
- خانه
- تالار گفتگو
- مباحث عمومی برنامهنویسی
- دغدغه های ورود دیرهنگام به حرفه برنامه نویسی و انتخاب راه درست

پاسخها به این تاپیک

MrUncoDev عدالحمید ارجمند
۱۳۹۷/۰۴/۰۲
اگه فکر میکنید در 37 سالگی استارت زدن در این راه براتون مشکله ( اونهم با کوله باری از اطلاعاتی که دارید ، اگه روی کمر بزاری خم میشه کمرم ) ، بهتره یه نگاهی به بیوگرافی استاد بهزاد مرادی بندازید .

Danyal H.Dعلاقه مند به برنامه نویسی و iot
۱۳۹۷/۰۳/۲۶
سلام.تا زمانی که زنده هستید برای دنبال کردن آرزو هاتون دیر نیست.بودن کسایی که تا 50 یا 60 سالگی نمیدونستن علاقشون چیه و بعد از اینکه تو اون سن فهمیدن رفتن دنبال علاقشون و موفق هم شدن نمونش یکی که اسمش یادم نیست ولی تو 50 یا 60 سالگی فهمیده به آشپزی علاقه داره و رفته دنبالش و میلیون ها دلار درآمد کسب کرده.البته پول هم نباشه شما ترجیح میدید کار مورد علاقتون رو انجام بدید یا کاری که ازش خوشتون نمیاد؟

امیررضا اقتداریدولوپر ios هستم، برنامهنویسی و گرافیک رو بسیار دوست دارم.
۱۳۹۷/۰۱/۲۷
دوست من سلام
شما تنها نیستید!
من ۳۹ سالمه، متاهلم و یه دختر شش ساله دارم، رشتم برقه و حدود ۱۴ ساله که کارم برنامه نویسی PLC و مانیتورینگه. تو این سالها تقریبا هیچوقت دست به نقشه و تابلو برق نزدم چون فقط عاشق برنامه نویسی بودم. ۶ سال واسه خودم کار کردم، ۸ سال هم برای شرکتهای خصوصی و همیشه کارفرماها از کارم رضایت داشتند.
تو این سالها به خاطر علاقهایی که به کامپیوتر داشتم تقریبا تمام دروس دانشگاهی رشته نرم افزار رو، از ریاضیات گسسته بگیر تا دیتابیس، الگوریتم و غیره رو خوندم، بعدش هم زبانهای Delphi, C, C#
مجموع این تجربیات و مطالعات باعث شد تا بتونم پروژه های موفقی رو انجام بدم اما به دلیل ضعف ایران در زمینه صنعت، به ناچار به سمت پروژه های DCS کشیده شدم اما اینجا هم جای من نیست.
من توی تمام عمر کاریم فقط و فقط کاری رو انجام دادم که به اون علاقه داشتم و یا میدونستم به کاری که من دوست دارم منتهی میشه و البته برای اینکه خودم رو توی این مسیر حفظ کنم مسئولیت ایجاد تغییرات رو پذیرفتم. به عنوان نمونه دو سال پیش در حالیکه ۱۲ سال روی برند LS کار کرده بودم و مدرس LS بودم اون را کاملا کنار گذاشتم و کار روی Siemens رو با حقوق نسبتا پایین تو یه شرکت دیگه شروع کردم. حالا مدیرانم از من میخوان که مدیریت پروژه رو توی شرکت قبول کنم اما من فکر دیگهایی توی سرم هست، دارم خودم رو برای یک تغییر جدید آماده میکنم. «برنامه نویسی iOS». البته این به این معنی نیست که به این زودیها قصد ترک این شرکت رو داشته باشم.
با این احوال من آدم پولداری نیستم، حتی یه مهندس با درآمد خیلی خوب هم نیستم اما آدم موفق و خوشحالی هستم. نمیدونم در آینده چه اتفافی خواهد افتاد، اما هر اتفاقی هم که بیافته من آمادهام تا با اونها روبرو بشم و در صورت لزوم تغییر مسیر بدم ولی از هدف خودم تو زندگی منصرف نمیشم.
