پس از فیلتر شدن تلگرام با خودم شروع کردم به فکر کردن و به چند نتیجه رسیدم که دو سه مورد از آنها رو به اشتراک میگذارم.
اول اینکه با فیلتر شدن تلگرام افرادی رو میبینم که مثل مرغ پرکنده شدن! چون دیگه نمیتونن از صبح تا شب بشینن کانالهای زرد، پوچ، بیمحتوا، مُخ تعطیلکن، هجو، مناسب آدمهای بیکار و ... رو دنبال کنن!
شاید هم الان وقت مناسبی باشه برای خوندن یک کتاب فاخر و به جای اینکه فقط و فقط مصرفکنندهٔ صِرف باشیم، خود در نقش فردی که محتوای فاخر تولید میکنه وارد عمل شده، بخونیم، نقد کنیم، قلم بزنیم و در یک کلام، دنبالهرو نباشیم.
نتیجهٔ دوم مرتبط با کسبوکارهاست و آن هم اینکه کسبوکارهایی که بیزینششون بر پایهٔ پلتفرمهایی مثل تلگرام، اینستاگرام و ... هست، وارد حوزهٔ پُرریسکی شدهاند و این احتمال همیشه وجود دارد که کل کسبوکار ایشان کُلَپس کنه (مثلاً یک خانمی که در اینستا با عرضهٔ کارهای هنریاش کسب درآمد میکنه یا فردی که یک ربات تلگرام نوشته بود و از اون طریق سرویس ارائه کرده بود و بالتبع هم کسب درآمد میکرد.)
خب فیلتر شدن تلگرام برای دولوپرها هم خالی از ضرر نبود. خیلیها رفته بودن روی نحوهٔ رباتنویسی برای تلگرام کسب دانش و تجربه کرده بودن تا یا بتونن در این زمینه آموزش تولید کنند و یا برای دیگر کسبوکارها بات بنویسن که مسلماً اگر نگوییم تعداد بیزینسهایی که از این پس تمایل به سرمایهگذاری روی تلگرام به صفر رسیده، اما تعدادش خیلی خیلی خیلی کمتر از قبل شده و این اصلاً خبر خوبی برای این دست برنامهنویسها نیست!
تبدیل تهدید به فرصت
اما خبر خوب اینه که میتوان این تهدید را به یک فرصت تبدیل کرد اما چهطور؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که ما همواره باید یک پلَن ثانویه داشته باشیم تا در چنین مواقعی شُک وارده به کسب وکارمان رو به حداقل برسونیم. در واقع، الان متوجه شدم که افتخار کردن به تعداد فالورهای چند هزارتایی در تلگرام در فضای کسبوکار ایران که بود/نبود سرویسهای خارجی در آن خیلی ثبات ندارد، ارزش چندانی نداره چرا که یک شبه میتونه به صفر برسه!!!
ممنون که وقت گذاشتید. جای نظر، انتقاد و پیشنهاد شما در بخش کامنتینگ است.