شرکتهای بزرگ و معروف در بخشهای مختلف خود به کارشناسان و متخصصهای مختلفی خصوصا در زمینه برنامهنویسی و IT نیاز دارند که این امر زمینهی انگیزهی بسیاری از افراد در هدف پیشرفت حرفهای و مسیر شغلی را فراهم میکند. کار کردن در شرکتهای معتبر و معروفی مانند دیجی کالا، اسنپ، تپسی، کافهبازار و ... برای هرکسی میتواند جذاب باشد اما باید به خاطر داشت که همیشه شرایط آنگونه که به نظر میرسد نیست و برخی اوقات باید به خاطر داشت که آواز دهل از دور خوش است.
درونش ما را کشته است، بیرونش دیگران را!
شکی نیست که شرکتهای توسعه یافته و بهنام و یا سازمانهای دولتی و خصوصی سرمایهدار، می توانند در برخی موارد ضروری از جمله تامین مالی، شرایط بهتری را برای کارمندان خود فراهم کنند اما رضایت شغلی به همینجا ختم نمیشود. در تئوریهای منابع انسانی موارد متعددی برای رضایت شغلی مطرح میشود که اصطلاحا آنها را در دو قالب عوامل بهداشتی و عوامل انگیزشی دستهبندی میکنند. به طور خلاصه عوامل بهداشتی عواملی هستند که برای کارمندان ضروری هستن و وجود آنها یک ضرورت است و عدم وجود آنها باعث عدم رضایت کارکنان میشود. اما عوامل انگیزشی، عواملی هستند که عدم وجودشان تاثیر بهسزایی در شرایط کارکنان ندارد اما وجودشان میتواند رضایت کارکنان را افزایش دهد.
شاید به طور متعدد شاهد این موضوع باشید که مدیران ارشد و میانی شرکتهای معروف و به ظاهر معتبر، رویدادهای رسمی و غیررسمی متعددی را با موضوع رضایت کارمندان، سازمان حرفهای، سازمان خلاق، مسیر حرفهای کارکنان، توسعهی سازمان و سایر موارد دهنپر کن برگزار کنند و در کنار آن به برندسازی شخصی نیز بپردازند و محتواهای متعددی نیز در حسابهای کاربری خود در فضاهایی مانند لینکدین منتشر کنند اما آیا همهی این موارد را با موفقیت پیادهسازی کرده اند؟ آیا واقعا کارکنان سازمانی که در آن عضو هستند، رضایت شغلی همهجانبه دارند؟ نکتهای که در این شرایط وجود دارد عدم توانمندی همین مدیران به نام در پیادهسازی صحیح تئوریها و تعریف صحیح عوامل انگیزشی و بهداشتی است و نتیجه آن از دست رفتن عوامل مهمی از جمله حس اثرگذاری، حس مهم بودن و حس رشد در کارکنان است که به خوبی فراهم نمیشود. این کارکنان در عین حال که شاهد نمایشهای متعدد از جانب سازمان و مدیران خود هستند، رضایت حقیقی و کامل را بدست نمیآورند و در حالی آنها را در عکسهای سازمانی خوشحال و خندان میبینید که در ذهنشان به این فکر میکنند که «آنقدر هم که از بیرون به نظر میرسد شرایط خوب نیست!». نکتهی کلیدی در رضایت نسبی و چسپندگی شغلی برای این افراد، شهرت سازمان و احتمالا حقوق پرداختی آن است که هر دو عوامل پرقدرتی برای جذب و نگه داشت نیرو محسوب میشوند و همین قدرت شرایط بسیار مناسبی را برای مدیرانی فراهم میکند که حتی با سطح دانش و مهارت ناکافی، به مدد نیروهای متخصص و حرفهای اجرایی، بیش از آنچه که باید به موفقیت دست یابند و به برندسازی شخصی خود برسند.
آرمانشهری در کار نیست، آرمانهای خودت را بساز
همیشه شرایط با آنچه که در ذهن پرورش میدهیم یکسان نیست. شاید بارها در زندگی تجربهی رویا پردازی نسبت به مواردی و اهدافی را داشتهاید و پس از رسیدن به آن دیدهاید که شرایط آنقدر هم که فکر میکردید ویژه و خاص نیست. بعضا در این رویا پردازی و افکار آرمانی و عجیب و غریب، شرایط فعلی خود را سخت و طاقت فرسا کرده و برخی فرصتهای خود را نیز از دست دادهاید.
اغلب تصور برنامهنویسان از شرکتهای معروف، آرمان شهریاست که در آن قرار است همهی شرایط از فنی تا محیطی و مالی ایدهال باشد اما حقیقت چیز دیگری است. آرمانهایی که برای رشد فنی و پیشرفت شغلی در ذهن نقش میبندد در فضایی رقم میخورد که پویایی فنی و حرفه ای داشته باشد؛ در حالی که معمولا شرکتهای معروف، شرکتهای رشد یافتهای هستند که ضمن ساختارمند شدن و بلوغ سازمانی، پویایی فنی و حرفهایشان کم میشود و در این شرایط نیروی کار، فضای رشد فنی و تخصصی و چالشهای حرفهای پیش روی خود را کمتر از تصوراتش میبیند.
راهکاری که در این شرایط میتوان توصیه کرد این است که اگر در چنین شرکتی فعالیت دارید سعی کنید خودتان برای رشد فنی و به چالش کشیدن فنیتان اقدام کنید که احتمالا با توجه به محدودیتهای محیط کارتان نیاز باشد تا این موضوع را با پروژههای جانبی و کار خارج از شرکت، پیش ببرید.
اما اگر در چنین شرکتهایی مشغول نشدهاید، پیشنهاد میشود اگر رشد روزافزون و چالشهای تخصصی پی در پی را به عنوان یک موضوع مهم در ذهن دارید، از رفتن به چنین مجموعههایی خودداری کنید و به دنبال کار کردن در پروژههای خاص و چالشی و یا شرکتهای کمتر توسعه یافته اما دارای محصولات متعدد و چالش محور باشید.
شرکتها و سازمانهایی هستند که ضمن داشتن محصولات خاص و مرتبط با تکنولوژهای بهروز، هنوز به ورطهی نمایشها و اسم بازیها وارد نشدهاند و در عین فراهم کردن شرایط مالی خوب، شرایط فنی و تخصصی خوبی نیز برای کارکنان و برنامهنویسان خود فراهم میکنند و این میتواند شرایط ایدهآلی برای هرفردی باشد.
از سوی دیگر به خاطر داشته باشید، اگر در سازمانی فعالیت میکنید که احتمالا با شرایط ایده آل فاصله دارد اما بستر رشد فنی را برایتان فراهم میکند، با فکر کردن دائم به پیوستن به سازمانهای بزرگ و مشهور، شرایط فعلی خود را پراصطکاک و مستهلک نکنید. به این فکر کنید که توامندی و مهارت خود و به طبع آن سازمان فعلیتان را افزایش دهید. در این صورت یا مانند همان سازمانهای معتبر، سازمان فعلی تان و خودتان با هم رشد میکنید و شرایطتان را در همهی ابعاد بهبود میدهید و یا در صورت عدم رشد سازمان فعلیتان نیز، شما به سطحی از تخصص و مهارت میرسید که با خیالی آسودهتر و با دامنهی انتخابی وسیعتر، مسیر عضویت در سازمانهای معتبر و مسیر حرفهای را در پیش بگیرید.