برای یک طراح تجربه‌ی کاربری، وقتی با پاسخ‌ها شروع کنید آسان‌تر است.
توانایی پرسیدن سوالات معنادار، یک مهارت اساسی است که اغلب در جعبه‌ی ابزار یک طراح تجربه‌ی کاربری نادیده گرفته می‌شود. من متوجه شده‌ام که ارتباط واضحی بین تعداد سوالاتی که یک طراح در طول فرایند طراحی محصول می‌پرسد و کیفیت خروجی طراحی نهایی وجود دارد.
به منظور درک چالش موجود، طراحان تجربه‌ی کاربری باید سوالات بزرگی را در هر مرحله از فرایند بپرسند. من یک لیست از سوالات را فهرست کرده‌ام که به نظرم برای پروژه‌های ما در صنایع، دستگاه‌ها و پرسونا‌ها مفید هستند. درست است که این لیست جامع نیست، اما چارچوبی برای تفکر طراحی در مراحل مختلف یک پروژه برای شما فراهم می‌کند.
جلسه‌ی آغازین (Kickoff Meeting)
برای همسو کردن تیم تحویل و ذینفعان حول چشم انداز و طرح پروژه، باید سوالات بزرگی مطرح شود. از پرش به سمت راه حل‌ها خودداری کنید، به جای آن، بر مشکلات اساسی و بینش‌هایی تمرکز کنید که می‌توانند دانشی اساسی برای طراحی بعدی به تیم بدهند.
- مشکل یا نیازمندی‌ای که در صدد حل آن هستیم چیست؟
- محصول باید چه کاری انجام دهد؟
- فرصت کسب و کار چیست؟
- شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) چه هستند؟
- موفقیت را از چه راه‌های دیگری برای این پروژه تعریف می‌کنید؟
- کاربران یا مشتریان ما چه کسانی هستند؟
- چرا محصول ما باید برای کاربران دارای اهمیت باشد؟
- چرا کاربران باید به محصول ما توجه کنند؟
- کاربران در تلاش برای انجام چه کاری هستند؟
- نقاط درد کاربران ما چیست؟
- چگونه می‌توانیم از طریق این فرایند طراحی به کاربران دسترسی پیدا کنیم؟
- آیا محدودیتی (فناوری، کسب و کاری و غیره) وجود دارد؟
- چگونه از رقبایمان بهتر هستیم؟
- آیا محصولات مرتبطی وجود دارند که بتوانیم به آنها نگاه کنیم؟
- تصمیم گیرندگان اصلی در این پروژه چه کسانی هستند؟
- آیا دستورالعمل‌های برند وجود دارند؟
- آیا راهنمای طراحی (Style Guide) وجود دارد؟
مصاحبه با ذینفعان (Stakeholder Interviews)
صحبت با افرادی که علاقه‌ی خاصی به سازمان و پروژه دارند، باعث می‌شود کسب و کار و بازار را بیشتر درک کنید. بسیاری از این سوالات را می‌توان در طول جلسه‌ی آغازین پرسید، اما اگر به صورت جداگانه پرسیده شوند، می‌توانند پاسخ‌های بهتری به شما بدهند.
- نقش شما در این پروژه چیست؟
- آن چیزی که باید به درستی انجام دهیم تا این پروژه ارزشمند باشد چیست؟
- شما شخصاً موفقیت این پروژه را چگونه تعریف می‌کنید؟
- نقش این پروژه در دستیابی به آن موفقیت چیست؟
- اهدافی که باید از این پروژه به دست آوریم چیست؟
- چه چیزی را امتحان کرده اید که جواب نداده است؟
- در آن مورد چه اشتباهی رخ داد؟
- بزرگ‌ترین رقبای ما چه کسانی هستند و چه چیزی شما را در مورد آنها نگران می‌کند؟
- انتظار دارید چگونه این محصول را از سایرین متمایز کنید؟
- می‌خواهید محصول در سال آینده و 5 سال آینده کجا باشد؟
- با توجه به کاربرانتان بزرگ‌ترین دغدغه‌ی شما چیست؟
- چه فرضیاتی در مورد کاربران خود دارید؟
- در مورد کاربران خود چه می‌دانید؟
- رایج‌ترین مشکلات کاربران شما چیست؟
- چه چیزی شما را در مورد این پروژه نگران می‌کند؟
تحقیقات کاربر (User Research)
با درک اهداف و نقاط درد کاربران، می‌توانید از ریسک و هزینه‌ی ایجاد چیزی که آنها نمی‌خواهند، جلوگیری کنید. پاسخ به این سؤالات می‌تواند «چرایی» پشت رفتار کاربران را به شما بدهد. اینها با یافته‌های مشاهده‌ای (آنچه کاربران می‌گویند و انجام می‌دهند می‌تواند متفاوت باشد) و تجزیه و تحلیل داده‌ها (در صورت وجود) به بهترین نحو تکمیل می‌شوند.
