پیشرفت فناوری در دنیای کنونی به سرعتی وصفناپذیر رسیده و این در حالی است که افراد در مواجه با فناوریهای جدید که در عرصههای مختلفی عرضه میشوند، به چندین گروه مختلف با ویژگیهای مخصوص به خود تقسیمبندی میشوند که در این مقاله قصد داریم تکتک این گروهها را مورد بررسی قرار دهیم.
Innovators
گروه اول که به اصطلاح Innovators نامیده میشوند، جزو افرادی هستند که خودشان از خلاقیت کافی به منظور بهکارگیری فناوری و یا هر رویکرد و استراتژی متفاوت دیگری که کمک به پیشرفت فردی و کاری ایشان میکند برخوردارند به طوری که این گروه از افراد نیاز به هیچگونه مشوقی ندارند چرا که به اندازهٔ کافی خودانگیخته هستند.
این گروه از افراد میتوانند خطمشیهایی را نه تنها برای خود و دیگر افراد جامعه، بلکه برای سازمان یا شرکتی که در آن کار میکنند نیز طرح کنند و اگرچه که درصد کمی از افراد (در حدود 2.5%) جزو این گروه محسوب میشوند، اما این در حالی است که نقش سازندهٔ ایشان را به هیچوجه نمیتوان نادیده انگاشت به طوری که این گروه از افراد با مشاهدهٔ یک فناوری جدید در محیط پیرامون خود، صرفاً به استفاده از آن نمیپردازند بلکه تلاش میکنند تا به توسعهٔ آن نیز پرداخته و دیگر افراد را به استفاده از آن ترغیب کنند.
Early Adopters
گروه دوم که اصطلاحاً Early Adopters نامیده میشوند و 13.5% از افراد جامعه را به خود اختصاص میدهد، کسانی هستند که در این پروسه بیشترین ریسک را متحمل میشوند زیرا افرادی که جزو این گروه هستند ذاتاً دوست دارند تا همواره اولین شخصی باشند که چیز جدیدی را امتحان میکنند.
معمولاً اینها جزو افراد مرفه جامعه هستند و برای این منظور حاضرند ریسک آن را هم متقبل شوند، تکنولوژیهای جدید خریداری کنند و نیز فراگیری خود را از راهی که شخص دیگری آن را نپیموده دنبال کنند و اساساً این گروه از افراد با مشاهدهٔ یک فناوری جدید میتوانند رابطه خوبی میان آن و نیازهای خود ایجاد کنند.
Early Majority
گروه سوم تحت عنوان Early Majority که 34% از افراد را به خود اختصاص میدهد، افراد محتاطی هستند که دنبالهرو گروه پیش از خود هستند! در واقع، افرادی که در این گروه قرار دارند ترجیح میدهند که نتایج اثباتشدهٔ چیزی را مشاهده کرده سپس به استفاده از آن بپردازند. این گروه از افراد به هیچوجه از پیچیدگی استقبال نمیکنند و همواره به دنبال راهکارهای ساده، به اثبات رسیده و مقرونبهصرفه میباشند (اپلیکیشن و یا وبسایتی که نیازمند صرف زمان به منظور یادگیری نحوهٔ کار با آن باشد، به احتمال قوی این گروه از افراد را جذب نخواهد کرد.)
Late Majority
گروه چهارم که اصطلاحاً Late Majority نامیده میشود و حدوداً درصد مشابه گروه پیشین را به خود اختصاص میدهد (34%) بسیار محتاط بوده و از اینکه خود را به مخاطره بیندازند کاملاً بیزارند. این گروه محافظهکار از ترس اینکه مبادا نتوانند از عهدهٔ یک تغییر به وجود آمده در یک فناوری جدید در مقایسه با نسخهٔ قبلی آن برآیند، به سختی به دنبال راههای جدید میروند و ترجیح میدهند از همان فناوریها، زبانهای برنامهنویسی، نرمافزارها و چیزهایی که پیش از این مورد استفاده قرار میدادند استفاده کنند (برای درک بهتر روحیات این گروه، کاربرانی را مد نظر قرار دهید که میخواهند از ویندوز 7 به ویندوز ۱۰ مهاجرت کنند.)
Laggards
گروه آخر اصطلاحاً Laggards نامیده میشوند که در پایینترین لایه از این هرم قرار میگیرند که اینها بهکارگیری یک فناوری و یا رویکرد جدید را بسیار مخاطرهآمیز تلقی کرده و چنانچه در شرایطی قرار گیرند که مجبور به تعامل با فرایندهای جدید گردند، سراپا استرس خواهند شد!
در حقیقت، چنانچه این گروه کنترل کامل بر و آشنایی خوبی با یک فناوری جدید نداشته باشند، هرگز به دنبال آن نمیروند و این در حالی است که آنها 16% از کل جامعه را به خود اختصاص میدهد که بیشتر این افراد جزو بزرگسالان هستند (در واقع، از آنجا که افراد Technophobe یا کسانی که از تکنولوژی میترسند غالباً از افراد بزرگسال هستند، از همین روی گفته میشود که اینها بیشتر از بزرگسالان جامعه میباشند.)
درآمدی بر اهمیت چرخهٔ پذیریش فناوری
آنچه در اینجا حائز اهمیت میباشد این است که مدیران استارتاپها، سازمانها و شرکتها به هیچوجه نمیبایست طرحی ارائه دهند که همهٔ گروههای فوق را در برگیرد زیرا با شناختی که از هر یک از گروههای فوق پیدا کردیم، معلوم میگردد که طراحی یک برنامهٔ جدید، چه در قالب اپلیکیشن موبایل و چه در قالب دیگر فناوریها، نیازمند مد نظر قرار دادن خصوصیات هر یک از گروههای فوق، به جز گروه اول، میباشد و از این جهت برای گروه Innovators مستثنی قائل شدیم که افراد متعلق به این گروه به صورت خودجوش این مراحل را پشت سر میگذارند.
Technology Adoption Life Cycle چیزی است که در تصویر فوق مشاهده میکنیم. به عبارتی، چنانچه مدیران محصول، طراحان و برنامهنویسان ابتدا به ساکن طرحی کاربردی ارائه دهند که صرفاً گروه دوم (Early Adopters) را هدف قرار دهد، برایشان کفایت میکند زیرا به محض اینکه این گروه از افراد مُهر تأیید بر روی یک فناوری یا یک محصول/سرویس فناورانهٔ جدید بزنند، به ترتیب مابقی گروهها را نیز تحتتأثیر قرار خواهند داد و به آن مسیر هدایت خواهند کرد. از سوی دیگر، این گروه از افراد میتوانند نقش مبلغ هم ایفا کنند زیرا در صورتی که طرح با موفقیت روبهرو شود، این گروه از افراد مابقی گروهها را نیز تشویق خواهند کرد و چنانچه از این طرح استقبال نشود هم نتیجه کاملاً مشخص خواهد بود!
حال نوبت به نظرات شما میرسد. از دید شما چگونه میتوان افراد متعلق به گروه دوم (Early Adopters) را به سمت یک فناوری جدید کشاند تا ایشان نیز بتوانند به نوعی به عنوان مدیران بازاریابی محصولمان در موفقیتاش نقش بازی کنند؟ نظرات، دیدگاهها و تجربیات خود را با سایر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.