اسناد برنامه ای کسب و کار
اسنادی برای کسب و کارها ارائه میشود که رویکرد برنامه ریزی نیز در آنها وجود دارد. از مهمترین این موارد میتوان به business plan و business model اشاره کرد. مدل کسب و کار بیانگر ساختاریست که شرکت از راه آن، سود خود را ایجاد میکند در حالی که طرح کسب و کار، سندی است که استراتژی شرکت و عملکرد مالی مورد انتظار برای سالهای آینده را ارائه میدهد. همانطور که مشاهده میکنید، مدل کسب و کار در دل طرح کسب و کار قرار دارد. مدل کسب و کار و شیوه ی قرارگیری شرکت در زنجیره ی ارزش صنعت خود و شیوه سازماندهی روابط خود با تأمین کنندگان، مشتریان و شرکای خود را برای سودآوری بیان میکند. طرح تجاری، این داستان را در یک سری اقدامات استراتژیک ترجمه میکند و مسائل مالی آنها را کمّی میکند.
Business Model یا مدل کسب وکار
مدل های کسب و کار، منطقیرا برای بیان چگونگی ایجاد، ارائه و گرفتن ارزش کسب و کار ارائه می دهند. بوم مدل کسب و کار ابزاری برای ترسیم و برنامه ریزی مولفههای مختلف برای مدل تجاری است. این مولفهها براساس ابزار بوم مورد استفاده ی شما متفاوت است. بیشترین و پرکاربردترین مورد را Osterwalder و Pigneur در کتاب «خلق مدل کسب و کار» تولید کردهاند که دیگران، آن را به اسم مدل canvas میشناسند. هر شرکت مدل کسب و کار خاص خود را دارد. به خودی خود یک مدل کسب و کار همگانی و ثابت در صنعت وجود ندارد، اگرچه ممکن است شرکت ها پیرامون مدل کسب و کار موفق یک شرکت، به دنبال تقلید از آن باشند. بهطور کلی آنچه که در مدل کسب و کار در اختیار قرار میگیرد را میتوان به شکل زیر نمایش داد.
بعد 1: چه کسی مشتری ماست؟
برای توصیف منطق شرکت، مشتری در مرکز هر مدل کسب و کار است. نیازها و مسائل آنها در اساس چرایی و شیوه کار شرکت است، در غیر اینصورت کسی وجود ندارد که به شما پول پرداخت کند.
بعد 2: چهچیزی به مشتریان خود تحویل میدهیم؟
ارزش پیشنهادی در واقع برای شیوه پاسخگویی به نیازهای مشتریان و شیوه حل نیازهاست.
بعد 3: چگونه این پیشنهاد ایجاد شده است؟
برای ارائه پیشنهاد ارزش، شرکتها باید فرآیندها و فعالیتهای خاصی را با استفاده از منابع و تواناییهای خود و همچنین هماهنگی با بهره بردن از زنجیره ارزش انجام دهند.
بعد 4: چرا توجیهپذیر است؟
سرانجام، ساختار هزینه و جریانات درآمد توضیح داده میشود تا شیوه کسب درآمد با این مدل کسب و کار را توضیح دهد.
Business plan یا طرح کسب و کار
طرح کسب و کار شرح مکتوب آینده کسب و کار است. سندی که میگوید شما قصد انجام چه کاری را دارید و چگونه میخواهید آن را انجام دهید. اگر یک پاراگراف را در پشت پاکت با شرح استراتژی کسب و کار خود یادداشت کنید، یک طرح یا حداقل جوانهی یک طرح را نوشته اید.
طرحهای کسب و کار ذاتاً استراتژیک هستند. امروز با منابع و تواناییهای خاصی شروع میکنید و میخواهید به یک نقطه در آینده (معمولاً سه تا پنج سال) برسید. در آن زمان کسب و کار شما مجموعهای متفاوت از منابع و تواناییها و همچنین سودآوری بیشتر و دارایی بیشتری خواهد داشت و طرح شما نشان می دهد که چگونه از از نقطه آغاز به آنجا خواهید رسید.
