یکی از سختترین کارها برای برنامهنویسان فریلنسر، پیشنهاد یک قیمت مناسب به مشتری است که نه تنها برای آنها سودآور باشد، بلکه حاکی از مهارت و تجربهٔ آنها در حوزهٔ کاریشان نیز باشد. فریلنسرهای بسیاری هستند که به مشتریان خود قیمت کمی پیشنهاد میدهند؛ گرچه ممکن است این روش برای آنها در کوتاه مدت فایدهای داشته باشد، اما در مقابل باید ساعات بیشتری کار کنند تا بتوانند درآمد خوبی به دست بیاورند! اگر شما در چنین موقعیتی قرار دارید یا اینکه تصمیم دارید شغل ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر خود را ترک کنید و یک برنامهنویس فریلنسر شوید، برای اینکه از تصمیم خود بیشترین فایده را ببرید، نکاتی را باید رعایت کنید. هنگامی که میخواهید یک استراتژی قیمتگذاری را انتخاب کنید، پول تنها چیزی نیست که باید راجع به آن فکر کنید، بلکه کیفیت زندگی که برای خودتان در نظر گرفتید نیز حائز اهمیت است و این همان چیزی است که در این مقاله قصد داریم مورد بررسی قرار دهیم.
استراتژی پرداخت ساعتی برای انجام پروژههای نرمافزاری
اکثر فریلنسرها در شروع کار خود، از نرخ ساعتی استفاده میکنند. این روش ممکن است در بعضی پروژهها جواب بدهد، اما در مقابل ممکن است برای برخی از پروژهها نامناسب باشد. در برخی موارد، پرداخت ساعتی عبارت است از محاسبهٔ مقدار زمانی که پروژه به طول میانجامد.
برای مثال، اگر شما برای یک پروژه ساعتی ۲۵ هزار تومان در نظر بگیرید، اگر پروژهٔ شما ۴ ساعت طول بکشد، شما فقط ۱۰۰ هزار تومان به دست میآورید در حالی که ممکن است تصور کنید ارزش کاری که شما انجام دادید 10 برابر بیشتر از این مقدار است. متأسفانه دلیل این پول کمی که شما دریافت کردید، سیاست پرداخت ساعتی است!
وقتی شما در مورد این مسئله تحقیق میکنید، متوجه میشوید بسیاری از برنامهنویسان همان کاری را میکنند که شما انجام دادید، اما درآمدی که آنها بهدست میآورند، خیلی بیشتر از درآمد شما است! ممکن است غیرمنصفانه به نظر برسد، اما آنها هزینهٔ کار را براساس هر پروژه تنظیم میکنند نه مقدار زمانی که پروژه طول میکشد که در ادامه بیشتر پیرامون این موضوع توضیح خواهیم داد.
آشنایی با استراتژی محاسبهٔ هزینهٔ مبتنی بر پروژه
اگر میخواهید تصمیم بگیرید که بر اساس پروژهای که انجام میدهید حقالزحمهٔ خود را دریافت کنید، مواردی که در ادامه بازگو میکنیم را باید در نظر بگیرید. در این حالت، شما حقالزحمهٔ خود را براساس نتیجهٔ نهایی مورد انتظار مشتری پیشنهاد میدهید نه براساس زمانی که پروژه از شما میگیرد. در عین حال این شیوه ممکن است مضراتی هم به همراه داشته باشد، به خصوص زمانی که پروژه طولانی و دشوار است؛ اما در طولانی مدت، این روش بهترین راه برای موفقیت در کار است به خصوص زمانی که شما مهارت و شهرت لازم را کسب کرده باشید.
اگر بر کیفیت کاری که به مشتری میدهید تأکید کنید و به مشتری اطمینان دهید که کیفیت کارش ارزش خوب هزینه کردن را دارا است، میتوانید در پروژههای بعد مبلغ بیشتری به دست آورید. با این شیوه، میتوانید زمان خود را کنترل کرده و برای انجام دادن کارهای دیگر هم وقت کافی خواهید داشت. با این حال، اگر میخواهید بر اساس پروژهها حقالزحمهٔ هر کار را تعیین کنید، باید برای پروژههایی که انجام میدهید یک قیمت تمامشده در نظر بگیرید (در واقع، با دنبال کردن این شیوه، میتوان گفت که بر اساس اصل پارِتو، با اختصاص فقط ۲۰٪ از زمان خود، به ۸۰٪ از درآمدزایی مد نظر دست خواهیم یافت. برای آشنایی بیشتر با این اصل، به مقالهٔ قانون ۸۰/۲۰ (اصل پارِتو) چیست؟ مراجعه نمایید).
