«Always Be Closing» جملهٔ معروفی است که Alec Baldwin در فیلم Glengarry Glen Ross میگفت که به منزلهٔ گزارهای بهیادماندنی در میان برخی مدیران فروش است بدین معنا که فروشندگان باید تمام تلاششان را برای فروش محصولات به کار ببندند اما پرسش اصلی این است که آیا در دنیای امروز فروش خدمات و محصولات به همین سادگی است؟
شاید امروزه این استراتژی مانند دهههای گذشته چندان کارآمد نباشد به طوری که در عصر حاضر این تجربهٔ کاربری است که بیش از هر چیز اهمیت دارد و کسبوکارهایی که در این مرحله شکست بخورند، بعید به نظر میرسد که با استفاده از سایر استراتژیها بتوانند به موفقیت چندانی دست یابند!
اهمیت یوایکس در هر نوع کسبوکاری
امروزه کاربران میتوانند محصولات و خدماتی که به دنبال آن هستند را به راحتی و از هر جایی تهیه کنند؛ از یک فروشگاه محلی، یک فروشگاه بزرگ یا از یک سایت فروش اینترنتی معتبر و این در حالی است که اگر مشتری خرید آنلاین را برگزیند، این فرصت را خواهد داشت تا از سراسر کشور یا حتی از اقصی نقاط دنیا خدمات و محصولات مورد نظرش را انتخاب کند و بیشتر کسبوکارهای آنلاین برای کسب موفقیت در این عرصه به دنبال راهی برای ایجاد متمایز نسبت به سایر برندها هستند و تمرکز بر مسئلهٔ تجربهٔ کاربری، یکی از بهترین روشها برای پیروزی در رقابتهایی از این دست است.
بدون شک، از دید اکثر کاربران خریدی خوب است که احساس خوبی در آنها ایجاد کند و اساساً ایشان پلتفرمی را انتخاب میکنند که فروشندگانش رفتار دوستانهای با آنها داشته باشند. در واقع، این محصولات نبودهاند که در تصمیمگیری افراد دخالت داشتهاند بلکه این تجربهٔ کاربری است که چنین تفاوت بزرگی را ایجاد کرده است و نیاز به توضیح هم نیست که مشتریان میخواهند یک محصول بخرند و فرقی هم نمیکند که محیط خرید یک فروشگاه بزرگ محلی باشد یا یک فروشگاه آنلاین بلکه آنچه برای ایشان حائز اهمیت میباشد این است که احساسی مثبت در آنها ایجاد گردد.
در گذشته، تجربهٔ کاربری نوعی تجمل محسوب میشد به طوری که افراد به بوتیکهایی با محصولات لوکس میرفتند و مبالغ هنگفتی را هم برای محصول مد نظر خود و هم برای خدمات خاص و منحصربهفردی که ارائه میشد پرداخت میکردند اما امروزه مشتریان این خدمات را از همهٔ تجربههای خرید خود انتظار دارند و فرقی نمیکند که محصول مد نظر ایشان آخرین مدل لباس باشد یا بیمهٔ عمر.
نقش بازاریابی دهان به دهان در ایجاد یک تجربهٔ کاربری خوب
بازاریابی دهان به دهان نیز همچنان ابزار ارزشمندی در موفقیت کسبوکارها به شمار میرود و به نوعی مرتبط با یوایکس است. این بازاریابی، نوعی برندسازی رایگان است که در آن مشتریانی که از کسبوکار، محصول، خدمات یا هر چیز خاصی راضی بودهاند، از رضایتمندی خود برای دیگران داستانهایی تعریف میکنند.
در عصر حاضر، کسبوکارها لزوماً با تبلیغات رونق نمیگیرند و هنوز هم بازاریابی دهان به دهان یکی از بهترین و ارزشمندترین ابزارهایی است که کسبوکارهای مختلف برای موفقیت و پیشبرد اهدافشان میتوانند از آن بهره بگیرند. برای روشنتر شدن این مسئله، مثالی میزنیم. زمانی که بخواهید یک قهوهساز یا ریشتراش بخرید، در تصمیمگیری به کدام یک از این افراد بیشتر اعتماد میکنید:
- فروشندهای که بابت فروش هر محصول کمیسیون دریافت میکند؟
- دوست صمیمی خود که از آن محصول استفاده کرده و اصلاً راضی نبوده است؟
در عصر حاضر، کسبوکارهایی که مسئلهٔ تجربهٔ کاربری را نادیده گرفته و همچنان به شیوههای سنتی بازاریابی اکتفا میکنند، مانند گذشته نتیجهای نخواهند گرفت و پرسش اصلی اینجا است که آیا غیرمنطقی نیست که یک روش یکسان را بارها و بارها امتحان کنیم و توقع داشته باشیم که نتیجهٔ متفاوتی عایدمان شود؟
هر نوع کسبوکاری که بر فراهم کردن بهترین تجربه برای هر مشتری بالقوه و مشتریان سابق تمرکز کند، فرصت بهرهگیری از بازاریابی رایگان را در اختیار خواهد داشت. به عبارتی، مشتریانی که از خدمات و محصولات شما راضی باشند، تجربهٔ خود را در کانالها و شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. در واقع، در عصر حاضر آنچه یک شرکت یا استارتاپ برای به دست آوردن کنجکاوی دیگران نیاز دارد، گذاشتن یک پست تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی است.
نتیجهگیری
به دست آوردن یک مشتری جدید به مراتب بیشتر از حفظ مشتریهای قدیمی هزینه به دنبال خواهد داشت و توجه به تجربهٔ کاربری مخاطبین و تمرکز بر آن، یک استراتژی مؤثر در بسیاری از حوزهها است. اگر هر نوع بیزینسی به جای تلاش برای جذب مخاطب یا کاربر بیشتر، تمرکز خود را بر رفع نیازهای مشتریان فعلی بگذارد و تجربهای دوستانه و همراه با آگاهیبخشی برای ایشان فراهم کند، میتواند تا حدودی موفقیت خود را تضمین کند.