پارک‌های علم  و فناوری را به دامداری تبدیل کنید!

پارک‌های علم و فناوری را به دامداری تبدیل کنید!

موضوع پارک‌های علم و فناوری و مراکز رشد، چند سالی است که ابزار تراز اول توضیحات، توجیهات، آمارسازی‌ها، تبلیغات و نمایش‌ دانشگاه‌ها، وزارت علوم، مسئولان و بازیگران اکوسیستم کارآفرینی است. در این نوشته، با نگاهی انتقادی و البته اغراق‌آمیز، سعی در آسیب‌شناسی مسیر غلط این مراکز و عدم بهره‌وری آن‌ها را داریم. 

آنچه در چند سال اخیر شاهد آن بوده‌ایم حجم وسیعی از رویدادها، همایش‌ها و نمایشگاه‌های دستاوردهایی است که خروجی آن‌ها بیش از این‌که در عمل و زندگی مردم محسوس باشد، در ارائه‌ها و فضای نمایشی متصدیان این مراکز دیده می‌شود. 

هر زمان‌که در مورد رشد و توسعه‌ی فناوری و یا کارآفرینی از بازیگران اصلی سؤال شود، با ژستی از دستاوردهای خود می‌گویند که تصور می‌شود این مراکز در اوج بهره‌وری و درنهایت سرعت در حال فتح مرزهای علم و اقتصاد هستند (اما احتمالاً درجایی خارج از ایران!)

در این میان نباید برکات پارک‌ها و مراکز نوآوری را کتمان کرد! افزایش جمعیت کارآفرینان شیک‌پوش و به نام، افزایش جمعیت مدیران کشور، افزایش راه‌های معافیت از مالیات و کم کردن هزینه‌های شرکت‌هایی باسابقه چندین و چندساله در پوشش دانش‌بنیان و ... ازجمله معدود آورده‌های این انقلاب فناورانه است.

بر اساس آمار‌های دولتی تاکنون یعنی اواخر سال هزار و چهارصد، ۴۹ پارک علم و فناوری ۲۲۳ مرکز رشد واحدهای فناور، ۱۰ هزار و ۷۰۰ واحد فناور و ۱۶۰۰ شرکت دانش‌بنیان در پارک‌ها و مراکز رشد مشغول فعالیت هستند همچنین حدود ۶۵ هزار نفر نیز در این مراکز اشتغال دارند. این جمعیت از شاغلین، اصلی‌ترین دستاورد حقیقی و مهم‌ترین ابزار دفاعی مدیران و مسئولان و بازیگران اصلی اکوسیستم است اما به چه قیمت؟!

از این جیب به آن جیب، علی برکت الله!

به زبان ساده، در اداره‌ی اقتصادی و مدیریت حکومتی،  آنچه ضرورت محسوب می‌شود، تولید یا تهیه‌ی ضروریات جامعه است. امروزه شاهد آن هستیم. کارشناسان و کارآفرینان و نظریه‌پردازان، از آمار بالای آورده‌های مالی و اشتغال‌زایی در بخش خدمات می‌گویند و اکثر آن‌ها اعتقاد دارند که کارآفرینی در بخش خدماتی بهینه‌تر از تولید است و برای اثبات حرف خود به آورده‌های مالی و اشتغال‌زایی 70 تا 80 درصدی در کشور‌هایی مانند امریکا و کره جنوبی اشاره می‌کنند اما به ‌صرف پرداختن به خدمات، تمامی نیازهای جامعه را آن‌هم در شرایط تحریمی می‌توان پاسخ داد؟ مواردی مانند صنایع سنگین، کشاورزی و فعالیت‌های زیرساختی، از بدیهایت و نیازمندی‌های پایه هر کشور است که باید به آن‌ها پاسخ داد و در این مسیر به دلیل پیش‌نیازهای متعدد و متنوع فنّاورانه، محدوده‌ی اقدام و هزینه، بسیار وسیع است و کمبود‌های آن را باید با استفاده از تبادلات بین‌المللی و صرف منابع ارزی جبران کرد. برای تأمین منابع ارزی نیز طبیعتاً باید درآمد‌های ارزی داشت که برای آن، یا باید خدمات بین‌المللی عرضه کرد یا محصول باکیفیت و موردنیاز بازار‌های بین‌المللی را تولید کرد. 

