یادگیری اصول برنامهنویسی فواید بسیار زیادی دارا است اما اگر بخواهیم دو مورد از اصلیترین آنها را برشمریم، بایستی بگوییم پس از آن که ما فراگیریم چگونه کدنویسی کنیم، از یک مصرف کننده ی فناوری به یک تولید کننده ی فناوری مبدل شدهایم و علاوه بر آن، با یادگیری اصول کدنویسی، ما به حوزه ی یکی از پردرآمدترین مشاغل حال حاضر دنیا نیز ورود پیدا کردهایم (البته این قضیه تا حدودی در ایران مصداق عینی ندارد!)
کدنویسی در ابتدا کمی ترسناک به نظر میرسد اما واقعیت این است که کدنویسی -یا نوشتن برنامههای کامپیوتری- به مراتب راحت تر از آنچه به نظر میرسد است. با یادگیری اصول کدنویسی، افراد با چیزهایی مثل خلاقیت، منطق، هنر، ریاضیات، روشهای حل مسئله، تفکر انتقادی، اصول طراحی و بسیاری چیزهای دیگر آشنا میشوند.
در عصر حاضر، مهارت برنامهنویسی جزو یکی از اساسیترین مهارت ها محسوب میشود، اما این در حالی است که در کشورمان ایران این مسئله خیلی جدی گرفته نمیشود و نظام آموزشی موجود در مدرسههای ایران هنوز به اهمیت آموزش اصول کدنویسی به بچهها پی نبرده است! لذا این وظیفه به دوش آکادمی های غیر انتفاعی است تا فضایی را از یکسو برای کاربران، والدین، معلمها و مربی های علاقمند به آموزش اصول برنامهنویسی به سایرین و از سوی دیگر آموزش راحت و اثربخش برای کاربران -به خصوص بچههای علاقمند به یادگیری مهارتهای برنامهنویسی- فراهم آورند.
طبیعت انسان کنجکاو است و در این میان بچهها علاقه ی به مراتب زیادتری به سؤال پرسیدن دارند. این سؤالات طیف گسترده ای را پوشش میدهد؛ از این که خدا کجاست؟ گرفته تا بازی انگری برد چگونه کار میکند؟
امروزه کمتر بچهای را میتوان یافت که بازی کامپیوتری انجام نداده باشد. در عین حال، خیلی از بچهها هستند که موبایل و تبلت دارند و بخشی از زمان خود را با اپلیکیشن ها سرگرم کننده ی نصب شده روی ابزارهای هوشمند خود سپری میکنند.
بازیهای کامپیوتر ای هم نقاط مثبت دارند و هم نقاط منفی و در اینجا است نقش والدین در اثربخش کردن این بازیها دو چندان میشود. در صورتی که نظارتی روی نحوه ی استفاده ی کودکان از فناوریهای روز صورت نگیرد، بدون شک بچههای ما صرفاً به مصرف کنندگان فناوری مبدل خواهند شد و این یک فاجعه است!
در واقع ما این وظیفه را داریم تا فضایی را برای کودکان -به طور کلی برای هر فرد علاقهمندی از کودک گرفته تا بزرگسال- فراهم سازیم تا بتوانند امتحان کنند، اشتباه کنند، خلاقیت به خرج دهند، ایدههای خود را از بالقوه به بالفعل درآورند و در نهایت راه درست فکر کردن را بیاموزند و یکی از این روشهای ایجاد فضایی برای فعالیتهای ذکر شده، آموزش اصول برنامهنویسی است.
چند سال پیش -قبل از سال ۲۰۰۰- گفته میشد که اگر کسی دو مهارت را نداشته باشد، بیسواد محسوب میشود: یکی زبان انگلیسی و دیگری کار با کامپیوتر! امروزه در کشورمان میبینیم که اکثر بچهها از سنین ابتدایی به کلاس زبان میروند و کامپیوتر هم تقریباً میشود گفت که در تمامی خانهها وجود دارد (البته به جزء برخی استثناء ها!) پس این تعریف باسوادی در طول زمان دستخوش تغییر شده و در عصر حاضر، چیزهای دیگری هستند که در کشورهای جهان اول با استفاده از آنها برچسب باسواد روی افراد می زنند.
میشل رسنیک -دانشمند علوم کامپیوتری در دانشگاه آم آیتی آمریکا- عقیده ی جالبی دارد؛ وی اعتقاد دارد که در عصر حاضر -یعنی قرن بیست و یکم- هر کسی که اصول کدنویسی را بلد نباشد بیسواد است! به عبارت دیگر، کار با کامپیوترها به صورت یک مهارت خیلی عادی درآمده و بلد بودن کار با کامپیوتر اصلاً کار عجیب و غریبی نیست بلکه ما علاوه بر آن، میباید نحوه دستور دادن به کامپیوترها -که از طریق یادگیری Coding یا برنامهنویسی امکانپذیر است- را نیز بلد باشیم.