به نظر من شما قبل از اینکه به دنبال جواب سوالهایی که تو تالار پرسیدی باشی اول از خودت بپرس «من برای چی زندگی میکنم؟». صرفا برای اینکه شکم خودم و خانوادهام رو سیر کنم، لباس خوب بپوشم و شب راحت بخوابم؟ یا نه، چیزهای دیگهایی هم برام اهمیت دارن؟ به احتمال زیاد بعد از این پرسش با سوالات بزرگتری مواجه خواهی شد. اگر بتونی جواب اونها رو پیدا کنی بزرگترین تغییر رو در زندگیت ایجاد کردی. در این صورت سوالات اساسی ایی مثل «آیا خوشی زده زیر دلم» به سادگی برات حل میشن، چون اون موقع اساسا میدونی که خوشی یعنی چی؟ اونوقت خودت به درستی خواهی فهمید که مسیر درست و غلط زندگیت چیه. تنها چیزی که باقی میمونه نحوه حرکت صحیح توی مسیر درسته. موضوعی که آدمهای باتجربهتر میتونن تا حدی کمک کنن، مثل انتخاب بین php و اندروید یا کار نیمه وقت و تمام وقت، که البته الزاما هم نمیتونند جوابهای قطعی و مطلقی باشند.
براتون آرزوی موفقیت میکنم.

بهزاد مرادیبرنامهنویس پیاچپی
۱۳۹۷/۰۱/۲۷
ساعد عزیز سلام و عرض ادب،
شما گفتید که دوستان باتجربه وکهنهکار نظرشون رو بگن که این قانون متأسفانه شامل حال من نمیشه اما جسارت به خرج میدم و نظرم رو خدمت شما عرض میکنم!
اینکه میفرمایید دانش زبان انگلیسی شما خوب هست خیلی نقطهٔ مثبتی است؛ اگر میگفتید که زبان بلد نیستید قاطعانه میگفتم که یا بیخیال این موضوع بشید و یا اول بروید سراغ یادگیری زبان انگلیسی
چند نکته در مورد خودتون گفتید که من اول دیدگاهم در مورد اونها رو میگم سپس نظر کلی رو.
گفتید که در واحد برنامهریزی ایران خودرو هستید. خب اگر بتونید از یک طریق خود رو وارد واحد انفورماتیک و آیتی این شرکت کنید، با یک تیر دو نشان را زدهاید؛ هم از مزایای شغل دولتی بهرهمند هستید و هم کاری که دوست دارید را انجام خواهید داد (البته این کار شاید شدنی نباشد).
گفتید که در مورد سیستمهای امبدد مهارت دارید. نیاز به توضیح نیست که آینده در دست IoT هست و این یک برگ برنده برای شماست البته اگر به این حوزه علاقمند باشید.
فرمودید که با PHP میتونید خودتون یک فریمورک بنویسید که خیلی با این گفته شما حال کردم؛ اگر در این گزاره اغراق نکرده باشید، به جرأت میتونم بگم که از ۸۰٪ دولوپرهای PHP سطح دانش شما بالاتر هست!
در مورد مزایای کار در محیطهای دولتی کاملاً حق با شما است اما تجربه نشان داده است کسانی که مدتی در این محیطها کار میکنند، به نوعی DNA ایشان تنبل میشود و دیگر نمیتوانند در سکتور خصوصی فعالیت کنند! در همین راستا، توصیه میکنم به مقالهٔ زیر مراجعه نمایید:
https://sokanacademy.com/blog/597/post
در تأیید این گزاره، یک داستان واقعی خدمت شما عرض میکنم. ما همسایهای داشتیم که در بخش آیتی شرکت گاز کار میکرد. مدتی برای تأمین مخارج زندگی، بعد از ظهرها شروع کرد به کار برای یک شرکت خصوصی اما پس از دو ماه ترک کار کرد. بهش گفتم که آقای ایکس چرا کار رو ول کردی، دقیقاً این جملهای بود که به من گفت:
«ما اینقدر در شرکتهای دولتی آب هندوانه خوردهایم که در شرکتهای خصوصی اذیت میشویم کار کنیم. ما در شرکت گاز از صبح که میریم در تلگرام سر میکنیم تا مدیر مافوق مأموریت بده اگر همه نده که به تک و تعریف میگذرونیم!»
حال در مورد مزایا و معایب کار در ایران خودرو، من توصیه میکنیم که یک کاغذ A4 بردارید و یک خط عمودی وسطش بکشید و یک طرف بنویسید Strong Points و یک طرف هم Weak Points و مزایا و معایب کار رو بنویسید.
