خصوصیتی منفی در من به عنوان دولوپر که نامش را «سندرم ایشالا بعداً هندلش می‌کنم!» گذاشته‌ام

خصوصیتی منفی در من به عنوان دولوپر که نامش را «سندرم ایشالا بعداً هندلش می‌کنم!» گذاشته‌ام

در حین توسعهٔ نرم‌افزار بارها و بارها برایم اتفاق افتاده که وب اپلیکیشنی که رویش کار می‌کرده‌ام را تا جایی که مشکل حل شود توسعه داده‌ام اما ادامهٔ کار را به بعداً مؤکول کرده‌ام که اسمش را سندرم ایشالا بعداً هندلش می‌کنم گذاشته‌ام😉

برای درک بهتر این موضوع، مثالی می زنم. یک کران‌جاب نوشتم که کار خاصی را انجام می‌داد و یک حساب سرانگشتی کردم و دیدم که تقریباً یازده الی دوازده ماه بعد کران‌جاب مذکور یک دور کامل تسک مد نظر رو انجام داده و دیگر رکوردی در دیتابیس باقی نخواهد ماند تا روی آن کوئری بخورد اما در چنین شرایطی سیستم یک خطای ریز خواهد داد و با توجه به اینکه «کو تا یک سال بعد»، ادامهٔ فانکشنی که نوشته بودم رو رها کردم و دیگر اون شرطی که پس از یک سال بهش می‌رسیدیم رو ننوشتم!

این اولین باری نبود که چنین کاری می‌کردم بلکه بارها و بارها این کار اتفاق افتاده بود و جالب اینجاست که هر موقع پس از مدتی به سراغ کدی که قبلاً نیمه‌کاره رهایش کرده بودم می‌روم، فقط یک نصفه روز باید دور خودم بچرخم ببنیم کدی که قبلاً نوشته‌ام از کجا شروع شده و به کجا می‌ره چون آن‌طور که باید و شاید هم نه خبری از کامنت هست و نه خبری از مستندات😱

قبل از اینکه این پست رو بنویسیم اول اون کران‌جاب رو تکمیل کردم و تقریباً هشت بار هم تستش کردم و الان می‌بینم که آدم چه حس خوبی داره وقتی یک تسک رو ٪۱۰۰ تکمیل می‌کنه چون وقتی چیزی ناتمام هست، به جز اینکه این بدهی فنی جایی باید ثبت بشه، بلکه به صورت ناخودآگاه بخشی از ذهن رو هم همواره درگیر خودش نگه می‌داره مضاف بر اینکه برچسب غیرحرفه‌ای رو هم روی خودت می‌زنی.

علاوه بر این، فرض کنیم اون کران‌جاب پس از مثلاً یازده یا دوازه ماه به اون شرط خاص برسه اما این در حالی هست که در اون لحظه تو پشت سیستم نیستی و مثلاً یا وسط مهمانی هست یا مسافرت یا هر چیزی به طوری که وقتی می‌فهمی سیستم کرش کرده، استرس‌ات دوچندان می‌شه.

آیا شما هم به چنین سندرمی قبلاً یا الان مبتلا شده‌اید؟

از بهترین نوشته‌های کاربران سکان آکادمی در سکان پلاس


online-support-icon