این مقاله نتیجه ی یکی از تجربه های شخصیمه که میخوام باهاتون در میون بزارم.
همه ی برنامه نویسا مثل من از اوایل راه آرزو دارن برن گوگل یا در همین ابتدا برن توی شرکت های بزرگ ایرانی کار کنن. خیالش خیلی جذابه . کارای خفن و بین المللی .. کارایی که توی مانیتورهای دیوایس های مردم میبینیشون ولی پشت قضیه یک سری چیزای دیگ هم هست (تجربه و مهارت)
من تجربه ی کار در یک شرکت سطح بالا رو دارم (ایرانی) . معروف نیست ولی بسیار سطح بالا و حرفه ای کار میکنن. وقتی وارد پروژه هاشون شدم اون ها از SPA در فرانت اندشون استفاده میکردن زمانی که SPA مد نبود .. یعنی خیلی قبل از این که از این تکنولوژی ها تو ایران صحبتی باشه. بقیه ی تکنولوژی ها رو نمیتونم اسم ببرم ولی هرچی بود از سطح من خیلی بالاتر بود. من Bootstrap فقط یاد داشتم و وقتی اونجا رفتم اوایل دست و پا شکسته کار میکردم و خیلی برام سخت بود . بعد در ضمن با کلی تلاش مطالعه میکردم و میخوندم تا خودمو به سطح شرکت برسونم ولی مشکل این جا بود که زیر پام سفت نشده بود .. به در و دیوار خوردم و خیلی مضطرب بودم .. ولی بالاخره تونستم یاد بگیرم.
چند ماه بود که دستم روون شده بود و مسلط شده بودم. یک روز ظهر مدیرعامل شرکت باهام تماس گرفت و گفت تو دانشجویی و چون نمیتونی اکثر روزا رو بیای ما نمیتونیم کار رو بهت بدیم. بهتره قطع همکاری کنیم
خیلی ناراحت شده بودم .. به شدت .. ولی الان که چند ماه از اون قضیه میگذره میبینم که نه . این بهترین اتفاقی هست که میتونست رخ بده. من رفتم و از پایه رشد کردم و همه ی اون چیزایی که سر سری خونده بودم رو کامل و دقیق کار کردم.
با شرکت های دیگ همکاری هایی داشتم و دارم . خوشحالم و استرس زیاد ندارم و میدونم زیر پام سفته.
ولی از مدیر عامل شرکت قول گرفتم بعد از تحصیل برگردم .. من برمیگردم در حالی که دوسال تجربه و مهارتم بیشتر شده و میتونم موثرتر باشم. به امید این که همیشه زیر پاهامون سفت باشه.