هرچه دنیای کسبوکار یا به قولی همان بیزنس به سمت رباتی شدن، یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی پیش میرود تا محصولاتی مؤثرتر و مفیدتر تولید گردد، متخصصین حوزهٔ اقتصاد نیز بیشتر تلاش میکنند تا به پاسخ این پرسش برسند که اساساً عواقب این ماشینی شدن دنیای تجارت چه خواهند بود؟
Daron Acemoglu از مؤسسهٔ فناوری ماساچوست و Pascual Restrepo از دانشگاه بوستون مجموعهای از دادهها را مورد تحقیق و پژوهش قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که ورود رباتها به حوزهٔ کسبوکار، ارتباط مستقیمی دارد با کاهش دستمزد افرادی که در آن حوزه مشغول به کار هستند! در ادامهٔ این تحقیق، مجلهٔ بلومبرگ این دادهها را از آنها دریافت کرد و نموداری بر اساس آنها ارائه کرد که رابطهٔ میان ورود رباتها به صنعت و اشتغال را به خوبی نشان میدهد (تصویری که در بالا مشاهده میکنید.) همچنین این نمودار مناطقی که طی سالهای 1990 و 2007 بیشترین رشد و استفاده از رباتها داشتهاند (از هر 1000 کارگر) را نیز نشان داده است. مقالهٔ منتشر شده توسط بلومبرگ اینگونه نتیجهگیری میکند که:
از یک طرف، رباتها جایگزین نیروی کار انسانی خواهند شد و از طرف دیگر هم صنایعی که اجازهٔ ورود اتوماسیون را ندادهاند نیز کارگران خود را از دست خواهند داد چرا که هزینهٔ نگهداری چنین نیروی کاری بسیار بالا است و در صورت بالا بودن قیمت تمامشده محصولات آنها، مشتریانشان به رقبای آنها مراجعه خواهند کرد. بنابراین مشکل کارگران فقط رباتها نیستند بلکه رباتها تنها بخشی از مشکلات پیشروی نیروی کار انسانی در آیندهٔ نهچندان دور است.
امروزه کارشناسان در حال مباحثاتی عمیقی و فصیل دربارهٔ راههای کاهش آثار مخرب اتوماسیون یا به لفظی دیگر «ماشینی شدن» روی نسل بشر هستند. به طور مثال، Bill Gates که فردی نامآشنا در صنعت فناوری است، زمانی ایدهای را مطرح کرد موسوم به Robot Tax که منظور ایشان اخذ مالیات از شرکتهایی بود که رباتها را به جای انسانها به کار میگمارند که البته این ایده به سرعت با مخالفتهایی مواجه شد (یکی از چهرههای مشهوری که با این ایده به مخالفت پرداخت Lawrence Summers بود که زمانی وزیر خزانهداری ایالات متحده بود. آقای سامرز برای نشان دادن مخالفت خود، سرمقالهای در روزنامه واشنگتن پست به چاپ رساند و اظهار داشت که اینگونه تعرفهها ممکن است به سدی برای پیشرفت تبدیل شوند.)
گرچه ممکن است مباحثی پیرامون تأثیر اتوماسیون دربارهٔ احتمال از بین بردن مشاغل وجود داشته باشد، اما سالها زمان میبرد تا صنایع خاص به اینگونه تأثیرات پی ببرند. لازم به توضیح است که Machine Learning (یادگیری ماشینی) یکی از زیرشاخههای گسترده در حوزهٔ هوش مصنوعی است که به تنظیم و کشف الگوریتمهایی میپردازد که کامپیوترها بر اساس آنها، توانایی یادگیری پیدا میکنند (به عنوان مثال، چتباتها یکی از نمودهای عینی این حوزه هستند.) گرچه هوش مصنوعی در حال پیشرفت است، اما عواقب این حوزه در مشاغل میتواند فراتر از مرز سازمانها، شرکتها و کارخانجات باشد.