بعضی از افراد پیشنهاد میکنند تا هنگامی که علاقهمند به برنامهنویسی شدید، بلافاصله باید وارد عمل شده و با استفاده از زبان برنامهنویسی انتخابی خود ایدهای را به واقعیت تبدیل کنید اما در طرف دیگر برخی پیشنهاد میکنند که از یک رویکرد جزءبهکل استفاده کرده به طوری که ابتدا مفاهیم اصلی برنامهنویسی را یاد گرفته و گام به گام و با گذشت زمان شروع به ساختن برنامه یا اپلیکیشن مد نظر نمایید.
روش Inductive (از جزء به کل) حاکی از آن است که بهتر است کدآموز کارش را از صفر آغاز کند به طوری که کتابها و منابع آنلاینی که از این روش در تألیف منابع آموزشی خود استفاده کردهاند اغلب آموزش خود را با معرفی متغیرها و دستورات شرطی و ... آغاز میکنند. به عبارتی، رویکرد جزءبهکل از مباحث پایهای برنامهنویسی شروع میکند و سپس آهسته آهسته اطلاعات شما را تکمیل میکند (این رویکرد در مقابل روش از کل به جزء قرار دارد که برای کسب اطلاعات بیشتر در این رابطه میتوانید به مقالهٔ آشنایی با رویکرد Deductive (از کل به جزء) در یادگیری برنامهنویسی مراجعه نمایید.)
به تازهکارها پیشنهاد میشود تا از روش جزءبهکل در یادگیری یک زبان برنامهنویسی جدید استفاده کنند چرا که ایشان را از پایه قوی بالا میآورد به طوری که پس از یادگیری کامل مقدمات، برایشان راحتتر و طبیعیتر خواهد بود تا نسبت به ساختن نرمافزارهای پیچیدهتر اقدام نمایند.
برای روشنتر شدن این مسئله میتوان نوشتن یک رمان را مد نظر قرار داد. به طور مثال اگر بخواهید یک رمان به زبان آلمانی بنویسید، ابتدا میبایست با الفبا و دستور زبان آلمانی آشنا شده و پس از تقویت خود از بُعد دامنهٔ لغات، دستور زبان و سایر مسائل مربوطه، خواهید توانست شروع به نوشتن رمان کنید و این در حالی است که اگر بدون کسب دانش در مقدمات زبان آلمانی شروع به نوشتن رمان کنید، احتمال خطای شما، چه در املای کلمات و چه در دستور زبان و غیره، به مراتب افزایش خواهد یافت.
حال نوبت به نظرات شما میرسد. به نظر شما اثربخشترین روش برای یادگیری یک زبان برنامهنویسی چیست و آیا تجربهٔ یادگیری یک زبان جدید با روشهای از کلبهجزء یا از جزءبهکل را داشتهاید؟ نظرات، دیدگاهها و تجربیات خود را با سایر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.