مثلاً خودتون فرمودید که از مزایا میشه به دریافتی متوسط رو به بالا و امنیت شغلی زیاد اشاره کرد.
خب اگر شما متأهل باشید، این دو مزیت اهمیت داره؛ اگر خدا یک فرزند به شما داده باشه، این دو مزیت اهمیت بیشتری داره و اگر خدا به شما فرزند++ داده باشه، این دو مزیت خیلیییییییییییییییی مهم هستن
باید واقعگرا باشیم؛ ما در مملکتی زندگی میکنیم که ثبات اقتصادی وجود ندارد بهخصوص برای بخش خصوصی؛ مثلاً من بخش خصوصی هستم و همین الان که صحبت فیلترینگ تلگرام هست استرس گرفتهام حال فرض کنید یکصد هزار نفری که از این راه دارن نون درمیارن!
اما پرداختن به معایب کار در محیطهای دولتی هم خالی از لطف نیست که همونطور که خودتون فرمودید محیطش کسالتآور هست و مافیایی؛ به عبارت دیگر، هر کسی مهارت پاچهخواریاش حرفهایتر، موفقیتش بیشتر!
در یک کلام، این به قول شماهایی که انگلیسی بلد هستید یک Trade Off هست که باید ببینید باتوجه به شرایط زندگی و خصوصیات روحی و اخلاقی شما، کدامیک مهمتر هست.
اینکه گفتید با سیشارپ یک برنامه برای واحدتون نوشتید بدان معنا است که شما یکی از اصلیترین خصوصیات یک دولوپر موفق رو دارید که چیزی نیست جز ارائهٔ Solution اما در عین حال وقتی که گفتید توبیخ شدید به یاد کتاب «جامعهشناسی نخبهکشی افتادم» که بخشهایی از اون رو در مقاله زیر نوشتهام:
https://sokanacademy.com/blog/989/post
اینکه میگید Left Brain هستید باز هم نشان از این دارد که میتوانید دولوپر موفقی شوید بهخصوص در بخش بکاند
اینکه میفرمایید تاکنون پروژهٔ جدید به دلیل وسواسی بودن انجام ندادهاید، شما اسمش رو میگذارید وسواس ولی شاید اگر از جنبهای دیگر به قضیه نیگاه کنیم، شاید بتوان عدم اعتماد به نفس رو جایگزین وسواس کرد (البته این جملهام رو خیلی جدی نگیرید).
اینکه تاکنون کار تیمی در حوزهٔ توسعهٔ نرمافزار هم انجام ندادید اصلاً چیز نگرانکنندهای نیست چون ما اساساً در ایران کار تیمی به اون مفهوم نداریم!
در ارتباط با یادگیری دو مهارت توسعهٔ اپ برای اندروید و توسعهٔ وب اپلیکیشن با زبان پیاچپی، راستش امروزه مُد شده که همه میان میگن برنامهنویس واقعی کسی است که اصلاً به زبان اهمیت نده و الگوریتم و فلوچارت و اصول کدنویسی رو بلد باشه.
در مورد درست/غلط بودن این گزاره اظهار نظر نمیکنم چون صاحب نظر نیستم اما نظر شخصی خودم رو در مورد ورود به حوزهٔ توسعهٔ نرمافزار میگویم.
من هم کاملاً موافقم که دولوپر واقعی کسی است که اصول رو بلد باشه و زبان فقط یک ابزار هست اما اجازه بدید یک مثال از دنیای واقعی بزنم. شاید به نوعی بتوان کدنویسی رو به رانندگی تشبیه کرد.
وقتی که ما میخواهیم رانندگی یاد بگیریم، خب روزهای اول یکسری اصول رو یاد میگیریم مثل استارت زدن، ترمز چیه، کلاچ چیه، دستهدنده چیه و … و مثلاً با یک پراید (یا سمند مزخرف تولید شرکت شما!) شروع به یادگیری رانندگی میکنیم.