تعیین کردن قیمت نهایی پروژههای نرمافزاری
در این مرحله، خیلی از فریلنسرها اشتباهاتی مرتکب میشوند که ممکن است هزینه و زمان زیادی از آنها بگیرد. برای مثال، بسیاری از برنامهنویسهای تازهکار، ابتدا مدت زمان انجام پروژه را حساب میکنند سپس مشکلات و موانع کار را میسنجند و در آخر، شیوهٔ پرداخت ساعتی را به مشتری پیشنهاد میدهند. این شیوهٔ کار کردن نه تنها اشتباه است، بلکه ممکن است نتیجهٔ معکوسی نیز داشته باشد به خصوص اگر پروژه سختتر از آنی باشد که شا تصور کردهاید!
کار دیگری که بسیاری برنامهنویسان انجام میدهند، کپیبرداری قیمت از سایر فریلنسرها است. این روش ممکن است شیوهٔ خوبی به نظر برسد، اما در نهایت به ضرر شما است چرا که امروزه به دلیل زیاد شدن برنامهنویسان فریلنسر، اکثر ایشان سعی در پایین نگاه داشتن حقالزحمهٔ خود دارند که این در نهایت به ضرر جامعهٔ توسعهدهندگان خواهد شد. روی هم رفته، بهترین کاری که باید انجام دهید، این است که هنگام تعیین کردن قیمت نهایی، نکات زیر را در نظر بگیرید:
آیا شما از این مشتری خوشتان میآید؟ ممکن است در نگاه اول در نظر گرفتن این مسئله برای تعیین کردن قیمت خندهدار باشد، اما واقعیت آن است که این نکته خیلی مهم است. اگر مشتری و کاری که از او میگیرید برای شما مطلوب باشد، از کاری که میکنید لذت خواهید برد و حجم کار شما زیاد به نظر نخواهد رسید؛ اما اگر از مشتری مذکور خوشتان نیاید یا پروژه برای شما لذتبخش نباشد، حقالزحمهٔ خود را افزایش دهید تا توانسته باشید بخشی از این احساس ناخوشایند را جبران کنید.
مشتری حاضر به پرداخت چه قیمتی است؟ علاوه بر اینکه باید در مورد مشتری و احساسی که نسبت به او و پروژهاش دارید فکر کنید، باید قیمتی که مشتری حاضر به پرداخت آن است را نیز در نظر بگیرید. گاهیاوقات شما با یک شرکت بزرگ با بودجههای کلان مواجه میشوید به طوری که این شرکتها حاضرند برای کار خوب شما هر قیمتی پرداخت کنند. در مقابل، گاهیاوقات استارتاپها یا افراد حقیقی به شما پیشنهاد کار میدهند که مسلماً از توان مالی اندکی برخوردارند.
نتیجهگیری
در آخر باید گفت که هیچ فرمول ثابتی برای قیمتگذاری کار شما وجود ندارد بلکه باید بر اساس نیازهای هر پروژه سیاست قیمتگذاری خاصی را دنبال کرد. بسیاری از برنامهنویسها ارزش کار خود را با دلیل مشخصی تعیین میکنند و امیدوارند که مشتری پیشنهاد آنها را بپذیرد و چنین رویکردی این ریسک را دارد که مشتری بپرد! برنامهنویسهای دیگر یک حقالزحمهٔ مشخصی برای خود در نظر دارند اما تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا بفهمند طرف مقابل چقدر بودجه دارد و بر آن اساس، حقالزحمهٔ خود را اعلام میکنند.
به طور کلی، مهم نیست که شما در فریلنسینگ چهکار میکنید، بلکه فقط باید نکات فوقالذکر را در استراتژی قیمتگذاری خود مد نظر داشته باشید تا به عنوان یک برنامهنویس فریلنسر، بتوانید درآمد ماهیانهٔ خود را بالا برده و از نتیجهٔ به دست آمده از کارتان لذت ببرید.
حال نوبت به نظرات شما میرسد. در فضای کاری/فرهنگی ایران، چه سیاستهایی برای موفقیت به عنوان یک برنامهنویس فریلنسر پیشنهاد میکنید؟ نظرات و دیدگاههای خود را با سایر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.