تصویر بالا به اشتباه برای این مقاله انتخاب نشده است بلکه این تصویر نمایی از محیط کار کمپانی بزرگ گوگل است؛ جایی که توانسته برترینها را در کنار یکدیگر جمع کند تا بتوانند دنیای فناوری را دستخوش تغییر سازند و در همین راستا در ادامه قصد داریم برخی حقایق جالب در مورد کمپانی گوگل، یکی از بزرگترین شرکت چندملیتی ارائهدهندهٔ خدمات و محصولات مرتبط با اینترنت که احتمالاً شما هم یکی از کاربران دائمی سرویسهای آن هستید، را به اشتراک بگذاریم.
در 1998 شرکت گوگل در یک انباری خانگی با حداقل امکانات کار میکرد و آنچه امروز از این غول بزرگ فناوری میبینیم، نمونهٔ عالی تلاش سرسختانهٔ مؤسسین آن است.
ظاهراً توجه به محیط زیست در کمپانی گوگل اهمیت زیادی دارد که به جای استفاده از ماشین چمنزنی، زحمت اجارهٔ یک گلهٔ بز 200 رأسی را به خود میدهند تا چمنهای محوطهٔ این شرکت را بجوند.
رافیا نام شتر 10 سالهای است که به عنوان اولین حیوان برای کمک به مأموریتهای نقشهبرداری گوگل با استفاده از یکی از دوربینهای راهنورد این شرکت برای نقشهبرداری از صحرای لواء در ابوظبی انتخاب شد.
یک باستانشناس هلندی با استفاده از سرویس Google Earth قلعهٔ گمشدهای که تلاشها برای یافتن آن سالها پیش متوقف شده بود را پیدا کرد که این فقط یک مورد از بسیاری از اکتشافات صورت گرفته با کمک نقشههای گوگل است.
گوگلمپ میتواند با ردگیری سرعت حرکت دستگاههای اندرویدی در جادهها، حجم ترافیک را محاسبه کند (جریان ترافیک روی نقشه یک خروجی دقیق و واقعی از تعداد بیشماری کاربران تلفن همراه اندروید است که در همان لحظه تلاش میکنند در آن مسیر حرکت کنند.)
در سال 1997 یاهو پیشنهاد خرید گوگل را تنها به قیمت یک میلیون دلار داد اما امروز گوگل ارزشی چند صد میلیارد دلاری دارد که شاید اگر گوگل به یاهو سپرده میشد، الان سرنوشتی همچون یاهو داشت.
اگر کیوردهای Google Gravity را گوگل کنید و دکمهٔ I’m Feeling Lucky را بزنید، صفحه به هم خواهد ریخت و با از بین رفتن جاذبه، همهٔ اجزای آن سقوط خواهند کرد (این موضوع بسیار جذاب است و حتماً آن را تست کنید.)
اگر کلمهٔ elgooG را گوگل کنید، این موتور جستجوگر شما را به سایتی هدایت خواهد کرد که همه چیز در آن برعکس است (اگر یکی از کیوردهای tilt یا askew را گوگل کنید و دکمهٔ I’m Feeling Lucky را بزنید، صفحهٔ نمایش کج خواهد شد. این هم یکی دیگر از سرگرمیهایی که گوگل برای جستجوگران ایجاد کرده است!)
در اول آوریل 2007، گوگل ایمیلی برای کارمندان خود ارسال کرد که به آنها هشدار میداد یک مار پایتون در دفتر مستقر در نیویورک رها شده است. بسیاری از کارمندان تصور کردند که این دروغ روز اول آوریل است اما این خبر واقعیت داشت و پایتون پیدا شد و به صاحب خود که یکی از کارمندان گوگل بود بازگردانده شد.
گوگل در سال میلیونها دلار از جستجوهایی که با زدن دکمهٔ I’m Feeling Lucky تبلیغات را کنار میگذارند از دست میدهد. احتمالاً این پرهزینهترین دکمهٔ تاریخ است.
اگر به غیر از موارد فوق چیز عجیب دیگری در مورد این کمپانی به ذهن شما میرسد که ارزش دانستن داشته باشد، میتوانید آن را در بخش نظرات با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.