از آن پس رانندهها چند دسته میشوند؛ مثلاً یکی با همون پراید شروع به کار در تپسی میکنه، یکی مینیبوس میخره، یکی میره پایه یک میگیره راننده کامیون میشه، یکی میره رانندهٔ تراکتور میشه، یکی راننده تریلی میشه، یکی رانندهٔ لودر میشه و شاید هم یکی پیدا بشه که هم با تریلی رانندگی کنه و هم با سمند اما به هر حال آدمها میرن دنبال یک شاخه کما اینکه الان من از لحاظ فنی میدونم تریلی چطور کار میکنه اما بعید میدونم بتونم در سرپایینی بدون ترمز یک تریلی رو نگه دارم.
درواقع منظور این بود که زبانهای برنامهنویسی مختلف رو میشه به همین وسائل نقلیه تشبیه کرد. درست هست که من میدونم OOP چیست، MVC چگونه کار میکنه، متغیر چیست و …، اما از میان این ماشینهای مختلف (زبانهای برنامهنویسی مختلف) یکی به اسم PHP رو انتخاب کردهام.
امیدوارم که منظورم رو در ارتباط با درست/غلط بودن شروع کدنویسی هم برای اندروید و هم پی اچ پی متوجه شده باشید.
در ارتباط با اندروید، خب اگر نیتیو تا الان کد زدن باشید، احتمالاً از زبان جاوا استفاده کردهاید اما متأسفانه یا خوشبختانه باید بگیم که شاید تا چند سال دیگر زبان کاتلین جای جاوا رو بگیره. در ارتباط با زبان پیاچپی هم درست هست که الان ۸۳/۲ درصد از وبسایتهای دنیا با این زبان هستند، اما خب این زبان به مرور داره محبوبیتش رو از دست میده و اینها واقعیاتی هستن که باید در نظر گرفت (البته من اصلاً از اینکه روزی PHP بمیره نمیترسم چون تا شک ندارم تا زمان بازنشستگی من براش کار هست!)
شاید بد نباشه اون حرف کلیشهای رو اینجا تکرار کنم که بهتر آن است که اقیانوسی به عمق یک سانتی متر نباشیم بلکه برکهای باشیم به عمق یک اقیانوس
تا ایجای بحث مقدمه بود (خیلی طولانی شد نه؟) حال در ادامه میرسم به اصل مطلب
اینکه میفرمایید عمر شما بیشتر از این تباه نشه، ببینید زندگی الان ما آدمها حاصل یکسری تصمیم هست که در گذشته گرفتهایم پس اگر فکر میکنید که عمر شما تباه شده، انگشت اتهام اول از همه به سوی خودتان است.
شما برای ترک شغل فعلی و رفتن دنبال کدنویسی، حداقل دو راهکار پیش رو دارید:
- راهاندازی کسبوکار خودتون
- استخدام شدن در یک شرکت نرمافزاری
یک زمانی بود که من خیلی خام بودم (البته الان هم خیلی توفیقی حاصل نشده) شدیداً آدمها رو به ترک شغل و لانچ استارتاپ و کسبوکار شخصی خودشون تشویق میکردم اما چند وقتی است که دیگر این کار رو نمیکنم چون استارتاپ راه انداختن خیلی راحت هست اما استارتاپ رو به موفقیت رسوندن خیلی سخت هست.
اگر علاقمند به این موضوع هستید، اول از همه باید ببینید که کدامیک از موارد زیر را دارید:
- مهارت مدیریت و رهبری تیم
- مهارت تیمسازی
- ایدهٔ خوب
- منابع مالی
- روابط خوب با دیگر فعالان اکوسیستم استارتاپی ایران و …
حال برسیم به استخدام شدن در یک شرکت دیگر و باتوجه به اینکه الان شما ۳۷ سال دارید و بنده ۳۴ سال، شاید به راحتی بتونیم باهم همزادپنداری کنیم. این شرایطی رو که خدمت شما عرض میکنم در نظر بگیرید:
فرض کنید در شرکتی کار میکنید تحت عنوان فرضی «ایدهپردازان نوین نرمافزار» که تخصصش در حوزهٔ طراحی سایت با زبان PHP است. در این شرکت حدوداً ۱۲ دولوپر وجود دارد که یکی از آنها شما هستید.
نکتهای که در مورد خصوصیات دموگرافیک اعضای تیم وجود دارد این است که میانگین سنی ایشان ۲۷ سال است چرا که اکثر ایشان برخلاف شما که دیر مسیر خود رو پیدا کردهاید، زود هدفشون رو پیدا کردهاند و این یعنی یک گپ ده ساله.
