بررسی پدیدۀ تمرکزگرایی در وب از دیدگاه Tim Berners-Lee (خالق وب)

بررسی پدیدۀ تمرکزگرایی در وب از دیدگاه Tim Berners-Lee (خالق وب)

ملکۀ انگلستان چند سال پیش به Tim Berners-Lee نشان شوالیۀ عالی بریتانیا را اهدا کرد و در تاریخ 4 آوریل ۲۰۱۷ نیز وی توانست جایزۀ دیگری را از آن خود کند تحت عنوان Turing Award. جایزۀ تورینگ هر سال توسط انجمن ماشین‌سازی محاسباتی به افراد خاصی اهدا می‌شود که این جایزه تقریباً با جایزۀ نوبل برابری می‌کند و همراه با آن، به فرد منتخب یک میلیون دلار نیز اهدا می‌شود و آقای برنرزلی هم به خاطر خلق سیستمی که منجر به ایجاد زیربنای وب شده، برندۀ این جایزه شد. از دید خودش، این جایزه فقط متعلق به او نبود چرا که فعالیت گروهی بسیار بزرگ منجر به دست‌ یافتن به چنین دستاورد عظیمی شده است؛ همچنین به عقیدۀ وی، کارش هنوز تمام نشده و کارهای بسیار زیادی باقی مانده است که برای بهبود وب بایستی صورت گیرد! 

از دید Tim Berners-Lee، این جایزه فقط متعلق به او نبود چرا که فعالیت گروهی بسیار بزرگ منجر به دست‌ یافتن به چنین دستاورد عظیمی شده است؛ همچنین به عقیدۀ وی، کارش هنوز تمام نشده و کارهای بسیار زیادی باقی مانده است که برای بهبود وب بایستی صورت گیرد! در ارتباط با Turing Award، آقای برنرزلی می‌گوید:

من باید این جایزه رو به نمایندگی از هزاران نفری دریافت کنم که با تلاش‌های بی‌وقفه‌شون، استانداردهای امروزی وب تعریف شده و وقتی که وب داشت به سمت موضع‌گیری‌ برای جناح‌های سیاسی پیش می‌رفت، باهاش مقابله کردن.

در ابتدا که برنرزلی وب را ایجاد کرد، WWW یک پلتفرم غیرمتمرکز بود؛ به این معنی که هر کسی می‌توانست برای خودش به راحتی یک وب‌سایت بسازد و آن ‌را به هر سایت دیگری که خواست لینک کند اما از آن زمان تاکنون، وب از یک پلتفرم گنگ و مبهم که تنها به عنوان ابزاری برای اشتراک‌گذاری نتایج تحقیقات علمی استفاده می‌شد، به یک رسانۀ مهم برای تبلیغات، ارتباطات، فعالیت‌های خبرنگاری، سرگرمی و بسیاری کارهای دیگر تبدیل شده است.

امروزه شرکت‌های عظیمی مانند آمازون، نتفلیکس، گوگل و فیسبوک بر محیط وب حکم‌فرمایی می‌کنند و این غول‌های دنیای فناوری نه فقط بر محتوایی که مردم در وب می‌بینند، بلکه بر اطلاعات شخصی ایشان نیز کنترل و نظارت زیادی دارند و در همین راستا، یکی از اهداف اصلی برنرزلی این است که به سلطۀ این شرکت‌ها بر اطلاعات شخصی کاربران خاتمه دهد! 

برای تحقق این امر، برنرزلی تیمی از متخصصان لابراتوارهای علوم کامپیوتری و هوش مصنوعی موسسۀ MIT را رهبری می‌کند. در واقع، هدف برنرزلی این است که در محیط وب، کاربران تعیین‌کنندۀ این باشند که اطلاعات‌شان در کجا ذخیره شود یا چه‌ کسی به آن دسترسی داشته باشد. برای مثال، شبکه‌های اجتماعی را در نظر بگیرید.

