Franchise که از واژهٔ Franc به معنی «آزاد» گرفته شده است، به مدلی از کسبوکار گفته میشود که در آن یک شرکت اجازهٔ استفاده از بیزینس مدل و برند خود را با شرایط خاصی به دیگر شرکتها میدهد و جالب است بدانید که قدمت آن به قرون وسطی باز میگردد (در این مدل کسبوکار، شرکت اصلی اصطلاحاً Franchisor و کسانی که این حق امتیاز را میخرند Franchisee نامیده میشود. همچنین به یاد داشته باشید که در ایران لغت فرانشیز بیشتر کاربرد بیمهای داشته و به طور مثال در بیمههای درمانی، به سهمی از هزینههای درمانی گفته میشود که بیمار بایستی شخصاً بپردازد).
فرانشیز (حق امتیاز) راهکار جایگزینی است که شرکتها به جای تأسیس شعب مختلف -و بالتبع متحمل شدن هزینههای مرتبط با تأسیس هر شعبه از کسبوکار خود- اتخاذ میکنند. همچنین کسانی که علاقمند هستند کسبوکار خود را داشته باشند، فرانشیز به مراتب راهحل ارزانتری نسبت به مثلاً راهاندازی یک #استارتاپ محسوب میشود چرا که برندی وجود دارد که در جامعه جایگاه خود را پیدا کرده، شرکت مادر کارهایی همچون سیاستگذاری کلان، تبلیغات و ... را انجام داده و خریدار حق امتیاز صرفاً به ارائهٔ خدمات یا محصولات میپردازد.
در مدل کسبوکار فرانشیزی، موفقیت Franchisor کاملاً وابسته به موفقیت Franchiseeها است؛ به عبارت دیگر، اگر شرکتهای زیرشاخه که حق امتیاز را خریدهاند عملکرد خوبی از خود نشان دهند، برند اصلی به موفقیت میرسد و در غیر این صورت، حتی این احتمال وجود دارد که کل کسبوکار نابود شود!
مزایا و معایب فرانشیز برای صاحب برند
وقتی که این مدل کسبوکار را مد نظر قرار میدهیم، همواره یکسری نقاط مثبت و مزایا هم برای Franchisor و هم برای Franchisee وجود دارد اما در این پست، تمرکز روی Franchisor (صاحب برند) است. به طور کلی از جمله مزایای فرانشیز برای صاحب برند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- پتانسیل توسعهٔ سریع کسبوکار و با حداقل سرمایه
- محول کردن مدیریت نیروی کار به کسانی که حق امتیاز را خریداری کردهاند.
هر مدل کسبوکاری در کنار مزایایی که دارا است، همواره با یکسری چالشها و معایت هم دست و پنجه نرم میکند که در مورد فرانشیز، برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- سود کمتر نسبت به زمانی که کلیهٔ شعب به خود برند تعلق داشته باشد.
- کسانی که حق امتیاز را خریدهاند، تحت هیچ عنوان کارمند Franchisor محسوب نمیشوند و بالتبع کنترل مستقیمی روی آنها نخواهید داشت.
- پیادهسازی ایدههای خلاقانه به مراتب سختتر میشود چرا که خریداران حق امتیاز را برای پیادهسازی ایدهها -که گاهیاوقات با صرف هزینه همراه است- باید مجاب کرد.
آشنایی با فرانشیزهای معروف دنیا و ایران
اگر بخواهیم برای درک بهتر موضوع چند نمونه از فرانشیزهای معروف دنیا را نام ببریم، میتوان به McDonald's و KFC اشاره کرد و از میان فرانشیزهای داخلی هم میتوان به اکثر شرکتهای بیمه، هایدا (فستفود)، هالیدی (پوشاک) و غیره نام برد.
پیشتر به عدم کنترل مستقیم روی کسانی که حق امتیاز برندمان را میخرند به عنوان یکی از نقاط ضعف فرانشیز اشاره کردیم. در حقیقت، این عدم کنترل در ظاهر ساده اما در واقع بسیار مهم است و در همین راستا، از اینجای بحث به بعد را به همین موضوع اختصاص خواهیم داد.
فرض کنیم طی ۱۰ الی ۲۰ سال برندی ایجاد کردهایم که به احترام، کیفیت و سرعت در میان مشتریانش شهره است اما به منظور توسعهٔ بازار و اختصاص سهم بازار بیشتر خود، تصمیم میگیریم مدل فرانشیز را به کار گیریم.
