این مقاله برای فهمیدن موضوع مهم نرخ تبدیل برای هر کسب و کار به زبان ساده می نویسم، کل مسئولیت دیجیتال مارکتترها و توسعه دهندگان سایت و پلتفرم و مدیریت محتوا و بازاریابی به همین نرخ تبدیل برمیگردد هرآنچه زحمت کشیدید تا ورودی های کاربران و مخاطبین را تبدیل کنید به مشتری و آمارش گرفتید نرخ تبدیل و فروش محصولات میشه ، یعنی مثلا 1500 بازدید گرفتید یا با مخاطبان صحبت کردید و از این 1500 تا 70 تاشو مشتری کردید میاین 70 تقسیم بر 1500 می کنی میشه نرخ تبدیلت 4 درصد یا 200 ورودی گرفتی که از این ورودی 50 تا مشتری شدن میشه 25 درصد شما موفق بودید.
مراحل قلابگیری و ماهی گیری
مرحله اول تولید محتوا سئو شده و استفاده از تکنیک های داستان سرایی در وب سایت ها و شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی، محتوا محور و گفتگو محور است، تولید محتوای ویدئویی و موشن گرافیک با هر تکنیکی که بلیدی مهم دیده شدن است.
مرحله دوم تبلیغات و طراحی طوفان های کمپینگی و مناسبتی و جذاب و بازاریابی ربایشی است که با هر روشی که موجود هست.
مرحله سوم حضور میدانی در مراسمات ملی یا پارکها و نمایشگاه ها و استقرار فیزیکی با استفاده از کلیه ابزارات تعاملی.
مرحله چهارم استفاده از مدل های مانند STP و 4p آمیخته بازاریابی یا 7p جدید با معنای مهم 1- بخشبندی کن (شخصیت شناسی، روانشناسی، رفتارشناسی، مکان یابی) 2-هدف گذاری کن 3- اقدام کن و جایگاه یابی کن حواست باشه همه جا نمی تونی باشی تمرکز کن اونجایی که رقیبا کمتر رفتن اگرهم اهل مبارزه وچالشی برو به رقابت شون و همیشه دقت کنید که مخاطبین که باید مشتریشون کنید چهار دسته هستند ( کنترل کننده ها، تحلیل کننده ها، هیجانی ها، عاطفی ها) که هرکدام ویژگی های خاص خودشون را دارند.
مرحله پنجم که مشتریان که از شما خرید کردن میاری تو مدل RFM اگر دوست داشتید مدل را نسبت به سازمان شخصی سازی می کنی و مشتریان را تبدیل میکنی به مشتریان بالقوه و قانون 20 و 80 را اجرا می کنی و کلی تحویلشون میگیری .
نتیجه
کلیت شغل های دیجیتال مارکتینگ و تولید محتوا و بازاریابی ... در همین خلاصه میشه که نتیجه نهایی باید به گونه ای رقم بخورد که تمامی فرآینده های مختلف برنامه ریزی شده باعث شود تا نرخ تبدیل افزایش پیدا کند و محصولات شرکت فروش روند و در نهایت گروه شما موفق شده است.
سادش اینه که باید محصول و خدمات بفروشی به هر روشی و بعد محاسبه کن چقدرشون مشتری شدن بعد خدمات پس از فروش را جدی بگیر و رها نکنی، مشتریان را باید بالقوه کنی تعامل کن حالشونو بپرس، سالروز تولدشو تبریک بگو، روانشناسی مشتری انجام بده، شاید باور نکنی چنان تاثیر گذار است، مخصوصا در جامعه که احساسات کمی کمتر شده نگاه ها تلخ شده به زندگی، با استفاده از مدل SWOT خیلی شیک و مجلسی یک تهدید روانشناسی جامعه را تبدلیش میکنیم به نقاط قوت برای شرکتمون.
برای مثال چند بار شده محصولاتی بخریم که واقعا نمی دونم چرا خریدمش و شایدم استفادش هم نکنیم، ولی چون کارمندانشون خوش برخورد بودند و تعاملشون با ما خوب بود آن محصول را خریدیمش.