زمینه
- روزهای معمولی هفته‌ی خودتان را چگونه می‌گذرانید؟
- در محل کارتان چه نقش و وظیفه‌ای دارید؟
- وظایف روزمره‌‌ی شما چیست؟
- برخی از نرم‌افزارها و وبسایت‌هایی که بیشتر از آنها استفاده می‌کنید کدامند؟
مشکل
- در حال حاضر چگونه (مشکل/وظیفه) را انجام می‌دهید؟
- آیا به دنبال راه حل یا جایگزینی برای (مشکل/وظیفه) هستید؟
- درباره‌ی آخرین باری که برای (مشکل/وظیفه) سعی کردید به من بگویید.
- در حال حاضر چه کاری انجام می‌دهید تا این (مشکل/وظیفه) آسان‌تر شود؟
- آیا راه حلی برای کمک به خودتان در این زمینه امتحان کرده‌اید؟
- آیا محصولات یا ابزارهای دیگری را امتحان کرده‌اید؟
- اگر بله، چگونه در مورد آنها شنیده‌اید؟
- ناامیدکننده‌ترین بخش در مورد (مشکل/وظیفه) چیست؟
- هر چند وقت یکبار با (مشکل/وظیفه) مواجه می‌شوید/ یا آن را انجام می‌دهید؟
- چقدر برای (مشکل/وظیفه) وقت می‌گذارید؟
تست کاربر (User Testing)
با مشاهده‌ی تعامل کاربران واقعی با نمونه‌ی اولیه یا محصولتان، فرضیات خود را تأیید یا رد کنید و تجربه‌ی کاربر را بهبود ببخشید. در حالی که این روش بیشتر برای جمع آوری داده‌های کیفی است، فرصت‌هایی برای تکمیل این یافته‌ها با پاسخ‌های کیفی وجود دارند (مثلاً آزمایش در برابر معیارهای موفقیت).
اولین برداشت‌ها
- اولین واکنش شما نسبت به این محصول چیست؟
- با نگاه به این محصول، در ذهن شما چه چیزی می‌گذرد؟
- چگونه این محصول را با انتظارات خود مقایسه می‌کنید؟
- برای تطابق دادن انتظاراتتان با محصول چه کاری می‌توانید انجام دهید؟
- فکر می‌کنید وظیفه‌ی اصلی این محصول چیست؟
- آیا نگاه کردن به این محصول سوالی را برای شما ایجاد می‌کند؟
- فکر می‌کنید چرا کسی باید از این محصول استفاده کند؟
- فکر می‌کنید این محصول چگونه به شما کمک می‌کند؟
- اولین کاری که در مواجهه با این محصول انجام می‌دهید چیست؟
هنگام انجام وظیفه
- اگر بخواهید وظیفه‌ی X را انجام دهید، چه می‌کنید؟
- انتظار دارید با کلیک روی المان X چه اتفاقی بی‌افتد؟
- چه بخش‌هایی از این طرح برای شما بیشترین/کم اهمیت‌ترین بودند؟
- فکر می‌کنید چگونه می‌توانیم اطلاعات را به شیوه‌ی معنادارتری ارائه کنیم؟
- آیا چیزی وجود دارد که بخواهید تغییر/اضافه/حذف کنید تا تجربه‌ی‌تان را بهبود ببخشید؟
- سخت‌ترین بخش این طرح برای شما کجا بود؟
- آیا به چیز غافلگیر کننده یا غیرمنتظره‌ای برخوردید؟
- در مقیاس 1 تا 5، این طرح چقدر (خوب، بد، سخت، آسان یا ...) بود؟
خلاصه
- احتمال دارد که به طور روزمره از این محصول استفاده کنید؟
- چه چیزی ممکن است باعث شود که مردم از این محصول استفاده نکنند؟
- بیشترین هزینه‌ای که حاضرید برای دریافت این خدمت/محصول بپردازید چقدر است؟
- چه چیزی را درباره‌ی محصول دوست دارید یا دوست ندارید؟
- اگر یک چوب جادویی داشتید، چه چیزی را در محصول تغییر می‌دادید؟
- آیا احساس می‌کنید که این محصول برای شما طراحی شده است؟