یکی از بزرگترین چالشها این است که ما هیچ کنترلی روی افرادی که قرار است جذب شوند تا زیر چتر برندمان به مشتریان سرویس دهند نداریم. با این تفاسیر، چهطور میتوانیم این اطمینان را حاصل کنیم که همان استراتژیهایی که در شعب اولیه و اصلی طی چندین ساله نهادینه شدهاند به کار گرفته خواهند شد؟ علاوه بر این، چهطور میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که صاحبین شرکتهایی که حق امتیاز برند ما را خریداری کردهاند به خاطر سود کوتاه مدت، کیفیت و مشتریمداری را فدا نمیکنند؟
اینجا است که ممکن است پایههای برندمان به مرور زمان تزلزل مییابند. در ارتباط با همین موضوع، توصیه میکنیم به مقالهٔ معرفی کتاب جایگاهسازی (نبردی در ذهن): چگونه در ذهن آدمها جای برند خود را باز کنیم؟ مراجعه نمایید که شرح دادیم چگونه میتوانیم به برندی فاخر در ذهن مشتریان بالقوه مبدل گردیم.
یک مثال واقعی توسعهٔ کسبوکار سکان آکادمی
در تعریف استارتاپ، گفته میشود که کسبوکار نوپا میبایست به اصطلاح Scalable (قابلتوسعه) باشد و همواره یکی از انتقاداتی که به سکان آکادمی وارد است، این است که سکان اساساً استارتاپ نیست چرا که قابلیت توسعه ندارد و شاهد این ادعا هم این است که از ۲۰ شهریور ۱۳۹۲ تاکنون، تعداد دورههای آموزشی این مجموعه تقریباً به اندازهٔ انگشتان دو دست است!
انتقاداتی از این دست کاملاً وارد هستند اما با توضیحی که تاکنون در مورد نقاط ضعف فرانشیز در بالا و نکاتی که در ادامه خواهیم گفت، به این موضوع میپردازیم که احترام به کیفیت بوده است که تا حد زیادی جلوی Scalability (توسعهپذیری) این سایت را گرفته است.
در حقیقت، صرفاً ظرف مدت یک هفته میشود پلتفرمی ایجاد کرد که هر دولوپری که توانایی تدریس دارد، اقدام به تألیف دورههای آموزشی خود کرده و با نام خود شروع به تدرس کند اما سؤال مهم اینجا است که هر چقدر هم که یکسری Guideline (راهنما) در اختیار ایشان قرار دهیم و هر چقدر هم که روی نوع نگارش و تألیف دورهها تأکید کنیم، باز هم شیرازهٔ کار از دست در رفته و هرگز نمیتوان این اطمینان را حاصل کرد که هارمونی از بُعد روش تدریس و کیفیت مابین دورههای مختلف وجود دارد.
در تأیید این گزاره، توصیه میکنیم به پلتفرمهای آموزشی که بیزینس مدل آنها بر این اساس است مراجعه نموده و به صورت کاملاً تصادفی، چند دوره را خریداری کنید. اتفاقی که در این مدل تولید محتوا میافتد خیلی با آنچه در فرانشیز میبینیم فاصلهای ندارد.
در حقیقت، یکسری اصول کلی که در ظاهر بیشتر مشهود هستند رعایت میشوند (همچون یک فرانشیز فستفود که حداقلها مثل میز و صندلی پاکیزه را رعایت میکند) اما سیلابس آموزشی، پرهیز از کلیگویی و چیزهایی از این دست در درصد قابلتوجهی از موارد رعایت نمیشوند.
پیش از این در مقالهای تحت عنوان چگونه با پیروی از فرهنگ کاری آلمانیها، در زندگی کاری و حرفهای خود به موفقیت برسیم!، به این نکته اشاره کردیم که یکی از خصوصیات بارز آلمانیها سیستماتیک بودن، قانونمداری و علاقه به رودمَپهای کاری است. به طور حتم، اگر سکان آکادمی استارتاپ آلمانی بود و مخاطبش هم آلمانیها بودند، میشد علیرغم فدا نشدن کیفیت تحت هیچ عنوان، کماکان دست کسانی که علاقمند به تولید محتوا بودند را باز گشت تا این کسبوکار توسعه یابد.
سخن پایانی
هرچه فرهنگ مشتریمداری و کیفیتگرایی در جامعهای غنیتر باشد، به نظر میرسد که فرانشیزها احتمال موفقیت بیشتری پیدا میکنند اما در نقطهٔ مقابل، چنانچه در جامعهای چنین بستری فراهم نشده باشد، احتمال این که چنین مدل کسبوکاری مهجور بماند نیز بسیار زیاد خواهد بود.
حال نوبت به نظرات شما میرسد. آیا با آنچه در این مقاله شرح داده شد موافقید یا مخالف؟ در حقیقت، آیا بر این باور هستید که فرانشیز احتمال لطمه خوردن به یک برند را دوچندان میسازد؟ نظرات، دیدگاهها و تجربیات خود را با ما و سایر کاربران سکان آکادمی به اشتراک بگذارید.