از متوسط بودن تو همه چی خسته شدم می خوام متخصص باشم ولی تو چه زمینه ای

از سال 92 دارم با زبون ها و سیستم های عامل و تکنولوژی های زیادی سروکله می زنم و معمولا تا سطح متوسط همشون پیش میرم ولی تا حالا نشده هیچ کدوم رو به صورت حرفه ای دنبال کنم.

هیچ شرکتی یه آدم با مهارت های نصفه نمیه رو نمی خواد.

نمی دونم باید سمت چه شاخه ای برم. دنیای کامپیوتر ها خیلی گسترده است و باعث میشه گیج بشم و برای همین تا حالا نتونستم یه شاخه خاص رو انتخاب کنم و فقط در اون یپش برم و مهارتی کافی و مناسب رو کسب کنم.

خوشحال میشم افراد باتجربه بیشتر منو راهنمایی کنن ...

اینم بگم میدونم که همش به علاقه و استعداد برمی گرده اما لطفا از این برام بگید شما چطور زمینه کاری خودتون رو انتخاب کردید.

پاسخ ها

sokanacademy forum
کاربر سکان آکادمی 6 سال پیش

سلام و عرض ادب

در ادامه نکاتی را خدمت شما می‌گم که امیدوارم مثمرثمر واقع بشه. حدس می‌زنم این ویژگی شما (یعنی اینکه تکنولوژی‌های مختلف را نیمه‌کاره رها می‌کنید) در سایر جنبه‌های زندگی‌تان هم مشهود باشد که اگر این‌طور باشد، حتماً‌ توصیه می‌کنم که به یک مشاور حرفه‌ای مراجعه نمایید.

در ارتباط با این گزاره که می‌فرمایید «هیچ شرکتی یه آدم با مهارت های نصفه نمیه رو نمی خواد.» تاحدودی حق‌ باشماست؛ از این جهت عرض کردم تاحدودی،‌ زیرا برخی شرکت‌های به اصطلاح درپیت هستند که دقیقاً دنبال این افراد می‌گردند تا بتونن با حداقل حقوق، یک خروجی بی‌کیفیت از کارمند بگیرن و نیاز کوتاه‌مدت خودشون رو مرتفع کنن که در یک کلام، این شرکت‌ها اصلاً جای برای ماندن نیستند که در این خصوص می‌توانید به مقالهٔ «درک تأثیر اولین شغل در شکل‌گیری DNA کاری شما» از طریق این لینک https://goo.gl/JP2wcg مراجعه نمایید.

در ارتباط با گزارهٔ «اینم بگم میدونم که همش به علاقه و استعداد برمی گرده ...» که فرمودید، به نظر بنده علاقه در موفقیت شغلی به مراتب بیش از استعداد اهمیت داره اما یافتن علاقه هم خودش کار بسیار دشوار و زمان‌بری است به طوری که در مورد خودِ بنده، در سن 30 سالگی تازه این علاقه پیدا شد (یعنی خیر دیر!)

چه‌طور و با استفاده از چه استراتژی‌هایی علاقهٔ خود را بیابیم؟
در پاسخ به این سؤال مثال سناریوی فرضی رو ترسیم می‌کنم تا شاید بهتر بتونم منظورم را منتقل کنم.

بد نیست مقایسه‌ای مابین علاقه به جنس مخالف رو با علاقه به یک صنعت یا حوزهٔ کاری خاص داشته باشیم. اگر از کسانی که عاشق شده باشند بپرسید که چی شد که عاشق شدی؟ خیلی از ایشان احتمال دارد که بگویند راستش نمی‌دونم چی شد که عاشق شدم!

جالب است بدانید وقتی که دو نفر عاشق هم می‌شن، درسته که قیانه اصلاً بی‌تأثیر نیست، اما تنها عامل تعیین‌کننده هم نمی‌باشد و شاهد چنین ادعایی هم اینکه خیلی از افراد هستند که طرف مقابلشان به معنای واقعی کلمه قیانهٔ‌ داغونی دارد، اما عاشقش هستند. این مقوله رو بیش از این نمی‌شکافم چون ممکن هست که از بحث دور شویم و حال برسیم به این مسئله که چه‌طور می‌توانیم عاشق یک حوزه شده و در آن موفق شویم.

تجربیات بنده نشون می‌دن که همان‌طور که در زندگی روزمره ممکن هست خیلی اتفاقی عاشق فردی شده و برای ادامهٔ زندگی در این دنیا وی را به عنوان شریک خود انتخاب کنیم،‌ در دنیای کسب‌وکار هم دقیقاً قضیه به همین صورت هست.