- آیا فکر می‌کنید چیزی در این محصول کم و کسر است؟
- از چه صفت‌هایی برای توصیف این محصول استفاده می‌کنید؟
- در مقیاس 1 تا 5، چقدر احتمال دارد یا بعید است که این محصول را به یک دوست توصیه کنید؟
- از آنجایی که توسعه‌ی این محصول تمام نشده، دوست دارید چه چیزی را در نسخه‌ی نهایی آن ببینید؟
نقد و بررسی طرح‌ها (Design Reviews)
مرور طرح‌هایمان که با طراحان دیگر یا تیم بزرگ‌تری در پروژه انجام می‌شوند، می‌توانند به شما این پاسخ را بدهند که «چرا» تصمیم‌های طراحی با اهداف کاربر و کسب و کار همسو هستند. این سوالات را بپرسید تا بهتر بفهمید که یک طراح چگونه به راه حل خود برای یک مشکل رسیده است. به خاطر داشته باشید که یک طراحی خوب، نیاز است که هدفمند باشد.
به طور کلی
- در مورد چه بخشی از این طراحی به دنبال بازخورد هستید؟
- چه محدودیت‌هایی هنگام طراحی دارید؟
طراحی تعامل
- کاربر در این صفحه در تلاش است تا چه کاری انجام دهد؟
- این طرح چه مشکلی را از کاربر حل می‌کند؟
- چگونه ممکن است این طرح شکست بخورد؟
- چگونه به این راه حل رسیدید؟
- نسخه‌ی ساده‌تر این طرح چه می‌تواند باشد؟
- آیا چیزی هست که بتوانیم حذف کنیم؟
- چه فرضیاتی درباره‌ی این طرح دارید؟
- چرا المان X در جایگاه Y قرار دارد؟
- اصلا چرا المان X به کاربر نمایش داده می‌شود؟
- آیا المان X ارزش نمایش به صورت پیش فرض را دارد؟
- چرا طرح به این صورت مرتب و سازماندهی شده؟
- چرا فکر می‌کنید که راه حل شما بهتر از (الگوی طراحی از قبل تایید شده) است؟
طراحی بصری
- سلسله مراتب تایپوگرافی شما چیست؟
- از کدام الگوهای UI استفاده می‌کنید؟
- چه قوانینی را برای این الگوها تعریف کرده‌اید؟
- آیا فرصت‌هایی برای پیوستگی بیشتر وجود دارد؟
- قوانین Padding و Margin شما چه هستند؟
- چه قوانینی برای استفاده از پالت رنگی تعریف کرده‌اید؟
نقد و بررسی طرح‌ها توسط ذینفعان (Stakeholder Review)
بازخوردی از ذینفعان دریافت کنید که واضح، مرتبط و مفید باشد. آنها احتمالاً در ارائه‌ی بازخورد طراحی متخصص نیستند، بنابراین این مسئولیت شماست که سؤالاتی بپرسید که بازخورد را به سمت اهداف پروژه و زمینه‌هایی که در آن متخصص هستند هدایت کند.
- آیا این طرح نیاز کاربران شما را برطرف می‌کند؟
- آیا این طرح به صورت موثری (اهداف پروژه) را برطرف می‌کند؟
- آیا این طرح همه‌ی نیازمندی‌های عملکردی را برآورده می‌کند؟
- آیا این طرح به طور موثر نشان‌دهنده‌ی برند ما است؟
- چرا (درخواست طراحی X که توسط شما مطرح شده است) مهم است؟
نکات پیشنهادی
- سوالات را با دوز زیادی از "چرا؟" یا "درباره‌ی این موضوع بیشتر توضیح دهید" ادامه دهید.
- سعی کنید در نهایت آنچه را که خودتان نمی‌دانید را بفهمید.
- به محصولی که دوست دارید در نهایت طراحی کرده باشید، فکر کنید. سپس به سوالات بزرگی فکر کنید که تیم طراحی باید برای رسیدن به آن محصول ایده‌آل بپرسد.