همین گپ ده ساله باعث یکسری چیزها میشه که در ادامه چند مورد از مهمترین آنها رو خدمت شما عرض میکنم:
- آیا اگر مدیر پروژهٔ شما یکی از همان آدمهای ۲۷ ساله باشد و شما یک بار دیر سر کار بیایید و به شما بگوید که چرا دیر آمدی؟، به شما بر نمیخورد؟ (یعنی احساس حقارت به شما دست نمیدهد اگر بخواهید به یک آدمی که خیلی از شما کوچکتر است پاسخگو باشید؟) من به شخصه خیلی از فرصتهای کاری رو فقط به همین دلیل از دست دادم که مدیرعامل از من کوچکتر بود و نمیتونستم این قضیه رو هضم کنم (البته شاید من دارم اشتباه میکنم و سن اصلاً متریک خوبی در این خصوص نباشه).
- شما جوانیهای خودتون رو کردید، شوخیهای خودتون، جک گفتنهای خودتون و … رو ده سال پیش انجام دادهاید اما الان در شرایطی قرار میگیرید که دیگران دقیقاً در جایگاه ده سال پیش شما هستند. به عبارت دیگر، به چیزهایی میخندند که اصلاً برای شما خندهدار نیست، چیزهایی برایشان اولویت است که اصلاً برای شما اولویت نیست و آرزوهایی دارن که همگی برای شما خاطره هستند. آیا اگر در چنین جوی قرار بگیرید، معذب نمیشوید؟
- نیاز به توضیح نیست که با بالا رفتن سن، آدم هم حوصلهاش کم میشه و هم تمایلش به یادگیری چیزهای جدید اما در حوزهٔ توسعهٔ نرمافزار یادگیری چیزهای جدید یک «باید» هست. حال خودتون رو باید دولوپر ۲۲ ساله مقایسه کنید که فرض کنیم هم از شما باانگیزهتر هست و هم فعالتر. مسلماً به مرور زمان ایشان پیشرفت میکند و دیگر افراد شما رو برای ترفیع گرفتن و دیگر چیزها با وی میسنجند و همین مسأله ممکن هست به مرور زمان عزت نفس شما رو کاهش دهد!
- حقوق مسأله مهمی هست و شما تا بخواهید خود را ثابت کنید، شاید دو الی سه سال طول بکشد و باید ببینید که آیا توان گذران زندگی مثلاً با حقوق یک میلیون پانصد هزار تومان در ماه را دارید یا خیر (البته این مثال بود).
نظر پیشنهادی
من یادم هست وقتی که کلاس اول ابتدایی بودم با آرمیچر و چراغ LED و … ماشین کنترلی درست میکردم و این در حالی بود از مدرسه متنفر بودم اما از ساعت ۷ صبح که میرفتم مدرسه همهاش به فکر ساعت ۱۳ بودم که تعطیل میشیم و میرسم خونه و روی علایقم کار میکنم و این میشد که شرایط بد مدرسه برایم قابلتحمل میشد.
شاید بتوان در مورد شما هم این نسخه رو پیچید که به دلایل مزایایی که این کار دولتی شما داره، سعی کنید که محیط کار رو تا حدودی برای خود قابلتحمل کنید (اگر هم بتونید به بخش انفورماتیک برید که نور علی نور میشه) و مثلاً پس از ساعت ۱۴ که تعطیل میشید، شروع کنید یا در پونیشا پروژه انجام بدید، یا وبلاگ خود رو داشته باشید و یا استارتاپ خود رو لانچ کنید و یا با یک شرکت به صورت پاره وقت همکاری کنید.
این کار مزیتهایی داره که اول از همه شما شرایط مالی بدی نخواهید داشت و در عین حال دنبال عشقتون هم خواهید رفت.
همچنین برای آدمهای متاهل یک عامل تعیینکننده، همسر ایشان است. درواقع ایشان باید ببینید که تحمل شرایط بیثبات تصمیم شما رو داره یا خیر.
