استراحت از ساعت 12 تا 13 که استانداردش 60 دقیقه

- در طول روز کارمند با سایر کارمندها بحث های غیرکاری می کنند از شام دیشب تا انتقاد و غیبت که 60 دقیقه

- یک سری بحث ها و جلسات الکی و غیر مفید و غیر سازنده 30 دقیقه

- و چیزهایی دیگر که فاکتور می گیریم.

سرجمع کارمند 210 دقیقه غیر مفید در محل کار حضور دارد و تمرکز روی کار اصلی در روز ندارد.

که اگر از 270 = 210 – 480 این محاسبه را داشته باشیم 270 دقیقه تقریبی یک نیروی کارمند مفید کار می کند. که میشه 4.5 ساعت حالا نه سیخ بسوزه نه کباب، میگیریم 5 ساعت مفید و 3 ساعت غیر مفید و اضافه کاری که معلوم نیست که مفید هست یا غیر مفید فقط برای ساعت پر کردن یا خیر.

خوب کارفرما مظلوم محاسبه می کند می بیند چرا حقوق ماهیانه پرداخت می کند بیمه و مالیات اضافه کاری و حق اولاد و حق مسکن و خواروبار و حق سرپرستی و فوق العاده کاری و نوبت کاری درصدی .... ولی بازده عملیاتی و کاری کم و ثابته و این مورد قبول نیست و حالا یکم سر صبح با کارمندش که تاخیر داشته جدی برخورد می کند، کارمند شاکی میشود و حق را به خود می دهد.

هر چند خودم اعتقاد دارم مدیریت ساعت کاری باید منعطف با ساعت خلاقیت نیروی انسانی باشد همون 8 ساعت حداقل 6.5 الی 7 ساعت مفید تنظیم و مدیریت شود و یک کارمند تخصصی که نیاز به ریکاوری ذهنی و تفکر دارد اگر 6 صبح بیاد سر کار قطعا تا 9 صبح هیچ بهروری ندارد که این فرد باید ساعت 9 یا 10 صبح سرکار باشد تا ساعت 18 که بسیار مفیدتر است در نهایت با مدیریت رفتار سازمانی و آگاهی، طوری مسائل را مطرح کنیم و برخورد کنیم که کارمندان این مسائل را بدانند که فشار روی کارفرما زیاد هست و باید سود آوری و درآمد شرکت و کسب و کار را با همکاری بالا برد تا پرداخت ها هم بر اساس ارزش نیروی انسانی افزایش پیدا کند و نیروی انسانی سربار کسب و کار نباشد که کارفرما علی رغم میل باطنی مجبور به تعدیل شود، قطعا یک کارفرما دوست ندارد نیرویی را تعدیل کند ولی فشارها و قوانین و سیاستگذاری ها آن را مجبور می کنند، انصاف کارفرما نیز شرط خوبی برای عدالت است.

یک سری کارفرما ها مشکل مالی ندارند و اگر فقط بتوانند با طرح خوب توجیهی کسب و کاری را تهیه کنند و نیروی های متخصص و کاربلدی را استخدام کنند تا هم در مدیریت و راهبرد و هم در تحول دیجیتال و توسعه کسب و کار به کارفرما کمک کنند و یک ساختار مناسب ضابطه ای را بسازند که برای کشور بسیار مفید خواهد بود، کار بزرگی کردند.

حالا یک خاطره هم تعریف کنم

یادش بخیر با یک کارفرمایی کار می کردیم آدمی بسیار خوب و مدیر و رهبری بود از آن مدیرعامل های واقعی که نیروی انسانی برایش بسیار ارزشمند بود و تمامی مشکلات نیروی انسانی را پیگیری می کرد و تمامی مدیرهای زیر مجموعه را طوری تربیت کرده بود که در اتاق هر پرسنل می رفتیم اون شادی واقعی را مشاهده می کردیم و قابل رویت بود، یک روزی داخل دفتر کارش بحثی شد که فشار زیاد مالی و بدهی زیادی به خاطر یک سری قانون گذاری ها و سیاست گذاری ها اتفاق افتاد که ناخواسته بود، یادمه تقریبا همه دنبال راه حل می گشتیم که مدیران مالی همه می گفتن باید چند نیرو تعدیل کنیم و یک سری ترفندهای مالی برای کاهش هزینه و غیره، مدیرعامل با چهره غمگین چنان به هم ریخته بود که هر کسی می دیدش، این ناراحتی که دوست نداره کسی را تعدیل کنه در وجودش احساس می کرد، تقریبا پاسی از شب گذشته بود همه را از اتاق بیرون کرد، چند دقیقه بعد جانمازشو آورد شروع کرد به نماز خواندن هر چیزی که از خدا خواست بسیار ارزشمند بود، خلاصه دو روز گذشت فضا کاری التهاب شدیدی پیدا کرده بود تقریبا همه مدیران فهمیده بودن که اتفاقی افتاده ولی کسی به روی خودش نمی آورد، تا بعداظهر روز دوم یک ماشین شیک و مجلسی وارد شرکت شد بعد اومدن داخل اتاق مدیرعامل، گفتن که ما می خواهیم روی محصولات و کسب و کار شما سرمایه گذاری کنیم، وقتی از خدا قلبا چیزی بخواهی راهش و آدمش را سر راحت قرار خواهد داد،...... خیلی روز خوبی بود.