آنچه بیشتر شرکت‌های دانش‌بنیان و کارآفرینان مشغول در مراکز رشد و نوآوری انجام می‌دهند، در حوزه‌ی خدمات است که بیش از آن‌که آورده‌ی بنیادینی در بر داشته باشد، جریانات مالی را تغییر می‌دهد. به‌عنوان‌مثال دی‌جی‌کالا، اسنپ، علی بابا و ...  کسب‌وکارهای شناخته‌شده و اشتغال‌زایی هستند که در عین پاسخگویی به نیازی از جامعه، ابزار و جریانات مالی عرضه و تقاضا را تغییر داده‌اند و از آن کسب درآمد می‌کنند. بدیهی ست که اثرات مثبتی مانند کاهش مصرف انرژی و کمک به حفظ طبیعت و محیط‌زیست را نیز بتوان برای آن‌ها متصور شد اما نیازمندی‌های جامعه و اقتصاد امروز، خصوصاً درآمد ارزی، چیزی فراتر از این حرف‌هاست. معدود شرکت‌هایی در پارک‌های علم و فناوری هستند که به تولید یک محصول ضروری یا فناورانه مشغول باشند اما عدم حمایت صحیح و عدم انبوه‌سازی و استفاده کاربردی، مانع از اثرگذاری چشم‌گیر آن‌ها بر اقتصاد کشور و رفاه جامعه می‌شود. شاید موضوع اشتغال‌زایی امر مهمی باشد و بتوان با نگاهی خوش‌بینانه از سطح اشتغال‌زایی شرکت‌های فعال در پارک‌های علم و فناوری و مراکز رشد اعلام رضایت کرد و بازده‌ اقتصادی و زیرساختی آن را برای آینده متصور شد اما با این مسیر امیدی نیست و این سطح از اشتغال در این مراکز احتمالاً در آینده‌ای نزدیک به چالشی بزرگ تبدیل خواهد شد چراکه این شرکت‌ها پس  از چاقی مفرط و بی‌دلیل و بدون سودآوری منطقی، به‌زودی مجبور به تغییر مسیر و تعدیل نیرو خواهند شد تا با استفاده از سیستم‌های هوشمند و فعالیت‌های خدماتی سبک‌تر، با نیروی کمتر، درآمد بیشتری داشته باشند.

در حال حاضر مساحت پارک‌های علم  و فناوری و مراکز نوآوری، چیزی حدود 100هزار هکتار است که اگر آن را به دامداری مکانیزه تبدیل کنیم، ضمن استفاده و توسعه دانش‌های فناورانه، می‌تواند ضمن پاسخ به نیازهای غذایی ضروری داخلی، آورده‌های ارزی به‌مراتب بیشتری داشته باشد و تأثیر به‌مراتب بیشتری بر رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی داشته باشد. شاید با خود فکر کنید دامداری به آب و علوفه و .. نیاز دارد و محدودیت منابع داریم. اما هر چیزی راه‌حلی دارد. مثلاً یکی از دام‌های ایده‌آل برای شرایط محدودیت منابع و خشک‌سالی شتر است. 

عربستان سعودی با پرورش حدود 1 میلیون شتر، درآمد 680 میلیون دلاری از صادرات گوشت آن داشته است و درآمد ما از پارک‌های علم و فناوری با فرض صحت گزارش‌های دولتی، 80 میلیون دلار بوده است! 

پرورش هر شتر ۳۰ مترمربع فضا نیاز دارد و برای پرورش ۵ میلیون شتر، 15هزار هکتار زمین نیاز است 85هزار هکتار دیگر را نیز به فضای بازگشت و گذارشان اختصاص می‌دهیم و با فرض استفاده 50 درصدی از دام پرورش‌یافته برای بازارهای بین‌الملل، می‌توان درآمد ارزی تقریبی ۳ میلیارد دلاری را برنامه‌ریزی کرد!!! در ضمن مراحل راه‌اندازی تا پرورش و تولید و عرضه محصول و سایر موارد را می‌توان به‌صورت فنّاورانه و فناور محور پیش برد و نه‌تنها از برنامه‌نویسان بلکه از متخصصان سایر حوزه‌ها نیز استفاده کرد.

(این تنها یک مثال تخریبی برای نشان دادن هدر رفت سرمایه‌های مادی و غیرمادی در پارک‌های علم  و فناوری بود!)

مسیر درست چیست؟

با همه‌ی انتقادات و تخریب‌های صورت گرفته در بخش‌های قبل، بازهم می‌توان راه‌کاری برای بهبود وضع موجود ارائه کرد. طبیعتاً در کنار حمایت اصولی و عملی (به‌جای شعار و نمایش) از اقدامات فناورانه در حوزه‌ی صنعت و کشاورزی به‌منظور بهبود تأمین نیازهای ضروری، باید اقداماتی انجام داد تا ضمن استفاده از ظرفیت‌های منابع انسانی موجود در کشور، آورده‌های ارزی مناسبی را رقم زد. حرکت به‌سوی هوش مصنوعی با رویکرد تولید محور تجهیزات و نرم‌افزارهای مرتبط برای عرضه در بازارهای بین‌المللی و همچنین  تأمین داخلی برای جلوگیری از صرف ارز برای واردات یکی از راه‌کارهای اصولی و جذاب می‌تواند باشد. از سوی دیگر جامعه‌ی برنامه‌نویسی و متخصصان حوزه‌ی فناوری اطلاعات، پتانسیل‌های بسیار مناسبی هستند که به کمک آن‌ها می‌توان با کمترین اثرپذیری از تحریم‌ها و محدودیت‌ها، به بازارهای بین‌الملل ورود کرد و با پروژه‌های بین‌المللی و سودآور، ضمن کسب درآمد‌های ارزی، از هدر رفت  سرمایه انسانی و خروجشان از کشور کم کرد.

این‌ها مواردی است که به‌صورت کلی می‌توان به آن‌ها اشاره کرد و شاید به ذهن خیلی‌ها برسد اما نکته‌ی ضروری و مهم اصلاح ساختار‌های مدیریتی و نظارتی مراکز نوآوری و فناورانه است تا بتوان از فسادهای احتمالی کاست و بهره‌وری اصولی را رقم زد.

از بهترین نوشته‌های کاربران سکان آکادمی در سکان پلاس


online-support-icon