امروزه برای عضویت در این شبکه‌ها مشخصات خود را در وب‌سایت‌شان ثبت می‌کنیم و آن‌ها این اطلاعات را در فضای کلود برای خودشان ذخیره می‌کنند؛ اما کاری که برنرزلی می‌خواهد انجام دهد این است که شما با‌ وجود اینکه همچنان می‌توانید در این وب‌سایت‌ها ثبت‌نام کنید، اطلاعات شخصی‌تان را روی هارد درایو خودتان ذخیره کنید (البته در نهایت اگر این برنامه عملی نشد، این امکان در اختیار کاربران باید قرار گیرد تا بتوانند سرویس کلود شرکتی را برای ذخیره‌سازی اطلاعات شخصی‌شان انتخاب کنند که از صحت و سقم عملکرد آن مطمئن هستند!)

البته لازم به ذکر است که برای ذخیره‌سازی اطلاعات گوناگون، از سرویس‌های متفاوتی استفاده خواهد شد؛ مثلاً سرویسی که برای ذخیرۀ اطلاعات سلامتی کاربر استفاده می‌شود با سرویسی که برای ذخیرۀ اطلاعات مالی او استفاده می‌شود متفاوت خواهد بود. برنرزلی برای اینکه این مطلب را برای همگان جا بیندازد، گفته که این شرایط دقیقاً مثل زمانی است که هنوز از فلاپی استفاده می‌کردیم و مجبور بودیم از یک فلاپی برای ذخیرۀ یکسری اطلاعات و از فلاپی دیگری برای یکسری دیگر از اطلاعات استفاده کنیم.

برنرزلی هم‌اکنون برای عملی کردن این ایده مشغول انجام پروژه‌ای اپن‌سورس به نام Solid است که وی امیدوار است با پیشرفت این پروژه، به نوعی فناوری #اپن‌سورس با استانداردهای خاص دست یابد که اپلیکیشن‌های مختلف با استفاده از آن بتوانند اطلاعات گوناگونی را فارغ از اینکه آن اطلاعات چه باشند یا اینکه چه اپلیکیشنی بخواهد به آن‌ها دسترسی یابد، با اپلیکیشن‌های دیگر به اشتراک بگذارند. به طور مثال، از این طریق بیمارستانی که شما به آن مراجعه می‌کنید یا شبکۀ اجتماعی که در آن عضو هستید اطلاعات شما را به‌ طور دقیق دریافت می‌کند اما این اطلاعات را از منبعی که فقط و فقط مورد اعتماد شما است دریافت خواهد کرد و در نتیجه اطلاعات شما در سرورهای آن بیمارستان یا شبکۀ اجتماعی ثبت نمی‌شوند.

اما حقیقتاً احتمال اینکه کاربران از شرکت‌های عظیم تجاری دل بکنند و به سیستم‌های کوچک‌تر غیرمتمرکز رو بیاورند کم است. در پاسخ به این مشکل، برنرزلی سال ۲۰۱۶ در Decentralized Web Summit (مجمع غیرمتمرکز وب) در سان فرانسیسکو گفت:

هنگام آغاز به کار اینترنت، مردم فکر می‌کردن که سرویس‌هایی مثل America Online ،Compuserve و Prodigy که در حقیقت برای برقراری نظم در وب و تحقق اینترنت آزاد تلاش می‌کردن، قرار است بازار را تحت سلطه بگیرن اما در نهایت این وب بود که پیروز میدان بود!
بگذارید با یک مثال توضیح بدم؛ اگر شما علاقه‌مند به محیط زیست هستید، می‌تونید یک دیوار سرسبز بسیار زیبا در خانهٔ خود خلق کنید اما هیچ‌گاه آن دیوار جای یک جنگل وسیع رو براتون نمی‌گیره. این اتفاق می‌تونه تکرار شه؛ با وجود پروژه‌هایی مانند Solid و سایر پروژه‌های غیرمتمرکز و البته اینکه مردم از کنترل کمی که بر اطلاعات شخصی‌شان دارن کلافه شدن، بالاخره زمانی فرا می‌رسه که مردم با خود می‌گن این اطلاعات مال مَنه!
اکنون هم با توجه به قوانینی که سازمان‌های اینترنتی دولت فدرال مبنی بر دستیابی بیشتر و راحت‌تر به اطلاعات مردم وضع کردن، این زمان به زودی فرا می‌رسه. تمرکزگرایی تنها مشکل فعلی وب نیست؛ ما گمان می‌کردیم که آرام و با ثبات نگه داشتن محیط وب کافیه و از آن به بعد خود مردم دست به خلق سیستم‌های شگفت‌انگیزی می‌زنن که نهایتاً منجر به نشر حقایق علمی و تحقق دموکراسی می‌شه. گمان می‌کنم وقتی مردم به سال‌های اخیر نگاه می‌کنن، با خود می‌گن وب بیشتر دروغ تحویل ما داده تا حقیقت و مقصر اصلی این معضل از نظر من، مدل‌های نادرست تبلیغاتی هستن.