دید دوم : کارمندان و کارگران معصوم

کارمندان و کارگران زحمت کش و معصوم که گاها زیر خط فقر حقوق دریافت می کنند و ساختارهای شغلی باعث می شود برخی ظلم ها به جامعه دهک های پایین تر اعمال شود که به امید روزی که مردان جدیدی از این سرزمین به پا خیزن تا با تصحیح روند اقتصاد و عدالت اجتماعی و قانون گذاری را برای دهک های پایین تر برنامه ریزی کنند.

مطالبی که برای شما می نویسم را مطالعه و آگاهانه در ذهن خود داشته باشید و از حقوق خود آگاه باشید که تعداد محدودی از کارفرمایان که در حق شما کوتاهی کردند را بشناسید و اقدامات لازم را انجام دهید.

چه کارفرمایی سوء استفاده گر هستند ؟

درخواست کارفرما برای کارآموزی

کارآموزی کلا یک چیز اشتباه است که بر اساس یک نگرش منفی ایجاد شده است، که فردی را به طور شش ماه یا یکسال به صورت رایگان در خدمت می گیرند تا کاری را آموزش دهند، شما بجای کارآموزی سعی کنید به شرکت هایی که شغل های پایین رده از جمله کارشناس پشتیبانی، کارشناس مرکز تماس، کارشناس فروش، بازاریاب محصول، که در سایت ها و آگهی های شغلی اعلام می شود روزمه بفرستید و یا با کارفرماها در ارتباط باشید تا شما را برای این شغل ها استخدام کنند و به شما حقوق دهند و شما نیاز نیست رایگان کار کنید با امید به اینکه در آینده استخدام شوید، زمان شما بسیار ارزشمند است، اگر کارآموزی با دریافت حقوق و بیمه بود اشکالی ندارد.

کارفرمایی با دید استخدام به شرط 2 الی 3 ماه کار کردن جهت حسن انجام کار

با این نوع کارفرماها کار نکنید، این کارفرماها اهداف استخدامی ندارند و گاها شما می بینید بعد از شش الی نه ماه حتی بیمه برای شما رد نشده و فقط حقوقی پرداخت شده است که طبق قانون کار باید برای شما بیمه رد کنند.

کارفرمای ناشفاف

این کارفرماها تمامی سوالات شما را پاسخ نمی دهند و حوزه فعالیت ها نامشخص است ممکنه شرکت ثبت شده باشند ولی کارشون مشخص نیست و سوالات شما را پاسخ نمیدهند، هیچ هدف و آرمانی برای شرکت تعریف نکردند.

کارفرمای الکی

یک سری کارفرما فقط دوست داشتن کارفرما شوند، یک پولی از پدر بزرگوار به ارث بردند و می خواهند کاری کنند کارستون ولی در توهم کارآفرینی سیر می کنند.

کارفرمایی مناسب است که وقتی با وی صحبت می کنی پختگی مدیریت و تعریفی که از نیروی انسانی می کند و نیازهایی که اهداف سازمانی دارد را در بیانات مشاهده می کنید، سعی نکنید به هر قیمتی یک کار را دریافت کنید ممکنه از شما سوء استفاده شود پس ببینید می توانید آن را انجام دهید، بعد به توانایی خود ایمان داشته باشید و به کارفرما ابراز کنید، کارفرما اگر دلسوز باشد و شما را خوب بررسی کرده باشد از همون روز اول بیمه و نیمی از حقوقتون را در هفته دوم به شما پرداخت می کنند مخصوصا اگر درکی از شرایط شما داشته باشد که شما هزینه رفت و آمد اولیه نیاز دارید تا به شرکت یا محل کار بیاید ممکنه دست شما خالی باشد اصولا کارفرمایان درجه یک رهبر این کار را خواهند کرد، ولی اگر کارفرمایی به شما گفت ماه اول جهت حسن انجام کار باشد تا شما را بررسی کنیم، مشکلی ندارد باید به آنها حق داد بالاخره برخی نیروها هم مشکل ساز هستند، شما سعی کنید خوب تلاش کنید.

