یکی از چیزهایی که در ارزیابی کیفیت یک نرمافزار مورد توجه قرار میگیرد، Response Time (ریسپانس تایم یا زمان پاسخگویی) نرمافزار است. این نرمافزار میتواند یک وب سایت آنلاین باشد و یا یک نرمافزار حسابداری که روی سیستم خود نصب میکنیم؛ هرچه که باشد، اگر نوع کاربری نرمافزار به گونه یی باشد که کاربران نیاز به تعامل مکرر با سیستم داشته باشد، ریسپانس تایم نقش تعیین کننده در تجربه ی کاربری نرمافزار ایفا میکند به طوری که اگر کاربری کاری را انجام دهد و چند ثانیه منتظر بماند تا سیستم پاسخ وی را بدهد، این حس به کاربر نرم افزارمان دست که میدهد که وقت اش تلف میشود.
ریسپانس تایم یکی از چیزهایی است که در فرایند تحلیل نرم افزار، طراحی پایگاه داده و همچنین الگوریتم های به کار گرفته شده در سیستم می بایست مد نظر قرار داده شود؛ علاوه بر این موارد، نکته ی دیگری هم وجود دارد که در زیاد شدن ریسپانس تایم دخیل است و آن هم چیزی نیست جز برقراری ارتباط با سایر نرمافزارها همچون وب سرویس ها و …
فرض کنیم که نرم افزاری نوشتهایم که قیمت روز خودرو را از یک API گرفته و در دسترس ما قرار میدهد؛ زمانی که کاربر مثلاً روی دکمه ی خودروهای داخلی کلیک میکنید، یک ریکوئست برای API مد نظر ارسال میشود تا قیمت خودروها را از دیتابیس سرویس مربوطه گرفته و در قالب یک ریسپانس -که معمولاً در فرمت جیسون است- در اختیار ما قرار میدهد. حال اگر این API هرگونه تاخیری در گرفتن دیتای مد نظر داشته باشد، این تأخیر به حساب نرمافزار ما نوشته شده و ریسپانس تایم آن را افزایش میدهد که در نهایت منجر به ایجاد یک تجربه ی کاربری نامطلوب برای کاربرانمان میشود.
برای رفع این مشکل، راه کارهای متعددی را میتوان اتخاد نمود؛ به عنوان مثال، میتوان تعامل نرمافزار خود با مثلاً وب سرویس مربوطه را به حداقل رساند و در هر بار ریکوئست فرستادن، کمترین دیتای ممکن را درخواست کرد.
راهکار دیگری که میتوان به کار برد این است که دادههایی که قبلاً به دست آمده را Cache کرد، بنابراین کاربران جدیدی که ریکوئست مشابهی ارسال میکنند، پاسخ خود را خیلی سریع از روی کش سیستم دریافت میکنند.
به طور کلی، ریسپانس تایم نقش تعیین کننده یی در موفقیت نرم افزارهایی که می نویسیم دارد و باید تمام تلاش خود را به کار بندیم تا آن را پایین نگاه داریم.