شب یلدا و گپ با کسی که در یک شرکت بین‌المللی مطرح کار می‌کرد

شب یلدا و گپ با کسی که در یک شرکت بین‌المللی مطرح کار می‌کرد

در شبِ یلدای امسال جایی مهمان شدیم که اولش خیلی بهم سخت گذشت اما ناگهان اتفاقی افتاد که ورق عوض شد و کلی چیز جدید یاد گرفتم.

در این شب برخی داشتند فال حافظ می‌گرفتند و برخی هم جلوی تلویزیون و من هم مثل مرغ پرکنده تا اینکه یکی از مهمان‌ها گفت در شرکتمون که یک شرکت‌ بین‌المللی است امروز به ما آجیل دادن برای شب یلدا!

پس از این مطلب سعی کردم سر صحبت رو با ایشون باز کنم و موفق هم شدم تا اینکه دیدم ایشون مدیر عالی‌رتبهٔ یکی از شرکت‌های بین‌المللی است که خواه‌ناخواه مشتری برخی از محصولاتش هستیم (برای حفظ پرایوسی، از بردن نام این شرکت معذورم!)

آنچه در ادامه عرض می‌کنم بخشی از مکالمه‌ای است که مابین من و ایشون ردوبدل شد که برای کسانی که در حوزهٔ مدیریت فعال هستند می‌تواند درس‌های خوبی داشته باشد.

- بهزاد: من شنیده‌ام که شرکت‌های تراز اول بین ۴ تا ۶ ارزش کلیدی دارن. آیا این قضیه در مورد شرکت‌ شما هم صادقه؟
- خانم الف: بله. شرکت ما چهار Value اصلی داره که عبارتند از (یکی از آیتم‌ها یادم رفت چه بود و در ادامه سه مورد را نوشتم):

- Transparency
- Respect
- People

- بهزاد: شنیده‌ام که این دست شرکت‌ها حتی به قیمت از دست دادن سهم بازار و متضرر شدن، تحت هیچ عنوان دست از ارزش‌های خود برنمی‌دارند. آیا این درسته؟
- خانم الف: دقیقاً. وقتی که پای تبعیت از ارزش‌های به میان آید، شرکت با هیچ‌کسی حتی با خودش هم شوخی ندارد و حتی اگر میلیون‌ها دلار ضرر کند، تحت هیچ عنوان ارزش‌هایی که روی آن‌ها توافق شده را زیر پا نمی‌گذارد.

- بهزاد: فضای محیط کار چگونه است؟
- خانم الف: قبلاً شبیه بقیهٔ شرکت‌ها بود و من هم خیلی راحت بودم که در اتاق دربسته کار کنم اما چند سالی است که همه‌جا Open Office شده و اصلاً اتاق مدیران و کارمندان دیگه از هم جدا نیست و دلیل این سیاست این بوده که ارتباطات بین آدم‌ها بیشتر بشه. حتی اگر مدیران ارشد جلسه داشته باشن (از نوع محرمانه) یکسری اتاق شیشه‌ای است که آکوستیک هستن و صدا ازشون بیرون نمی‌آید بیرون و توی اون اتاق‌ها جلسه برگزار می‌کنن به طوری که همه می‌تونن نگاهشون کنن.

- بهزاد: شیوهٔ مدیریت به چه شکل هست؟
- خانم الف: فضایی در شرکت هست که تک‌تک آدم‌ها می‌تونن Speak Up کنن. به عبارتی، هر کسی می‌تونه از دست مدیر مافوق خودش به مدیریت ارشد شکایت کنه بدون اینکه مدیرش متوجه بشه. در چنین شرایطی دیگه مدیران هرگز نمی‌تونن دیکتاتوری به خرج بدن. جالب اینجاست که پس از شکایت از یک مدیر،‌ یک کارگروه تشکیل می‌شه تا قضیه رو بررسی کنه. اگر کارمند دروغ گفته باشه،‌ در سریع‌ترین زمان ممکن اخراج می‌شه (حتی اجازه نمی‌دن که دیگه وارد دفتر کارش بشه و ظرف پنج دقیقه باشد شرکت رو ترک کنه.) و اگر کاشف به عمل بیاد که مدیر کار ناشایستی انجام داده، حتماً شروع می‌کنن براش دوره‌های آموزشی و ... گذاشتن تا رفتارش بهبود پیدا کنه. در عین حال اگر مشخص بشه که مدیر کارهایی از قبیل رانت، پارتی‌بازی، آزار جنسی و کارهایی از این دست انجام داده، سه سوت اخراج خواهد شد.