اگر کارفرمایی خدایی ناکرده بد درآمد و شما فهمیدید که بیمه برای شما ثبت نکرده و نمی خواهد ثبت کند در صورتی که باید از همان روز اول ثبت کند، شما یک کپی از قرارداد یا فیش حقوقی یا گواهی اشتغال که گرفتید یا پرینت واریز حقوق ها یا لیست ساعات کارکرد یا احکام پرسنلی تهیه کنید و به اداره کار و دیوان عدالت اداری مراجعه می کنید و پیگیری حقوق خود باشید.

بررسی اولین فیش حقوقی

اولین فیش حقوقی که میگیری این نکات بررسی کن که کارشناس حسابداری گاها ممکنه اشتباه کند که در حقت اجحافی نشود بالاخره کارمند جدید هستید ممکنه کارشناس حسابداری کمی اشتباه کرده باشه که اگر اشتباه کرده بود به خودش بگو تا اصلاح کنه و اگر ماه دوم باز تکرار کرد به مدیرش بگو و اگر ماه سوم تکرار شد به مدیرعامل بگو، نترس حق گرفتنی است.

· حقوق پایه ات که تو قرار داد نوشتن را بدون یا یک کپی از قرار داد را داشته باش. حتمی

· حق اولاد و حق مسکن و حق خواروبار مشمول مالیات نیستند، اگر کارشناس حسابداری کم کرده بود بهش بگو.

· منطقا روز های 31 روزه با 30 روزه روی حقوق تاثیر داره، شش ماه اول سال کمی بیشتر خواهید گرفت.

· اضافه کاری روزهای تعطیل و عادی مثل پنج شنبه ها و نوبتکاری با نظرکارفرما و حق سرپرستی، فوق العاده کاری .... مشمول مالیات هستند.

· حداقل حقوق مشمول مالیات که سالانه اداره مالیات اعلام می کنه را منهای، جمع حقوق خودت و قسمت هایی که مشمول مالیات هستند کن و 10% بگیر میشه مالیات بر درآمد هر ماهت.

· مرخصی استحقاقی تقریبا 26 روز در سال است که قانون کار تقریبا 2.5 روز در ماه منوط به تعطیلی ها و روز کاری برای شما در نظر گرفته.

· تعداد ساعت کاری منوط به روزهای تعطیل و روزهای پنج شنبه تقریبا از 154 ساعت در ماه شروع میشه که هر روز کاری 8 ساعت در نظر گرفته میشود و هفتگی تقریبا 44 ساعت است و ساعات اضافه کاری محاسبه میشود، آمار روزها را باید در نظر بگیرید که آمار دقیقش بدست بیاد.

سفته و چک

برخی از کارفرمایان در شغل های پر خطری که می تواند منجر به خسارت های مالی شود از جمله مدیر مالی و حسابداری و تدارکات و شغل های تاثیر گذاری که هسته مرکزی کسب و کار هستند و درصد تاثیر گذاری مالی بالایی دارند درخواست سفته یا چک صیادی و تضمین می کنند که در واقع اگر شغل شما جز دسته مالی و حساس باشد باید آنها را پرداخت کنید چون برای کارفرما ریسک دارد و پشت سفته حتمی جهت حسن انجام کار در شرکت ... بنویسید و به هیچ وجه سفته سفید داده نشود و حتمی شماره سفته و چک در قرارداد نوشته شود.

امید وارم آنقدر مورد اعتماد کارفرما باشید که کارفرما خیالشون از داشتن نیروهای خوب متعهد و رازدار راحت باشد.

برخی شغل ها کلا مهم نیستند و سفته پرداخت نکنید چون شغل حساس نیست که بخواهد تاثیر گذار باشد یا خسارت مالی ایجاد کند.

از بهترین نوشته‌های کاربران سکان آکادمی در سکان پلاس