به طور مثال، ورود من به دنیای کدنویسی با ادوبی فلش و زبان اکشن‌اسکریپت بود، بعد رفتم سراغ جوملا، بعد رفتم سراغ جاوا و اندروید اما در نهایت PHP و Web Deveopment بود که از من دلبری کرد و عاشقشون شدم و نیاز به توضیح نیست که در این پروسه خیلی زمان هم از دست دادم (دقیقاً‌ مثل کسانی که از اول دبیرستان شروع به عاشق شدن می‌کنند تا اینکه در نهایت در سن ۲۷ سالگی عشق واقعی خود رو پیدا می‌کنند.)

پس نکتهٔ اول این هست که در یک بازه‌ای از این شاخه به اون شاخه پریدن اصلاً بد نیست اما باید مراقب بود که این پروسه دیگر بی‌نمک نشود و دائم تکرار نگردد که در این صورت روزی به خود خواهید آمد و می‌بینید که دائم در حال تست فناوری‌های مختلف هستید که با هیچ‌کدام هم نمی‌توانید یک Hello World ساده بالا بیاورید.

در پاسخ به این سو‌ٔال که چرا به سمت توسعهٔ وب اپلیکیشن کشیده شدم، باید عرض کنم که مثلاً در مقایسه با توسعهٔ اپ برای موبایل، توسعهٔ وب خیلی سریع‌تر خروجی رو آدم می‌تونه ببینه و من چون اساساً آدمی هستم که Ambiguty Tolerance پایینی دارم، خب همین موضوع باعث شد که از اندروید دور بشم (در واقع توسعهٔ یک اپ اصولی کاری زمان‌بر هست. علاوه بر کدنویسی، تأیید اپ در بازار و دانلود توسط کاربران و در نهایت فیدبک گرفتن و ... باعث شد که ازش زده بشم که البته این دلایل می‌تونن کاملاً غیرمنطقی باشن.)

با این تفاسیر، چند اِلِمان هست که می‌تون تعیین‌کننده باشه که علاقهٔ ما به چه سمتی خواهد رفت که عبارتند از:

- اکوسیستم آن فناوری
- میزان درآمد
- آیندهٔ آن فناوری
- داشتن یک منتور خوب در آن حوزه
- و بازار کار فعلی آن فناوری

منظورم از اکوسیستم فناوری مد نظر این هست که چه آدم‌ها، دولوپرها و شرکت‌هایی در آن حوزه فعال هستند. مثلاً کسی که عاشق اپن‌سورس می‌شود احتمالاً یکی از دلایلش می‌تونه علاقه به شخصی همچون لینوس توروالذر و یا جادی خودمون باشه یا مثلاً اگر کسی عاشق فناوری‌های مایکروسافتی باشه و ببینه که این کمپانی داره به سمت متن‌باز می‌رسه، مسلماً چون به اون شرکت اعتماد داره،‌ وی هم به سمت اپن‌سورس کشیده خواهد شد (مثلاً من با خوندن کتاب زندگی‌نامهٔ لینوس توروالدز خیلی به اپن‌سورس علاقمند شدم که برای کسب اطلاعات بیشتر می‌تونید به مقالهٔ Just for Fun: کتاب زندگینامهٔ لینوس توروالدز از طریق لینک https://goo.gl/8S5qNW دست یابید.)

نیاز به توضیح نیست که در‌آمد دلیل اصلی نیست اما به یاد داشته باشید که بی‌تأثیر هم نمی‌باشد. فرض کنید که به دو فناوری مثلاً IoT و AI علاقمند هستید و در هر دو مشغول به کار اما به مرور متوجه می‌شوید که فعالیت در حوزهٔ هوش مصنوعی می‌توان در پایان ماه بخش بیشتری در هزینه‌های زندگی روزمرهٔ شما رو تأمین کند. خیلی زیرپوستی شک ندارم که به AI متمایل خواهید شد.

وقتی که ما روی رابطه با فردی سرمایه‌گذاری می‌کنیم، در اکثر مواقع دید بلندمدتی داریم. مثلاً اینکه بچه‌دار شویم، موفق شویم و مثلاً گل سرسبد فامیل گردیم. یعنی همواره آینده را در نظر داریم. در مورد انتخاب شغل هم به نظرم این مقوله مهم هست بدین صورت که فناوری مد نظر باید آینده‌دار باشد (به نظرم درست هست که الان کاربران دیوایس‌های اسمارت روز به روز بیش از کاربران دسکتاپ می‌شوند، اما شک ندارم که وب همچنان باقی خواهد ماند فلذا آینده‌دار است.)