آنچه گفتم همه نقطه نظراتم شخصیام بود و به نظرم به حرف یک نفر اکتفا نکنید و همه جوانب رو بسنجید
در پایان بابت تایپوها پوزش میطلبم

mk.unknown70
۱۳۹۷/۰۱/۲۷
سلام. با توجه به سن و سال و تاهل و وضع نابسامان اقتصادی کشور، رها کردن شغل فعلی یک نوع خود کشی اقتصادی به حساب میاد. تنها زمانی میتونید به عنوان برنامه نویس وارد بازار کار بشید که یا سابقه کار مرتبط و رزومه قابل دفاع داشته باشید یا کسب و کار شخصی خودتون رو راه بندازید. با راه اندازی استارت اپ هم شاید تا چندین ماه درآمدی که نداشته باشید هیچ، از جیب هم باید کلی هزینه کنید.
پیشنهاد من حفظ شغل فعلی و انجام پروژه های کوچک یا مشارکت در توسعه پروژه های اپن سورس هست تا شاید در آینده از این طریق هم بتونید به درآمد خوبی برسید

مهران توسعه دهنده ی وب علاقه مند به اپن سورس
۱۳۹۷/۰۱/۲۷
به شخصه نمیخوام نظر بدم ولی یکی از آشناهای ما هم وضعیتی مشابه شما داشت و تو بانک کار میکرد و تقریبا همین اتفاقات براش پیش اومد . تصمیم گرفت به کار دولتیش فقط به دید یه منبع درآمد ثابت نگاه کنه و بیشتر انرژیشو گذاشت رو برنامه نویسی . اول پروژه میگرفت و بیشتر کارش فریلنسری بود الان که چندین سال گذشته هم به صورت دور کاری و پاره وقت برای شرکتا کار میکنه هم فعالیت های استارتاپی داره درآمدشم حدودا دوبرابر قبل شده ولی اون زمانی که این تصمیمو گرفت اوایلش مشکلات زیادی داشت چون مهارت هاشم کمتر از شما بود تقریبا هیچ وقت خالی و هیچ تفریحی نداشت ولی به مرور زمان بهتر شد. گرفتن این تصمیم کاملا شخصیه یکی حال خوبش در گرو کاریه که ازش لذت میبره یکی داشتن یه کار روتین در کنار گردش و تفریح رو ترجیح میده

محمود حسن زاده
۱۳۹۷/۰۱/۲۷
سلام
بنده 12 سال از شما کوچکترم :) و این فقط پیشنهادمه و جرات راهنمایی کردن ندارم چون هنوز تجربه انچنانی ندارم ولی به هر حال پیشنهاد بنده اینه که کار دولتی رو داشته باشین چون برای شما که متاهل هستید به نظرم ریسک پرخطریه که یه کار دولتی که حالا خودتونم به یه سری از خوبیهاش اشاره کردین، رها کنید و برید به سمت شغلی که شاید از نظر مالی و اقتصادی با یه شغل دولتی برابری داشته باشه یا حتی برتری هم داشته باشه ولی به نظرم تو کشورمون حرفه برنامه نویسی حالا اینکه بخاین برای یه شرکتی کار کنین یا استخدام بشید هنوز اونطور که باید و شاید شرایط و مزایاش مناسب کسی که متاهل باشه و مسئولیت یه خانواده به دوشش باشه نیست. برای همین پیشنهاد بنده اینه که در کنار کار دولتی اگه میخاین برنامه نویسی هم کار کنین حالت فریلنسری کار کنین بهتره. یعنی منظورم اینه که اگه میبینید در کنار کار دولتی میتونید یا زمان ازاد یا وقتشو دارید برای خودتون پروژه گیر بیارید و انجامش بدید که واسه اینکار میتونید تو سایتایی مثل پونیشا ثبت نام کنید و پروژه پیدا کنید یا خودتون مستقیم از یه شرکتی پروژه بگیرید یا تو تلگرام از طریق کانالهای استخدامی پروژه گیر بیارید(مثلا این کانال https://t.me/KaarYab). در مورد یادگیری همزمان اندروید و PHP خب مسلما بهتر این بود که اول یکدوم رو مسلط بشید بعد برید سراغ بعدی. و در مورد اینکه گفتید "خوشی زده زیر دلم"، خب ما با همین خوشی هاست که زندگی میکنیم و چه بهتر اگه کاری که میبینیم واقعا بهش علاقه یا استعداد داریم رو انجام بدیم تا حسرتش به دلمون نمونه :)

