در حال نوشتن مقالهای تحت عنوان The Lean Startup: کتاب پرفروش حوزهٔ کسبوکارهای نوپا هستم که در آن به بررسی کتاب فوقالذکر پرداختهام اما در این پست میخواهم نقدی کنم به انتشارات و مترجمهایی که دانش اندکی در حوزهٔ نرمافزار دارند و دست به ترجمهٔ متونی میزنند که نتیجهاش خندهدار میشود. به طور مثال، بخشهایی از ترجمهٔ این کتاب را با هم میخوانیم:
با نوشتن هر پستی روی رابط برنامهنویسی، خطای ۵۰۰ دریافت میشود.
که در گزارهٔ فوق منظور از رابط برنامهنویسی، API بوده است. به عنوان مثال دیگر داریم:
یکی از جِمها با بقیهٔ جمهایی که به آنها وابسته است سازگار نیست.
در پاورتی فقط کلمهٔ gem نوشته شده است و حدس زدن اینکه «جم» چیست به خود خواننده واگذار شده است. مثالها به مرور خندهدارتر میشوند تا جایی که داریم:
برنامههای ریلزمان را تبدیل کنید تا بتوانیم باندلر به منظور مدیرت جم استفاده کنیم.
که در پاورقی فقط کلمات rails و bundler آمدهاند و اینکه «تبدیل کنید» اینجا چیست خدا میداند و به عنوان تیر خلاص هم داریم:
در رابط برنامهنویسی و سیستم مدیریت محتوا یک تست عملکردی یا واحدی تعبیه کنید تا در آینده جلوی اینگونه موارد را بگیرید.
برای این مورد چون خیلی خوب ترجمه شده بود و همه چیز گویا بود، مترجم دیگه در پاورقی هم نیاز ندید که توضیحی دهد که «تست عملکردی یا واحدی» چیست که احتمالاً منظور Unit Test بوده است و مثال آخر هم خالی از لطف نیست:
به منظور آمادگی برای یک code push میخواستیم تمام جمهای جدید را در محیط تولید آماده داشته باشیم. اگرچه گسترش کدهای ما تماماً خودکار شده، ولی جمها اینطور نیستند. مدیریت و نصب جم را در فرآیند یکپارچهسازی و گسترش پیوسته اتومات کنید.
در پاورقی فقط برای «یکپارچهسازی و گسترش پیوسته» معادل لاتین Continuous deployment آمده است و حال اینکه «code push» و «محیط تولید» چیست اصلاً مهم نیست. مهمتر از همه اینکه آخه «گسترش کدهای ما ...» یعنی چی؟ مگر میشود کد رو گسترش داد؟ یعنی مترجم نمیدونسته که develop رو اینجا چی باید ترجمه کنه؟
جالب اینجاست که مخاطب این کتاب، که یکی از پرفروشترینهای دنیا در حوزهٔ استارتاپ است، بنیانگذاران، مدیران تولید و سرمایهگذاران هستند که دانش فنی بالایی شاید نداشته باشند و مسلماً خواندن این بخش از کتاب ایشان را گیج خواهد کرد.
جمعبندی
چیزی به ذهنم نرسید برای کلام پایانی لطفاً شما جمعبندی کنید.