خیلی وقت‌ها مثلاً‌ ما عمو یا دایی خود را می‌بینیم و با توجه به اینکه علاقهٔ شخصی به منش و شخصیت وی داریم،‌ خیلی دوست داریم شغلمان هم شبیه به وی گردد. این احتمال وجود دارد که اگر یک راهنما یا منتور خوب سر راه ما قرار گیرد، به خاطر اینکه جذب شخصیت وی شده‌ایم، به صورت ناخودآگاه دوست داریم تا مسیر حرفه‌ای وی را نیز دنبال کنیم و بدین شکل علاقه در شروع کاملاً غیرمنطقی شکل می‌گیرد.

و اما بازار کار فعلی یک فناوری هم به نظر تعیین‌کننده هست. مثلاً فرض کنیم که شما دوست دارید در مورد کامپیوترهای کوانتومی متخصص شوید. خب الان غول‌های نرم‌افزاری مثل IBM و Microsoft در پیاده‌سازی این فناوری در گل مانده‌اند چه رسد به اینکه این فناوری به صورت محصول در آیندهٔ نزدیک وارد صنعت شود. پس اگر هم علاقمند به این حوزه باشید، اما چون کمپانی‌های زیادی نیست (منظورم داخل ایران هست) که بتونید روی این فناوری شروع به کار کنید و کسب درآمد کنید، به مرور علاقهٔ شما از بین خواهد رفت.

ببخشید طولانی شد. در ضمن در نظر داشته باشید که اینها فقط نظرات غیرعلمی شخصی بنده هست که می‌توانند کاملاً اشتباه باشند. لذا از دیگر منابع حتما پاسخ به پرسش خود را جویا شوید

سپاس از توجه شما

sokanacademy forum
کاربر سکان آکادمی 6 سال پیش

به نظرم این جواب خیلی دقیق بود پیشنهاد میکنم با توجه به اینکه تعداد زیادی از سوالات سکان در همین بارس این کامنت به یه مقاله ی کاملتر تو پلاس تبدیل بشه که هربار سوال شد به اون مقاله ارجاع بشه 

sokanacademy forum
کاربر سکان آکادمی 6 سال پیش

از اینکه وقت گذاشتید و اینطور طولانی و کامل به سوالم جواب دادید ازتون ممنونم

sokanacademy forum
کاربر سکان آکادمی 6 سال پیش

با سلام 

این موارد نظر شخصیه منه امیدوارم مفید باشه برات. 

بنظرم قبل از انتخاب حوزه فعالیتی تو کار ما ، باید اول جواب یسری سوال ها داده بشه اینکه اصلا چرا ما برنامه نویسی میکنیم ؟ هدفمون از دولوپر شدن چیه ؟ تفریح و علاقه ؟ پول درآوردن ؟ کار تو شرکت کامپیوتری ؟ کار کردن به عنوان فری لنسر ؟ یا ... 

به شخصه وقتی جواب این سوال هارو پیدا کردم سردرگمیم از بین رفت و جنس کارم برای خودم روشن شد بعدش تونستم حوزه و ابزارایی که نیاز دارم رو پیدا کنم و سعی کنم توش کسب تجربه کنم . پیش نیازی که بتونیم این سوالارو درست برای خودمون تحلیل کنیم داشتن یک شناخت نسبی به همه ی حوزه هاست که قطعا یه زمانی میبره  

من به شخصه سمت علاقم حرکت کردم با مرور سایت های کاریابی ابزار هایی که نیاز بود رو یاد گرفتم بعد با ورود به یک شرکت فعالیتم به سمت خاصی کشیده شد و به نوعی دولوپر اون حوزه ی خاص شدم 

موفق باشید 

sokanacademy forum
کاربر سکان آکادمی 6 سال پیش

دوست عزیز پیروی صحبت خودتان مبنی بر گستردگی مشتقات دانش کامپیوتر، معمولا دوستان دچار سردرگمی که شما هستید می شوند. توصیه من به شما یاد گیری و توسعه مهارت و دانشتون در قالب پروژه است. به هیچ وجه بدون هدف و فقط به خاطر علاقه اقدام به مطالعه یا فراگیری نکنید چراکه این سبک مطالعه شما را به اقیانوسی با عمق 1 متر تبدیل می کند. برای یادگیری بهینه و درآمد زایی، بهتر است در زمینه شاخه ای که به آن علاقه دارید پروژه ای را بردارید و در حین انجام اقدام به یادگیری دانش و مهارت هاتون بکنید. موفق باشید

online-support-icon