یکی از روانشناسان دانشگاه هاروارد به نام William Moulton Marston در دههٔ ۱۹۲۰ مدلی تحت عنوان DISC را ابداع کرد که به موجب فرضیهٔ این رونشناس، رفتار تمامی افراد با توجه به چهار خصیصهٔ اصلی قابلپیشبینی است و آنچه در مورد این تست باید مد نظر قرار داد این است که DISC تحت هیچ عنوان شخصیت افراد را تحلیل نمیکند، بلکه به شخصی که در این آزمون شرکت میکند نشان میدهد که کدامیک از چهار حالت در وی غالب است (چنانچه علاقمند به آگاهی از تیپ شخصیتی خود هستید، باید به تستی تحت عنوان MBTI مراجعه نمایید که برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به مقالهٔ تست MBTI چیست و چه اطلاعاتی از درون ما را فاش میسازد؟ مراجعه نمایید.)
همانطور که در تصویر فوق ملاحظه میشود، این دایره توسط خطی به دو نیمهکرهٔ بالایی و پایینی تقسیم شده که نیمهٔ بالایی نشاندهندهٔ افراد تیز، چابک و برونگرا است و نیمهٔ پایینی هم نشانگر افراد کُند، آرام و درونگرا میباشد. اساساً افراد برونگرا تمایل دارند تا کارها را سریع انجام دهند، سریع صحبت کنند و به سرعت تصمیم بگیرند اما در مقابل، افراد درونگرا دوست دارند تا با آرامش بیشتری صحبت کنند و به طور کلی قبل از اتخاذ هر تصمیمی، دوست دارند تا تمامی جوانب آن را بسنجند (البته توجه داشته باشیم که این موارد مطلق نیستند.)
همانطور که در تصویر فوق ملاحظه میشود، هرچه به مرکز دایره نزدیکتر میشویم، سایه کمرنگتر میشود و این بدان معنا است که این دست تمایلات افراد درجهبندی دارند. توجه داشته باشیم که افراد در آنِ واحد میتوانند هم به نیمهٔ بالایی تعلق داشته باشند و هم به نیمه پایینی اما به هر حال یکی از این دو ویژگی رفتاری است که در اشخاص مختلف غالب است و ایشان غالباً با همان ویژگی شناخته میشوند.
همچنین این دایرهٔ فرضی را میتوان به دو نیمکرهٔ راست و چپ نیز تقسیمبندی کرد بدین صورت که نیمهٔ چپ افرادی را نشان میدهد که کار برایشان مهم است و نیمه راست نشانگر افرادی است که روابط انسانی برایشان بیشتر حائز اهمیت است. افراد اصطلاحاً Task-oriented بیشتر تمایل دارند تا روی منطق، دادهها، نتایج و پروژهها تمرکز کنند اما در مقابل افراد به اصطلاح People-oriented دوست دارند تا روی تجربیات، احساسات، روابط و تعاملات با سایر افراد جامعه تمرکز کنند. همچون تصویر قبل، در این تصویر هم سایهای مشاهده میکنیم که هرچه به مرکز نزدیک میشود کمرنگتر میشود و این بدان معنا است که این دو خصیصه نیز در افراد نسبی بوده و هرگز مطلق نیستند.
با این تفاسیر، همانطور که در تصویر فوق ملاحظه میشود، این دایره فرضی را میتوان به چهار خانهٔ مجزا با خصوصیات منحصربهفردی تقسیمبندی کرد که این تصویر نشانگر چهار ویژگی آزمون DISC است. به طور کلی، هر یک از ما از دید خصوصیات رفتاری در یکی از این چهار خانه قرار میگیریم (مثلاً گفته میشود که احسان تیپ D است و یا ملیحه تیپ S است.) که برای درک بهتر مفهوم DISC، در ادامه با خصوصیات تکتک این تیپها بیشتر آشنا خواهیم شد.
Dominant
افرادی که نه تنها برونگرا هستند بلکه در عین حال کار برایشان مهم است اصطلاحاً تیپ D هستند. این تیپ افراد غالباً روی نتایج، حل مشکلات، مسائل و نتیجه متمرکز هستند.
Inspiring
افرادی که برونگرا بوده اما بیشتر به روابط انسانی متمایل هستند، جزو تیپ I هستند. این گروه بیشتر تمایل دارند تا روی تعامل با سایر افراد، لذت بردن از لحظات زندگی و خوش بودن تمرکز کنند.
Supportive
افرادی که درونگرا هستند و در عین حال روی روابط انسانی متمرکز میباشند اصطلاحاً S هستند به این شکل که روی حفظ روابط انسانی، ایجاد صلح و آرامش و به طور کلی هارمونی متمرکز میباشند.
Cautious
افرادی که درونگرا هستند اما بر خلاف تیپ S، کار برایشان مهمتر از روابط انسانی است اصطلاحاً C نامیده میشوند. این افراد بیشتر روی حقایق، قوانین و مقررات تمرکز میکنند.
به طور کلی، با استفاده از نتایج آزمون دیسک ما این امکان را خواهیم داشت تا نه تنها خودمان را بهتر بشناسیم، بلکه شناختمان از دیگر افراد، همچون همکاران، نیز بیشتر خواهد شد و نتیجه اینکه اگر شریک ما تیپ Inspiring است، خواهیم دانست که از او هرگز نمیباید انتظار تمرکز بر حل مسائل و نتیجهگرایی را داشته باشیم.
آنچه مسلم است اینکه کسبوکارهای مختلف به هر یک از این چهار تیپ برای موفقیت نیاز دارند و هرگز اینگونه فکر نکنیم که تیمی که همهٔ افراد آن D باشند ۱۰۰٪ موفق خواهد شد زیرا علاوه بر نتیجهگرایی، یک تیم نیاز به افرادی دارد تا روی قوانین، روابط انسانی، لذت بردن از محیط کار و … تمرکز داشته باشند (با مراجعه به لینک آزمون آنلاین و رایگان دیسک میتوانید به صورت رایگان در این تست شرکت نمایید.)