چیزی که در فرهنگ‌های کمتر توسعه یافته از آدم انرژی می‌گیره به اسم «پیگیر باش»

چیزی که در فرهنگ‌های کمتر توسعه یافته از آدم انرژی می‌گیره به اسم «پیگیر باش»

احتمالاً چنین چیزی زیاد برایتان رخ داده باشد که مثلاً به سازمانی می‌روید برای انجام کاری، مسئول دفتر به شما می‌گوید که «پیگر باش».

به لوازم یدکی فروشی خودرو می‌روید که فعلان قطعه رو بگیرید، فروشنده می‌‌گه تموم کردیم اما هفتهٔ دیگه «پیگیر باش».

به یکی از عزیزانتان همچون پدر، مادر، خواهر، برادر و یا همسرتان می‌گویید که به فلان شخص زنگ بزن و آمار فلان چیز رو ازش بگیر، می‌گوید «عزیزم پیگر باش و بهم یادآوری کن!».

سناریوهای فوق چیزهایی هستند که باید انرژی صرفشان کرد و این در صورتی است که می‌توان بخشی از ذهن که مسئول پیگیری کارهای دیگران هست رو برای کارهای به مراتب مهم‌تری استفاده کرد (حال ممکنه بگید که این‌ها ممکن هست که کارهای دیگران نباشن بلکه درخواست هستن و به عهدهٔ خود گوینده هستن اما تک‌ به تک توضیح می‌دم. مگر در سازمان‌های دولتی ننوشته تکریم ارباب‌رجوع؟ مگر یک کسی که شغل آزاد داره درآمدش داخل جیب من نوعی نیست؟ و به نفع خودش هست که اگر شمارهٔ‌ موبایل من رو بگیره و بهم زنگ بزنه مثلاً بگه سوزن انژکتور رسید!)

یک داستان واقعی در ارتباط با گزارهٔ «پیگیر باش»
روزی درخواستی از یکی از همکاران داشتم که جزو Job Description وی بود تا برایم انجام بده که برگشت بهم گفت «بی‌زحمت پیگیر باش و بهم یا‌رآوری کن». من هم نَه گذاشتم و نَه برداشتم و گفتم:

این جملهٔ تو در ذهن من به دو صورت تفسیر می‌شه:
- یکی اینکه که «بهزاد یا خودت برام مهم نیستی و یا کارت؛ لذا جایی در ذهنم برای ثبت این درخواست نیست و خودت باید یادآوری کنی» که احتمال چنین چیزی به نوعی کم هست.
- و یا تفسیر دوم که احتمالاً درست‌تر هم هست و اون هم اینکه «بهزاد من آدم گیجی هستم که نیاز دارم یک منشی داشته باشم که کارهام رو بهم یادآوری کنه!»

از زمانی که تصمیم گرفته‌ام خصوصیات فرهنگی/اجتماعی پلتفرمی که در آن بزرگ شده‌ام را کنار بگذارم و متمدن‌تر شوم (البته کماکان فاصلهٔ معناداری وجود دارد!) تاکنون یاد ندارم کسی ازم کاری خواسته باشد و بهش بگویم «بهم یادآوری کن یا پیگیری باش» از گرفتن نون برای منزل گرفته تا یک کار مهم تجاری (قبلاً مقاله‌ای نوشتم تحت عنوان چگونه با پیروی از فرهنگ کاری آلمانی‌ها، در زندگی کاری و حرفه‌ای خود به موفقیت برسیم! که این فرهنگ کاری آلمانی خیلی توی زندگی‌ حرفه‌ای من تأثیر داشته که خوندنش خالی از لطف نیست.)

واقعیت امر آن است که با گفتن گزارهٔ «پیگیر باش» یا «بهم یادآوری کن» دارم به صورت غیرمستقیم می‌گویم من آدم «غیرقابل‌اعتمادی» هستم و روی حرف من نمی‌شه حساب کرد! اگر واقعاً کاری برایم مهم نباشد، به طرف می‌گویم که درجهٔ اهمیت این کار برایم خیلی پایین است و به احتمال زیاد انجامش نخواهم داد ولی اگر انجامش دادم، مفت چنگت.

ممنون که وقت گذاشتید. جای نظر، انتقاد و پیشنهاد شما در بخش کامنتینگ است.

از بهترین نوشته‌های کاربران سکان آکادمی در سکان پلاس


online-support-icon