محسن
۱۳۹۷/۰۱/۲۷
من پیشنهاد می کنم یک سایت شخصی برای خودتون طراحی کنید و درباره برنامه نویسی بنویسید
یک اکانت در سایت github.com هم درست کنید و سعی کنید پروژه های کوچک کاربری با توجه به تسلطی که در php دارید اونجا آپلود کنید
همینطور تولید آموزش های ویدیویی کوتاه و انتشارشون در سایت های آپارت و یوتیوب می تونه حرکت مفیدی باشه
به این صورت شما در مدت چند ماه یک برند شخصی از خودتون می سازید که البته پشتوانه علمی هم داره
درباره دانشی که کسب کردید، پیشنهاد می کنم سعی کنید یک مدرک بین المللی بگیرید، برای php اطلاعی ندارم ولی در زمینه های دیگه آزمون های مایکروسافت، گوگل، CIW هستن که می تونید شرکت کنید
به نظرم این حرکت ها می تونه شما رو به عنوان یک چهره باتجربه در زمینه برنامه نویسی معرفی کنه
و شاید به عنوان یک سخنران که تجربه نابی در زمینه برنامه نویسی داره در همایش های مرتبط با دولوپرها یا TEDx یا صبح خلاق تهران فرصتی باشه که دیگران بیشتر باهاتون آشنا بشن و از تجربتون استفاده کنن

Insight
۱۳۹۷/۰۱/۲۷
اول تشکر میکنم بابت نکات خوبی که فرمودید.
- اصولا سن محدودیتی برای برنامهنویسی ایجاد نمیکنه. به فردی که 10 سالشه و به فردی که 50 سالشه همینو میگم. این درمورد یادگیری برنامهنویسی و انجام اون. اما برخی از شرکتها در آگهی استخدامشون ذکر میکنن که مثلا حداکثر سن 28 سال. تعداد این شرکتها کم نیست ولی اکثریت رو هم تشکیل نمیدن. لذا شما میتونید شرکتی رو پیدا کنید که محدودیت سنی نداره و این دغدغه رو نداشته باشید.
- یادگیری همزمان php و اندروید (به خصوص برای شخصی در وضعیت شما) به نظرم خیلی مناسب نیست چون فرصت آزمون و خطا و وقت زیادی وجود نداره. چون فرمودید که پیاچپی رو بیشتر دوست دارین، من هم توصیه میکنم تمام تمرکزتون رو بذارید روی اون و بعد هم فریمورک Laravel. الان شرکتهای بسیار زیادی دنبال توسعهدهندهی پیاچپی هستن.
- در پایان، پیشنهاد میکنم علائقتون رو دنبال کنید و اینکه فرمودید آیا خوشی زده زیر دلم هم بهنظرم درست نیست. چون در این کشور زندگی میکنیم یا یکم سنمون بیشتر شده، باید اون چیزی که علاقهمون هست بذاریم کنار و سختی بکشیم؟
اما همونطور که بهتر از من میدونید، یکدفعه نزنید زیر همهچی و از جایی که کار میکنین، استعفا بدین. ابتدا دانشتون رو در حوزهی برنامه نویسی تعمیق ببخشین، یک شرکت خوب و با حقوق نسبتا مناسب پیدا کنین و مطمئن بشید که با شما تمایل به همکاری دارن و بعد میتونید کاملا سوییچ کنید به این حوزه.
موفق باشید.

پویا نظریدانشجوی نرمافزار
۱۳۹۷/۰۱/۲۶
من در جایگاهی نیستم که شما رو راهنمایی و نصیحت و جراتش را هم ندارم ولی مطمئنم اگه توی کاری که تصمیم به انجامش گرفتید فعالیت کنید و بروز تر بشید موفق خواهید شد
مطلبی بود میگفت سن شما تعداد دفعات چرخیدن شما به دور خورشید است پس نا امید نشید راز موفقیت همه کار ها امیدواریست در عوض شما راه چاه رو بلدید و میتونید زود تر به هدفتون برسید
فقط میتونم اینو بگم وقتی توی کاری پای علاقه وسط باشه زمین زمان دست به دست هم میدن و انسان رو به موفقیت میرسونن
با آرزوی موفقیت