با توجه به اخبار دروغین که در وب به راحتی منتشر می‌شوند، کاربران، خصوصاً در ایالات متحده، تمرکزگرایی در وب را بسیار مفید می‌دانند. مسلم است که اگر کمپانی‌هایی همچون گوگل و فیسبوک تمامی اخبار را از فیلترهایی سخت‌گیرانه عبور دهند و از نشر اکاذیب جلوگیری کنند، در آخر اخبار دروغین کمتری منتشر خواهد شد و اطلاعات صحیح‌تری به دست مردم خواهد رسید. اما برنرزلی نظر دیگری دارد به طوری که وی معتقد است که اگر چند شرکت محدود مسئول انتشار اخبار و تعیین صحت و سقم آن‌ها باشند، بسیار خطرناک است. به عقیدۀ او، آزادی در محیط وب برای نشر حقایق بسیار مؤثرتر است (او به عنوان مثال، از ویکیپدیا نام می‌برد که این وب‌سایت تقریباً به هر کسی اجازه می‌دهد تا مطالب را ویرایش و منتشر کند؛ خود برنرزلی هم معتقد است که ویکیپدیا بی‌نقص نیست؛ اما در مسیر درستی گام برداشته است. نقطۀ قوت ویکیپدیا مسائل تکنولوژیکی نیست بلکه نحوۀ مدیریت این وب‌سایت است که آن را تا این حد مطرح کرده است؛ مدیریت فوق‌العادۀ ویکیپدیا به هزاران داوطلب اجازۀ ویرایش متون گوناگون را می‌دهد و در عین حال بر درستی این مطالب نظارت می‌کند. در همین راستا، توصیه می‌کنیم به مقالهٔ Everipedia: رقیبی جدی برای ویکیپدیا که ۲ ایرانی در پایه‌گذاری آن نقش داشته‌اند نیز مراجعه نمایید که به معرفی رقیبی برای سرویس ویکیپدیا پرداخته شده است.)

سخن پایانی
تمام این مسائل به ما یادآوری می‌کنند که وب فقط مربوط به حوزۀ تکنولوژی نیست. موفقیت وب تنها به خاطر برنامه‌ای که برنرزلی برای ایجاد و مرور صفحات وب نوشته رقم نخورده است بلکه این موفقیت مرهون خدماتی است که افراد زیادی به رهبری برنرزلی به این پلتفرم کرده‌اند و به همین دلیل نیز آقای تیم برنرزلی مستحق دریافت جایزۀ تورینگ و یک میلیون دلار بود! در یک کلام، آیندۀ وب بستگی به همین خدماتی دارد که برنرزلی و امثال او ارائه می‌کنند، البته این در حالی است که تأثیر تغییرات سایر زمینه‌های تکنولوژی را نیز نباید نادیده گرفت.

با این تفاسیر، شما چه فکر می‌کنید؟ به نظر شما آیا در آینده‌ای نه‌ چندان دور شاهد خلع‌یَد شرکت‌های بزرگی همچون آمازون، گوگل، فیسبوک و ... از داده‌های شخصی کاربران خواهیم بود؟ نظرات و دیدگاه‌های خود را با سایر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.

از بهترین نوشته‌های کاربران سکان آکادمی در سکان پلاس


online-support-icon