برخی فلسفه ایجاد طرح کسب و کار را ایجاد سندی بهمنظور توضیح طرح و توجیه سودآوری آن برای سرمایه گذاران میدانند و این رویکرد منجر به آن شده است که ذهنیتی مبنی بر عدم نیاز به آن ایجاد شود. اما با نگاهی استراتژیکتر میتوان بهره بیشتری از آن برد و با این رویکرد میتوان الزام آن را بیشتر حس کرد.
در ادامه آنچه که در طرح کسب و کار به آن اشاره میشود در قالب تصویر آورده شده است:
طرح کسب و کار، بهعنوان سند پوشش دهنده استراتژی ها و تشریح تاکتیک هاای سازمان، از چند جهت میتواند موثر باشد:
- ترسیم مسیر راهاندازی یا رشد کسب و کار موجود، با تخصیص اصولی منابع در راستای استراتژی ها
- بیان موارد کلیدی مورد نیاز برای توجیه سرمایه گذاران یا دریافت وام
- سندی به عنوان شناسنامه ی کسب و کار برای ارائه به همکاران حرفهای یا فروش کسب و کار
- تشریح اهداف و برنامه های سازمان برای شرکا، کارکنان و مدیران و ذینفعان (به خصوص کارکنان جدید)
- برنامه ریزی و کنترل هدفمند داراییها و منابع مالی و انسانی
- ایجاد الزام عملکرد برای مدیران و کارکنان با ثبت اهداف، برنامه ها عملیاتی، نقاط عطف و milestone
برنامه های سازمانی و نسبت آنها با یکدیگر
اگر بخواهیم یه طور کلی رابطهی «مدل کسب و کار»، «طرح کسب و کار» و «استراتژی» را بیان کنیم، به این صورت خواهد بود که مدل کسب و کار به عنوان برنامهی ارائه دهندهی منطق کسب و کار خواهد بود. این یعنی بیان منطق چگونگی کسب آوردههای مورد انتظار و پایداری کسب و کار در آن و در واقع منطق رسیدن به اهداف. از سوی دیگر طرح کسب و کار شرحی بر چگونگی رسیدن از نقطه ی شروع (شرایط فعلی) تا نقطه ی هدفگذاری شده است که با درنظر گرفتن شرایط محیطی و اثرات آن، انجام خواهد شد و استراتژی کسب و کار در دل آن قرار میگیرد تا بر مبنای آن مسیر و جزئیات امور تصویرسازی شود.
مدلهای کسب و کار، بهعنوان یک سیستم، چگونگی ترکیب قطعات یک کسب و کار را با هم توصیف میکنند. اما این به تنهایی نمیتواند مبنای عملکرد موثر باشد. واقعیت این است که هر بنگاه اقتصادی ای دیر یا زود با رقیبان روبرو میشود. مقابله با این واقعیت، وظیفه ی استراتژی است. یک استراتژی رقابتی، توضیح میدهد که چگونه بهتر از رقبا عمل خواهید کرد.
امروزه در سازمانها و استارتاپها شاهد استفادهی هیجانی و ناشیانه از عبارات مدل کسب و کار و استراتژی هستیم در حالی که بخش زیادی از آن ها معنای دقیق این دو عبارت را نمی دانند و بعضی از اوقات به غلط این دو عبارت را به جای یکدیگر به کار میبرند و گمان میکنند که مفهوم این دو عبارت یکی است.
در ادامه رابطهی برنامه های مختلف در قالب شکل نمایش داده شده است:
آنچه که در شکل بالا نمایش داده شده، نشان دهندهی محدودهی پوشش اصول سازمان و سوالیست که هرکدام پاسخ خواهند داد. آنچه که مشخص است این است که هرچه از سمت بیرون به سمت مرکز شکل پیش برویم، نوع تصمیم گیری و دید سازمانی، از مدیریت کلان مجموعه به سمت سطوح سازمانی پایینتر و عملیاتیتر پیش خواهیم رفت.