- بهزاد: آیا در این دست شرکت‌ها Micromanagement می‌کنن؟
- خانم الف: این کار در شرایطی کاملاً اقتضایی صورت می‌گیره. مثلاً کسانی که در رده‌های پایین هستن حتماً باید آموزش داده بشن سپس میکرومنجمنت می‌شن اما کسانی که در لایه‌های بالای مدیریتی هستن، اصلاً نباید در کارشون دخالت کرد چون شاکی می‌شن اما خیلی زیرپوستی رفتار ایشون رصد می‌شه. بزرگ‌ترین مشکل ما کسانی هستن که بین این دو گروه قرار دارن. یعنی نه اون‌قدر رده‌‌پایین هست که بشه ایشون رو میکرومنجمنت کرد و نه اون‌قدر رده‌بالا که بشه نظارت رو از روی ایشون برداشت و اینجاست که باید آزمون و خطا کرد و کلاً ریسک کرد.

- بهزاد: فرهنگ درون سازمانی چه شکلی است؟
- خانم الف: جالبه که به خاطر ماهیت شرکت، ما هم ایرانی داریم مثل من و هم خارجی. هم مسلمون و هم غیرمسلمون و جالب‌تر این هست که به آداب‌ورسوم و عقاید تک‌تک کارکنان احترام گذاشته می‌شه. مثلاً کلاً ما یک نفر نمازخون داریم اما برای همون یک نفر نمازخونه تدارک دیده شده.

- بهزاد: پول عامل رضایت چندم هست؟
- خانم الف: اولین عامل «ضریب پیشرفت فردی» است و میزان رضایت آدم‌ها ربط خیلی مستقیمی با حقوق نداره اما به هر حال حقوق باید باشه. آدم‌ها کلاس‌های آموزشی و دوره‌های OJT خیلی براشون مهم هست چون باعث می‌شه که قبل با بعدشون با هم فرق کنه. جالبه بدونید که شرکت‌های مطرحی مثل شرکت ما نسبت به رقبا حقوق پایین‌تری میدن به دو دلیل. دلیل اول اینکه دوست ندارند کسانی که دنبال پول هستن رو به خود جذب کنن و ثانیاً اینکه اون‌قدر برند هستن که آدم‌ها با خودشون می‌گن درسته که پول کمتر می‌دن، اما در عوض رزومه‌ام وزین می‌شه!

- بهزاد: آیا یک زن و شوهر می‌تونن با هم همکار بشن؟
- خانم الف: خیر. اگر دو کارمند شرکت با هم ازدواج کنند، به صورت توافقی یکی از آن دو باید شرکت رو ترک کنن چون روابطی از این دست باعث یکسری مسائل حاشیه‌ای میشه که بهترین راه،‌ جلوگیری از این کار هست.

این بود داستان شب‌ یلدای امسال ما. درسی که خودم گرفتم این بود که در هر شرایطی (حتی چیزی خاله‌بازی مثل شب یلدا) هم می‌شه آدم ازش استفاده در جهت یادگیری خودش کنه.

ممنون که وقت گذاشتید. جای نظر، انتقاد و پیشنهاد شما در بخش کامنتینگ است.

از بهترین نوشته‌های کاربران سکان آکادمی در سکان پلاس


online-support-icon